چرا حافظ را دوست داریم؟ دلیل آن را باید حالت آینهگی داشتن برشمرد؛ علت آینهگیِ شعر او در انواع مختلفِ حالاتِ انسانِ ایرانی و هر که فارسی بداند در هر کجای این کره، این است که فرم و پیام را با هم دارد. شعرِ او تنها مسئله فرم نیست. او فرم و صورت را، در بهترین و عالیترین شکلِ ممکن عرضه کرد.
سهروردی بهویژه در آثار فلسفیاش هرگز چنان بحث نمیکند که گویی باید مدعیات او را به صرف اینکه آنها را در مکاشفات خویش یافته است، پذیرفت. او دعوی آن دارد که هم حقایق و هم برهان آن حقایق را در کشف و شهود یافته است و بنابراین استدلالهایش را با دقت تمام برای مخاطب بیان میکند
کار گردآوری فرهنگ مردم ایران که پیشگامانی چون: علی اکبر دهخدا، صادق هدایت ، محمّدعلی جمال زاده، امیرقلی امینی، محمّدجعفر محجوب ، محمود کتیرایی، ابوالقاسم انجوی شیرازی، احمد شاملو، لارنس پائول الول ساتن ، ماریا آیوازیان، علی بلوک باشی، علیاشرف درویشیان، سید احمد وکیلیان ،حسن ذوالفقاری و دیگران را داشت، بیشتر در گسترۀ ایران بود و دکتر سید محمود طباطبایی را باید در شمار کسانی جای دارد که پیشگام گردآوری فرهنگ عامیانه یا عامه و یا توده ای سرزمینی خاص بودند.
مرکز حافظشناسی نهادی مستقل (غیردولتی)، فرهنگی و علمی است که بهمنظور تقویت و گسترش فعالیتهای مربوط به حافظ و توسعۀ پژوهشهای تخصصی در پیوند با زندگی، اندیشه و شعر حافظ، در سال ۱۳۷۵ ه.ش در محل حافظیۀ شیراز آغاز به کار کرد.
جهان توسعهنیافته، جهان محنتها و مصیبتهاست. این مصیبت تنها در هدر دادن منابع طبیعی نیست. بالاترین مصیبتِ جهان توسعهنیافته ضایع ساختن استعدادها و سرمایههای انسانی، بهخصوص توان نخبگان است. نخبگان را هرگونه تعریف کنیم، از دهشِ هستی و طبیعت، بیش از دیگران برخوردارند.
میتوان گفت طیف وسیعی در تهمت بیدینی به حافظ نقش داشتهاند؛ حتی کسانی که خود به حسن عقیده مشهور نبودند.
متون با یكدیگر مكالمه دارند. ممكن است بین دو متن سالهای زیادی فاصله بیفتد اما آنها در واكنش به یكدیگر نوشته شده باشند. اصطلاحاتی مثل تقلید، استقبال، جوابگویی، نظیرهگویی، نقیضه و توارد در دنیای كلاسیك برای تعریف همین مكالمه متون وضع شده بودند.
نسخهای از دستخط افشار نیز نصیب اینجانب شد که بعداً در تهران به نظر خود وی هم رساندم. نمونۀ تایپی این پیام، چند سال پس از درگذشت افشار در شمارۀ 107 مجلۀ بخارا (مرداد-شهریور 1394) چاپ شد ولی دستخط آن مرحوم، در جایی منتشر نشده بود.
برخی معتقدند که جلال الدین محمد بلخی (مولوی) در سرودن مثنوی، ساختاری از پیش معین را رعایت کرده است، اما بهنظر نگارنده مولوی از آغاز هیچ طرحی برای مثنوی نینداخته بود و تصمیم نداشته است که کتابی برای خوانندگان بسراید، لذا درپی تبویب و تنظیم مشخصی نیست و هیچ نظم ظاهری و صوری را رعایت نکرده است.
من واقعاً نمیدانم آیا استاد نجفی زبان فارسی را مهمترین مؤلفۀ هویت ملی ایرانیان میدانست یا خیر، اما به چشم خود دیده بودم که برای خود قائل به هیچ رسالتی نبود مگر ارتقای سطح فرهنگی همین هویت ملّی از طریق تقویت و گسترش هرچه بیشتر زبان فارسی.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید