مقاله

نتیجه جستجو برای

داستان رستم به زبان سُغدی که ریشه اسطوره‌ای دارد و به احتمال قوی مربوط به اساطیر اقوام ایرانی شرقی است، اگر چه جزء مجموعه متون سغدی بودایی که در چین پیدا شده می‌باشد، از نظر محتوا ارتباط با متون بودایی ندارد. داستانی کاملاً مستقل است و از هیچ ‌یک از دیدگاههای فلسفی بودا متأثر نیست. برای مقدمه بد نیست عرض شود که به طور کلی مدارک زبان سغدی را متون دینی تشکیل می‌دهد و این به خصوص درباره مدارک مکشوف در چین و در ترکستان چین صادق است.۱ چون اغلب مهاجرنشین‌های سغدی در خاک چین و در طول راه ابریشم، تابع دینهای بودایی یا مانوی یا مسیحی بودند، و نوشته‌های آنها متأثر از متون سه دین نامبرده می‌باشد و این تأثیر عمیق نه فقط در نوشته‌های دینی و دستورات شرعی و داستانهای آفرینش دیده می‌شود، بلکه در داستانهای به ظاهر مستقل نیز تأثیر فلسفه و عقاید این سه دین بر متون و بر زبان سغدی مشهور است.

( ادامه مطلب )

‏آغاز هزاره سوم، عصر تمدن و تکنولوژی و اوج‌گیری اندیشه و عقلانیت انسان، که هر روز خبری تازه از کشفی جدید در عرصه‌های گوناگون علم همراه با گزارش پرتاب ماهواره‌های فضایی انتشار می‌یابد، اجتماعات ساکنان کشورهای غربی برای حفظ محیط زیست و جلوگیری از گسترش گازهای گلخانه‌ای و حمایت از حیوانات و…. پشتیبانی از قشرهای مطرود اجتماعی تصویری برای بازآفرینی واقعیت‌های زیستگاه غرب به نمایش می‌گذارند، جدلهای اقتصادی و اعتقادی و علمی واجتماعی بر روی میز مذاکره حل و فصل می‌شود، شهرهای قرون میانی با همان ساختار و سیما و جمعیت‌های متعادل و هوای پاک و مصفا با امکانات شایسته زندگی انسان برپا و برقرارند. و در کلانشهرها هر تازه‌وارد از سکوت آسمانخراشهای هزار واحدی مبهوت می‌ماند که خانه ارواح است یا خوابگاه هزاران موجود قانونمند؟ و… سرزمینی که تا پیش از رنسانس و انقلاب کبیر فرانسه، بود آنچه بود و کرد آنچه کرد (؟!)

( ادامه مطلب )

دکتر نصرالله پورجوادی در مطلبی که در فیس بوک خود نوشته است به ماجرای جالبی اشاره کرد. او با این توضیح که ” برخی از دوستان فیس بوکی در ذیل استاتوس قبلی من که در بارۀ دین و مدرنیته بود از من سؤال کرده بودند که: آقا، دین چه جوری مدرن می شود؟ دین که سرا پا قرون وسطاست.” نوشت : با این سؤال خواسته اند بنده را به حرف بیاورند. بنده به این دوستان فیس بوکی عرض می کنم که اولا من وقتی این جور سؤالات را می خوانم پیش خودم می گویم. این آقا یا خانم که می تواند باشد؟

( ادامه مطلب )

«نقد» که واژه درست فارسی آن «سنجش» است، محصول دوران جدید است. در سنت گذشته «مجادله» و «مناقشه» و «تخطئه» وجود داشت که البته اینها با مفهوم نقد یا سنجش در دوران جدید تفاوت جدی دارد. اما «سنجش» به معنای گسترده و به معنای امروزین آن واجد بنیادهای جدی فلسفی است که در بستر شکل‌گیری فلسفه دوران که به آن «فلسفه انتقادی» می‌گویند، برساخته شد.

( ادامه مطلب )

چرا و به چه دلیل امام هفتم در شکل و زیّ و شمایل یک اعرابی یعنی یک عرب بدوی و بیابانگرد در مراسم حج شرکت می‌کند، و در موقع طواف مورد سوء‌ظن مأموران جیره‌خوار و مورد مزاحمت شخص‌ هارون واقع می‌شود؟ این پنهان‌کاری و آن آوارگی برای این است که دستگاه جور نه تنها شخص امام را، بلکه کیان امامت و پایگاه تشیع و جمعیت عظیم و ناراضی و مبارز شیعه را تهدید می‌کند و در این موقعیت، چاره‌ای جز تقیه و پنهان‌کاری و گیج‌کردن دستگاه جور نبود. این حالت تنکّر و آوارگی، در عین حال برکات و آثار خیری هم داشت. در قضیه آن غار، راهب مسیحی مسلمان می‌شود، و در زمان طواف، سخنانی به هارون می‌گوید که شگفت‌زده‌اش می‌کند.

( ادامه مطلب )

«روزهای کودکی من ساعات و دقایق پربار و آموزنده‌ای بود، بخصوص سفر از کچو به قمشه گذشتن از اردستان و زواره و دیه‌های اصفهان و دیدن فقر و ذکاوت مردم این نواحی شوق زندگی را در کالبدم بیدار می‌کرد. پدر و جدم هر دو در قمشه زاهدانه زندگی محترمانه‌ای داشتند، آنان قناعت را به جد، کمال رکن زندگی خود قرار داده بودند. روزهای پنج‌شنبه با او پیاده به اسفه می‌رفتیم و در خانه اسفندیار که او هم کودک بود، وارد می‌شدیم. من با اسفندیار به سیر باغ و صحرا می‌رفتم. در اسفه مرد وارسته و ملائی با فراغت می‌زیست که اهالی او را ملا و بعدها که من به اصفهان آمدم، به «ملانجات علی» مشهور شد. این مرد همه آداب و رسوم دست و پاگیر را شکسته و هیچ قید و بندی را نپذیرفته بود و خودش و عیالش در فقر مفرط و اوج آزادگی به سر می‌بردند.

( ادامه مطلب )

طبق قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به شرع»، در موضوع اتانازی عقل حکم می‌کند که بتوان بیماری را که از درد طاقت‌فرسا رنج می‌برد، با اتانازی غیر فعال، یعنی قطع درمان، رهایی بخشید. شرع نیز این موضوع را تأیید می‌کند که با خودداری از مداوا، بیمار لاعلاج از درد و رنج طاقت‌ فرسا خلاصی یابد. ‏

( ادامه مطلب )

مدرس در زمانه‌ای زاده شد و بالید که سیر رویدادهای کشورمان در مسیر آزادی و پیکار با شجره خبیثه استبداد منجر به تحولی در جامعه ایران شد که نهضت مشروطیت حاصل آن بود و مدرس که نقادی و پرسشگری را به جان و دل و اندیشه همواره در خود پرورده بود، این حرکت عظیم و مقدس را بهترین شیوه مطالبه‌گری و حق‌خواهی دید و به صف مشروطه‌خواهان پیوست و در اصفهان به رهبری صمصام‌السلطنه بختیاری، با قوای دولتی به نبرد پرداخت و با شکست نیروهای دولتی، اداره امور اصفهان را به دست گرفته و به عضویت «انجمن مقدس ملی» درآمد.

( ادامه مطلب )

«کسانی که با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی آشنایی دارند، می‌‌دانند «گفت‌وگو» عنصر کلیدی او در فلسفیدن است تا آنجا که گاهی فلسفه را مساوی گفت‌وگو می‌داند و معتقد است در آثارش به گفت‌وگو با فلاسفه و اندیشمندان قرن‌های گذشته می‌‌پردازد.» کتاب «خرد گفت‌وگو» دومین کتاب دکتر دینانی است که با محوریت گفت‌وگو منتشر شده است. این کتاب مجموعه درس‌گفتارهای او در سال‌های اخیر در دانشگاه‌ها در خصوص موضوعاتی چون، هستی‌شناسی، خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و عرفان، و دین‌شناسی است. آنچه در ادامه می‌خوانید، متن سخنان کامل دکتر دینانی در نشست نقد و بررسی این کتاب در شهر کتاب است.

( ادامه مطلب )

آیت‌الله سیدحسن مدرس، در سال ۱۲۹۸ق به منظور تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه این شهر محضر استادان بزرگی ـ از جمله آخوند ملامحمد کاشى و حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى و آیت‌الله درچه‌اى ـ را درک کرد و به درجه اجتهاد رسید و سپس به نجف اشرف رفت و از جلسه درس بزرگان بهره برد و پس از ۷ سال به اصفهان بازگشت و به تدریس فقه و اصول و منطق و شرح منظومه و نهج‌البلاغه پرداخت.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: