شیوه زندگی خانوادگی و همزیستی آنان با یکدیگر، از پدیدههای جذاب اجتماعی در تاریخ ایران بهشمار میآید. پیوند میان اعضای خانواده و مناسبات آنان، همواره بر پایه عاملهایی شکل میگرفته است که در هر سرزمین و جامعه نسبت به دیگران هم تفاوتهایی مهم مییافته، هم پیامدهایی دگرگونه همراه میآورده است. جهانگردانی که در دورههای گذشته به ایران سفر کردهاند، از این دریچه به وضع خانواده و پیوندهای میان اعضای آن در ایران پرداختهاند.
عصر چهارشنبه، هشتم شهریور ماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش، سیصد و چهارمین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار به شب «محمد پروین گنابادی» اختصاص یافت.
غلامرضا امیرخانی درباره کتاب «تداوم و تحول در تاریخنگاری ایران» بررسی و تحلیل آثار شهابالدین عبدالله خوافی (حافظ ابرو) گفت: بررسی زمانه مورخ به لحاظ سیاسی و اجتماعی، شیوه تفکر، گرایشهای مذهبی، نقش وی در تحول تاریخنگاری ایلخانی مورد توجه قرار گرفته است.
«خیلی محزون و دلتنگ هستم که چرا همجنسهای من یعنی زنهای ایرانی حقوق خود را ندانسته و هیچ درصدد تکلیفات انسانی خود برنمیآیند و به طور کلی از جرگه تمدن خارج شده و در وادی بیعلمی و بیاطلاعی سرگردان هستند، مثل اینکه اغلب خانوادهها میگویند: این عیب است برای ما که دختر ما به مدرسه برود و باز در یک همچه روزی، آن بیچارهها را در مغاک هلاک و بدبختی پرورش میدهند.» این روایت تاجالسلطنه در کتاب «خاطرات تاجالسلطنه»، نگرش پارهای زنان منتقد را از وضع اجتماعی زنان در میانههای عصر قاجار مینمایاند.
سانی گویی ادبیات مدرن انحراف است و کاش اصلاً پدید نمیآمد.
شاید کسان بسیاری ندانند که منزل مرحوم خانبابا مشار، از بنیانگذاران فهرست نویسی نوین فارسی، کجاست. میدان بهارستان، ابتدای خیابان ظهیرالاسلام، کوچهء سرهنگ فرخ، کاشی 8( قدیم) و پلاک 5 (جدید).
تصویر امروزین از مکتبخانهها در تاریخ بهعنوان نهاد سنتی آموزش کودکان و نوجوانان در ایران، ورای محتوای سنتی آموزشی، اندکی خاکستری مینماید؛ از آنرو که همواره تصویری خشن از مکتبخانهها با سختگیریهای افسانهوار مکتبدار در ذهنها نقش بسته است.
وضعیت اقتصادی ایران، پیوندی استوار با شرایط اقلیمی و سرزمینی داشته و بیشترین تأثیر را از این مسأله پذیرفته است. چیرگی کشاورزی بر دیگر فعالیتهای اقتصادی در تاریخ ایران، موجب شده است مردمان این سرزمین بیش از آنکه در پی صنعت و کوشش در این زمینه بروند، به دلیل وابستگی به محصولات صنعتی در زندگی روزمره، بازرگانمنش باشند؛ بازرگانی، از همینرو در کنار کشاورزی، مهمترین مشغلههای اقتصادی ایرانیان به شمار میآمده است.
داستان تمبر از سال ١٨٤٠ میلادی و در لندن پایتخت بریتانیا آغاز میشود؛ از تکهای کاغذ سیاه و کوچک با تصویر ملکه الیزابت، به ارزش یک پنس که بعدها به تمبر «پنی سیاه» معروف شد. ناصرالدین شاه قاجار ١٩سال بعد در سفرش به اروپا، این پدیده جدید صنعت پست را پسندید و در بازگشت به ایران گروهی را مامور کرد همانند کشورهای اروپایی «پوستخانه ممالک محروسه ایران» را صاحب تمبر کنند.
رابین برنشتاین، استاد تاریخ آمریکا، آفریقا و سیاهپوستان در دانشگاه هاروارد در مطلبی که در سایت chronicle منتشر شده و وبسایت ترجمان آن را ترجمه کرده است به سراغ سوژهای رفته است که میتواند برای همه دانشآموختگان و بهخصوص اهالی فلسفه جالبتوجه باشد. عنوان این مطلب این است که چطور با یک استاد سرشناس همصحبت شویم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید