غزل یکی از قالبهای جاندار و مایهدار شعر فارسی است. یکی از بهترین و موفقترین قالبها در تمام دورههای تاریخ ادبیات ما هم هست؛ مخصوصاً در ۷۰ـ ۸۰ سال ظهور شیوه شعر نیمایی. قالب غزل به دلیل احتوایی که بر مسائل احساسی و غنایی و عاطفی دارد، شایستگی، کارکرد و توانایی داشته است که تا امروز هویت خود را حفظ کند. مسیر درخشان غزلسرایی با سنگلاخ و دشواری روبرو بوده است؛ اما پایهگذار غزل (به معنی درست و بایسته آن) چند شاعر قرن ششم مثل سنایی، انوری، نظامی و خاقانی بودهاند.
با آنکه سابقه تأسیس احزاب و جمعیتهای سیاسی در کشور ما از یک سده بیشتر است، هنوز این نهاد سیاسی چنانکه باید و شاید در عرصه سیاسی ایران جایگاه خود را نیافته است. آنچه در ذیل می آید، تلاشی است برای آشنایی مختصر با نحوه تأسیس و دورههای فعالیت احزاب و سازمانها و جمعیتهای سیاسی در ایران از پیش از انقلاب مشروطیت ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی. نوشتار حاضر مرور گذرا و کوتاهشدة تحقیق مفصلتری در این زمینه است که به یاری خدا به صورت جداگانه به چاپ خواهد رسید.
پس دو مفهوم اباحه و توانمندی با هم ملازمه ندارند و تنها از جمع این دو، که یکی مقتضی و دیگری عدم مانع است، آزادی به معنی کامل خود شکل میپذیرد و رابطه علیت اراده و فعل برقرار میشود: نه بی قیدی همراه با ناتوانی، آزادی است، نه توانمندی و صلاحیتی که به دلیل وجود مانع، حرکتی ندارد و خنثی مانده است.
قبل از اینکه وارد مبحث نهچندان جذاب تفسیرهای فیلسوف ارجمند هایدگر از هنر ونسان ونگوگ، هنرمند برجسته هلندی شویم، باید کمی به حالوهوای نقاشان پساامپرسیونیسم در قرن نوزدهم بپردازیم. این پرداختن به حالوهوا میتواند حالوهوای ما را نیز کمی عوض کند. اما اجازه دهید که به عقبتر از این دوستان نیز برویم. گسست نقاشی کلاسیک با مابعد خود، از اواخر قرن نوزدهم و قبل از جنگ جهانی اول آغاز شد. این گسست در ابتدا از نکات و مفاهیمی مانند واقعیت و عینیت آغاز شد
رویکرد نشانهشناسی - شناختی اساساً در دنیا نوظهور است و آثاری هم که با عنوان نشانهشناسی - شناختی بیرون میآید، ممکن است پس از مطالعه گمان شود که در این آثار حرف زیادی در خصوص نشانهشناسی - شناختی نمیتوان یافت. وجود این شواهد به این معنا نیست که نشانهشناسی - شناختی یک توهم است یا اینکه اهدافی ندارد، بلکه بیشتر این نکته را خاطرنشان میکند که نشانهشناسی - شناختی یک حوزهی نوظهور است و بهمرور زمان اهداف و روشهای آن قوت بیشتری پیدا میکند.
دانشگاه از ملحقات نهادهای دیگر در اینجا پرسش از نهاد دانشگاه است. اولین بار دکتر غلامحسین صدیقی، پدر جامعهشناسی ایران از نسل اول پایهگذاران جامعهشناسی بود که نهاد را در برابر Institution ترجمه کرد و نهادها به لحاظ جامعهشناسی ساختهای اجتماعی (social construction) هستند که از شیوههای زیست تکرارشونده به وجود میآیند. شیوههای زیست با تکرار، متفکر شده و وقتی شیوه زیست نسبتا پایدار است و مرتب تکرار میشود شیوههای هنجارین بر اثر تکرار در زندگی، ساخت پیدا می کند و به نهاد بدل میشود و چرا نهاد، نهاد می شود؟ چون ارزش بقا پیدا میکند.
دبا: ما مردم این دوره و زمانه با دنیای عجیبوغریبی روبهرو شدهایم. در پیرامون ما هر روز وقایع اسفناک و خونباری رخ میدهد که تا شبانگاه ذهنمان را مشغول میکند؛ اما فردا صبح که بیدار میشویم، در کمال تعجب وقایع دهشتناکتری میبینیم که حوادث دیروز را بهکلی از ذهن ما کنار میزنند. چرا دنیا به این حالوروز افتاده است؟ پاسخ استاد محمدعلی موحد، نویسنده کتاب «خواب آشفته نفت» به این پرسش، چنین است: «وقتی جهان صنعتی مسئله منابع انرژی و امنیت منابع انرژی را در خطر میبیند، از انجام هیچ کاری ابا ندارد و غیرانسانیترین کارها را میکند
پس از درگذشت پیغمبر بزرگوار اسلام(ص)، اختلافات گوناگونی میان مسلمانان پدیدار گشت که مهمترین آنها اختلاف در پارهای از مسائل مربوط به اعتقادات و من جمله در مسأله امامت بود. اختلاف در عقاید از آنجا پیدا شد که مردم درباره صفات خدا و عدالت و کلام او و همچنین قضا و قدر همداستان نبودند و اختلاف در مسأله امامت از آنجا ناشی گشت که برخی امامت را به اتفاق و اختیار امّت و برخی دیگر با نص و تعیین صاحب شریعت اثبات میکردند.۱
در عرصه کتابشناسی و نسخهشناسی کمتر کسی است که با نام و آثار زندهیاد استاد احمد منزوی آشنا نباشد. استاد در سال ۱۳۰۲ در سامره به دنیا آمد. مقدمات علوم را نزد پدر بزرگوارش، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی (صاحب الذّریعه الی تصانیف الشّیعه) فراگرفت. در دوازده سالگی همراه پدر به نجف اشرف سفر کرد و در بیست سالگی همراه پدر به ایران بازگشت و پس از اخذ دیپلم از دارالفنون، به دانشکده معقول و منقول راه یافت. در سال ۱۳۲۷ به استخدام آموزش و پرورش بندرانزلی درآمد و در سال ۱۳۲۹ به تهران منتقل شد و به تدریس پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۵۶ سبکدوش (بازنشسته) شد.
نام هگل با رویدادهای معاصر ایران، در حوزههای مختلف سیاسی، فلسفی، اجتماعی، مذهبی و حتی اقتصادی پیوند خورده است. صرف نظر از گزارش دوبینو از نجوای نام هگل در محافل ایرانی در 150 سال پیش و حتی صرف نظر از فصلی که در سیر حکمت در اروپای فروغی به هگل اختصاص یافته است، نام هگل به طور جدی از دهههای 30 و 40 شمسی و عمدتاً توسط جریانات و گرایشات مارکسیستی بر سر زبانها افتاد که هگل را به مقدمهای برای فهم ماتریالیسم دیالکتیک تقلیل میدادند. از آن زمان تاکنون نام هگل در جامعه ما با فراز و فرودهای بسیاری مواجه شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید