یکی از جنبه های بررسی وحی، فرایند نزول آن از نگاه دریافت کننده آن پیام است. برخی از دین پژوهان، پیامبر را فاعل وحی میدانند و وحی را حاصل نبوغ، تجربه یا روان پرهیاهوی او میپندارند. بنابر نظر برگزیده، پیامبران قوه ای مخصوص دارند که ابزار درک هاتف غیب است و از روی لیاقت به ایشان عطا شده است. آنان پیام الهی را به وسیله آن قوه میشنوند و بدون کاستی به زبان قوم خود ترجمه میکنند.
شکی نیست ک در میان مجموعه علوم بشری، فلسفه از جایگاهی خاص و ویژه برخوردار است و به خاطر همین ویژگی است که قدمت آن به بیش از دو هزار و پانصد سال پیش باز میگردد. باید اذعان نمود که مهد اصلی فلسفه در یونان بوده و اساسا نیروهای فکری بشر نیز در آنجا بسط و توسعه پیدا کردهاند.در حقیقت شناخت فلسفه (غرب)با موجودیت یونان معنا پیدا میکند و خود هایدگر نیز در بعضی از آثارش از جمله در مقدمات «فلسفه چیست»، به آن اشاره میکند.همه انسانها یک دید کلی درباره این جهانی که در آن زندگی میکنند دارند.و باید گفت تفکر پایه و اساس آن چهان بینی خاص است.
مسئله رنج را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد: مسئله رنج بهعنوان قرینهای علیه وجود خدا و مسئله رنج بهعنوان مشکلی مهم در باب معنای زندگی؛ البته لازم به ذکر است که این دو جنبه کاملا با یکدیگر در ارتباط هستند به خصوص در سنت ادیان توحیدی که قائل به وجود خدایی با صفاتی همچون علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی محض هستند در نتیجه مسئله رنج میتواند در برابر معتقدان به این ادیان چالشی مهم باشد.در سنت ادیان توحیدی، باور به وجود خدایی با صفات یاد شده،یگانه معنابخش به زندگی و شرط لازم و حتی شرط کافی برای معنادار بودن زندگی انسان و واضح و آشکار است که هرگاه وجود خدا به واسطه مسئله رنج، مورد تردید و انکار واقع شود به دنبال آن معنای زندگی هم به صورت مسئلهای جدی و حیاتی ظهور میکند. در این مقاله مسئله رنج به طور کلی و مسئله رنج انسانهای نیک، که ایوب پیامبر نمونه بارز آن است،به طور خاص بررسی شده است و اینکه چرا باید انسان نیکی همچون ایوب در رنج باشد و چرا خدایی با چنان صفاتی نباید مداخله کند و به رنج او پایان دهد.
دوستی دارم بسیار نوجوی و نوگرا، و پیوسته در تكاپوی خبر گرفتن از تازهترین مطبوعاتِ ناشران و نویسندگانِ مَصبوغ به صِبغه تَجَدُّد. هربار كه او را میبینم، با شوق و حرارت، از تازهترین كتابهایی كه فُلان و بَهمان روشنفكر پَسَند كردهاند و سخنرانیی كه زید و عَمرو در قَلَمرو نواندیشی دینی إیراد فرمودهاند و یادداشتی كه فُلانی در نقدِ بَهمانی در فضای مجازی انتشار داده است و مصاحبهای كه مجلّه نمیدانم چه با آقای نمیدانم كه انجام داده و نویدِ انتشارِ شاهكارِ تازه آقای دیگری كه در مجلهای دیگر داده شده است، سخن میگوید، و از منِ ـ به قولِ سعدی ـ «فرسوده روزگار» هم جویا میشود كه آیا این را دیدهام و آن را خواندهام و نَظَرم درباره آن یكی چیست و ...
محمد قاضی در 12 مرداد 1292 در شهر مهاباد استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. پدر او میرزاعبدالخالق امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد آغاز کرد. او در سال ۱۳۰۸ با کمک عموی خود میرزاجواد قاضی که از آلمان دیپلم حقوق گرفته بود و در وزارت دادگستری کار میکرد، به تهران آمد و در سال ۱۳۱۵ از دارالفنون در رشته ادبی دیپلم گرفت.
[ادیب] بیشتر از قوافی داخلی استفاده کرده و این امر بر موسیقی شعر او، در قیاس با اقران و معاصرانش، افزوده است. در بیشتر قصاید و غزلهای خوب او، هماهنگی صوری اجزای مصراع و بیت به صورت قافیههای میانی، همه جا دیده میشود: هم عراقی هم حجازی، هم حقیقی هم مجازیر هم صفایم هم کدورت، هم لبابم هم لبیبـم
اگر مروری بر تاریخ تفکر داشته باشیم، درخواهیم یافت که «تولید فکر» چندان هم قانونمند نیست اما با این حال، جوامع باید به الگو و فرمولهایی برای تولید فکر دست پیدا کنند؛ در این میان «شرایط جامعه» و نفس وجود «افراد اهل تأمل» فاکتورهای انکارناپذیری تلقی میشوند؛ برای مثال، تولید شعر تنها به زمینه و بسترهای اجتماعی وابسته نیست هر چند که وجود شرایطی همچون آزادی بیان و... لازم و ضروری به نظر میرسد.
فلسفه دین در سنت غرب از عقل برای پرداختن به ابعاد اصلی باور دینی استفاده میکند. این مقوله اساسا به مدعیات حقیقی دینی میپردازد و توجه چندانی به شناخت جامعهشناختی و فرهنگی ادیان نداردکه موضوع مورد بحث در دپارتمان های دینپژوهی است. امروزه از نگاه بسیاری افراد فلسفه دین راهی ایجاد میکند برای ژرفاندیشی در خصوص پرسشهای مربوط به ارزش و معنای غایی، بدون آنکه در ابتدا فرضیات یک گروه دینی خاص را اتخاذ کرده باشد، اما این حوزه برای مومنان آزاردهنده و چالشآفرین است زیرا آنها را وامیدارد تا به موضوعات و مسائلی بپردازند که پیشتر به آنها چندان توجه عمیقی نکرده بودند.
در بررسی سیر تطور مفهوم باده در ادبیات فارسی، نخست باید به دوره سبک خراسانی و سبک های بینابین اشاره کرد. در این دوره ها و قبل از پیدایش و گسترش سبک عراقی در پهنه ادب فارسی، باده در مفهوم واقعی و عینی به کار رفته است اما پس از گسترش تصوف و نفوذ آن در ادبیات، باده علاوه بر معنای عینی و عادی، در مفهوم استعاری عرفانی نیز استعمال می شود. باید گفت، میان اصل و ماهیت و تاثیرات و ویژگی های این دو باده تفاوت های اساسی وجود دارد که در اغلب موارد منجر به تضاد مابین آن ها می شود.باده در ادبیات متعهد و آرمانگرای معاصر (بعد از 1342) همواره در معنی عرفانی به کار می رود.
ساحت معنا که پس از کتاب زیبا و فاضلانه در باب معنای زندگی از سوی جان کاتینگهام به رشته تحریر درآمده است، با آشتی دادن جنبه های احساسی و عقلانی تجربه انسانی ما، و پذیرش علائق عملی و نیز همچنین نظری، الگوی جدیدی برای فلسفه دین به دست می دهد. این کتاب نشان می دهد که یک جهان بینی مبتنی بر دین چگونه به بهترین نحوی نه به عنوان مجموعه ای مجزا از آموزه ها، که به عنوان مجموعه ای قلمداد می شود اساسا مرتبط با عمل معنوی و جستجو برای شناخت خویشتن و رشد اخلاقی. کاتینگهام در ساحت معنا استدلال می کند که جستجوی دینی نیازمند گشودگی احساسی خاصی است، که می تواند بدون از دست دادن یکپارچگی فلسفی ما دنبال شود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید