تاریخ معاصر ایران از یک منظر روایتگر بروز و ظهور جنبشها و قیامهای متعدد با اهداف مختلفی است. از جمله نخستین و مهمترین قیامهای اواخر دوره قاجار، قیام «کلنل محمدتقیخان پسیان» بود.
دوران سیزده ساله ی بعثت نبوی، طی سه مرحله: دعوت مخفیانه، دعوت خویشان و اقوام و دعوت علنی و عمومی، با موفقیت ادامه یافت و اقشار بسیاری، به ویژه جوانان مکه، به رسول الله (ص) گرویدند. سران قریش و مشرکین که حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خود را در خطر دیدند، با تکیه بر تعصبات قومی و فرهنگی جاهلی و گذشته گرایی، به شدت به مقابله با آن حضرت پرداختند و از هیچ کوششی اعم از شکنجه و تهمت های ساحری، کهانت، جنون و شاعری نسبت به وی و یارانش دریغ نکردند.
ابوجعفر محمدبن جریر طبری یکی از اختران فروزان آسمان فرهنگ و تمدن اسلامی است. که در ورای قرون و اعصار همچنان درخشندگی خود را حفظ نموده است. او در سال 225ق. در آمل مازندران (=طبرستان) دیده به جهان گشود. در ایام کودکی آثار نبوغ در او مشاهده می شد. آنچنان که در سن هفت سالگی حافظ قرآن شد و در هشت سالگی برای مردم نماز می گزارد و از نه سالگی به کتابت حدیث پرداخت.
بی شک پیامبر اعظم(ص) پس از ماموریت یافتن به انتشار اسلام و تبلیغ آن، متعبد به دستورالعمل های الاهی بودند؛ اما در بحث نبوتِ خاصه، این پرسش مطرح است که آیا پیامبر(ص) پیش از بعثت پیرو دینی بودند یا خیر؟ در صورت دینداری، به چه آیین و شریعتی پایبند بودند؟ این مسئله از جمله مسائل کلامی و اعتقادی است که از دیر باز در میان متکلمان، اصولی ها و عالمان شیعه و سنی مطرح بوده است؛ از این رو در این مقاله، به دنبال طرح دیدگاه ها در این زمینه هستیم.
موضوع «بعثت» از ابعاد مختلفی قابل بحث و تحلیل است؛ نخست اینکه، حقیقت بعثت نقطه اوج ارتباط و اتصال عالم ناسوت و جهان طبیعت با عالم ملکوت و ماوراءالطبیعه است. دوم اینکه؛ بیشک بعثت مهمترین عامل تحولبخش انسان و حیات انسانی و عبور او از وضعیت ایستا و از مراحل مادون علمی، اخلاقی، فرهنگی به وضعیت عالی و مطلوب است. سوم؛ بعثت حضرت محمد(ص) در زمانی واقع شده است که جهان در بدترین شرایط اجتماعی و فکری و فرهنگی و اعتقادی قرار داشت.
در کارنامه زرین خاورشناسی و ایرانشناسی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستنسن (۱۸۷۵ـ۱۹۴۵) جای بس والایی دارد. در آن دوران جاذبه و رمز و راز شرق، باهوشترین دانشمندان غرب را به سوی خاورشناسی کشاند و تمدن درخشان سرزمین ما نیز این بخت را داشت که عرصۀ فعالیتهای علمی نوابغ برجستهای گردد. در این میان دانشمندانی از دانمارک، سهم بزرگی از این فعالیتهای فرهنگی را به خود اختصاص دادند.
کتاب فردوسی بدون تردید یکی از بناهای اصلی ادبیات فارسی است. مطالعة ادبیات فارسی بدون در نظر گرفتن شاهنامه غیرقابل تصور است؛ اما پرسش نخست در اینجا این است که: «شناخت نویسندگان و شعرای فارسی زبان قرون پنجم و ششم و هفتم از شاهنامه چگونه بوده است؟» در زمینة حماسهسرایی و حتی داستانسرایی، فردوسی استاد و مرجع محسوب میشده است، زیرا وی نه تنها پیشینیان خود را به غبار فراموشی سپرده، بلکه راه را برای جانشینان و اقتباسکنندگان گشوده است.
«داریوش شایگان» که دوم فروردین ماه 1397 خورشیدی در 83 سالگی در بیمارستان فیروزگر تهران درگذشت یکی از معدود روشنفکران دینی ایران است که علاقه ی خود را به فلسفه غربی با توجهی همسان به فلسفه شرقی و آسیایی متعادل ساخته است.
تاریخ سیستان از دیرباز در تاریخ ملی ایران و حتی عالم اسلامی ، جایگاهی ویژه داشته است.درروزگاران پس از اسلام ، تاریخ سیستان درعصر صفاریان به مثابه کانون تاریخ ایران جلوه گرشد.پس از زوال دولت صفاری، رشته ای از ملوک سیستانی با عنوان ملوک نیمروز در شرق ایران حکومت داشتند که به هنگام حضور سلسله های تمرکز گرا،در پیوند با آنان و در هنگام کم رنگ شدن قدرت مرکزی به مثابه دودمان مستقل محلی، بر قلمرویی پهناور درشرق ایران فرمانروا بودند.
ادبیات ایران زمین با عرفان اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد و این ارتباط تنگاتنگ، باعث می شود که ما این دو مقوله را گاه به اشتباه، هم مرز بپنداریم و قضاوت ما درباره ادبیات یک دوره، به قضاوتی یکسان و همسان در مورد عرفان آن دوره نیز منجر شود. چنان که کم مایگی ادبیات بازگشت و بی توجهی مفرط در مورد این دوره ادبی، باعث شده که عرفان آن دوره هم به چشم نیاید
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید