1403/8/7 ۱۳:۲۳
در دورۀ افزونى آگاهیها و ريزپردازندههايى به سر مىبريم كه بهاندازۀ اَبررایانههای چندين سال پيش، دادهها را در خود نگهدارى و پردازش مىكنند؛ در زمانی كه كمكم كتابهاى كاغذى جاى خود را به كتابهاى الكترونيكى و دیجیتالی داده و با ابزارهای کنونی مىتوان يك كتابخانۀ بزرگ را در چند لوح فشرده جاى داد و با خود جابهجا کرد.
در دورۀ افزونى آگاهیها و ريزپردازندههايى به سر مىبريم كه بهاندازۀ اَبررایانههای چندين سال پيش، دادهها را در خود نگهدارى و پردازش مىكنند؛ در زمانی كه كمكم كتابهاى كاغذى جاى خود را به كتابهاى الكترونيكى و دیجیتالی داده و با ابزارهای کنونی مىتوان يك كتابخانۀ بزرگ را در چند لوح فشرده جاى داد و با خود جابهجا کرد. در اين زمان كه دانش و فن بر توسن بادپايى سوار و بهسوی افقهاى روشن پیش میرود، بىگمان گسترش و بهبود کارایی كتابخانهها برای دسترسى هرچه بهتر و زودتر به مواد چاپى و غير چاپى، شايد کمترین خواستۀ کشورهای رو به رشد و پيشرفت است.
در اين گفتار كوتاه، بر آن شده تا راهكارهاى عملى براى گسترش و بهبود کارایی و کارکرد كتابخانههاى ایران نشان داده شود؛ تا كه قبول افتد و چه در نظر آيد.
الف - بررسى راهكارها و زمينههاى گسترش و بهبود کارایی از ديدگاه بهرهوران
بهرهوران از كتابخانهها را بسته به گونۀ كتابخانهاى كه بدان رهسپار میشوند، مىتوان داراى بخشبندیهاى گوناگون دانست، ازآنجاکه همگی كتابخانههاى زیرپوشش نهاد کتابخانههای عمومی کشور، كتابخانههاى همگانی هستند، ازاینرو خواستاران آن نيز همۀ مردم را در برمیگیرد. از كودك و نوسواد گرفته تا پيران و دانشآموختگان کارکشته، هر گروه بنا بر جایگاه پیشه، كار، دلبستگی و سنّ خود، كتابهايى را خواستارند كه پاسخگوى نيازشان باشد.
آرمانىترين شكل ساختارى كتابخانههاى همگانی كه بتواند پاسخگوى همۀ نيازها باشد، تا اندازۀ زيادى در كتابخانۀ مرکزی یا مادر هر شهر است، زیرا با پىريزى بخشهاى كودكان و نوجوانان، قفسۀ باز و بسته، تالار مردان و زنان، بخش واسپاری، پژوهشگران، ديدارى - شنيدارى، رايانه، مطبوعات، نسخههای خطى، فيلمتك، صحّافى، هنرى و غيره، بخشهایی است كه آزمودگان براى آرمانى نمودن كتابخانهها انديشيدهاند.
در کنار اینها جاى بخش ويژۀ كودكان و نونهالان و سالخوردگان بسیار بایسته است، زیرا اين دو گروه سنّى، بهغیراز نيازهاى معنوى، برخى ابزارها و چیزهای ديگر را نيز نیاز دارند تا جایگاهی دلنشین و دلپذير برايشان فراهم گردد. برای نمونه، در بخش كودكان: كتابهاى مصوّر و رنگی، ميز و صندلىهاى كوچك رنگارنگ، فضايى شاد و فرحبخش همراه با كتابداران شیفته نياز دارد كه حوصلۀ سر و كلّه زدن با اين گروه شلوغ و بازيگوش را داشته باشد.
در بخش کهنسالان: جای داشتن تالارى همكف خيابان كه بدون پله باشد، نور اندازه، كتابهاى درشت خط و حتى بودن ذرّهبينهاى بزرگ، بایسته مىنمايد.
بهرهوران از كتابخانهها، هماره به چند گزینه در يك كتابخانه مىانديشند:
۱- منابع فراوان، بسنده و روزآمد.
۲- دسترسى آسان به كتاب.
۳- كتابداران سرزنده، شیفتۀ کار، خوشرو و خوشبرخورد.
كه گزینۀ سوم نه به ارجمندی دو گزینۀ نخست، ولی به دلیلهایی برتری دارد، زيرا اگر چنين دلبستگی در درون يك كتابدار نباشد، هر دوستدار كتابى را از كتابخانه گريزان مىكند. براى گزینۀ سوم دو شرط بایسته است:
یکم: گزينش كتابداران شیفته و دوستدار كتاب، نه كارمندان جوياى كار.
دوم: فراهم نمودن بستر سرمایهای و رفاهى درخور و شایسته از سوى برنامهريزان مالى كتابخانهها براى تأمين اجتماعى و درآمدی كتابداران تا بتوانند با فراغت و آسودگى، پيش از آنكه در فكر تنگناهاى زندگى و دشواریهاى روزانه باشند، در انديشۀ خدمت هرچه عاشقانهتر براى دوستداران علم و فرهنگ باشند.
سوم: يكسان نمودن درآمد و دریافتهای پراکنده، ساعت كار و ابزارهای آموزشى براى كارمندان در همۀ كتابخانههاى وابسته، برای نمونه اگر در كتابخانههاى مركز استان، گه گاهى دورههاى كاردانى، كارشناسى و کارشناسی ارشد كتابدارى، اطلاعرسانى و غيره گذاشته مىشود كه هم توانمندى كارمند را بالا میبرد و هم در ميزان درآمد و مزاياى او تأثير دارد، براى دیگر كتابخانهها نيز چنين امتيازى در نظر بگيرند. تقريباً همۀ كتابخانههاى ایران، وسیلۀ رفتوبرگشت ندارند و ديگر امكانات آسایشی كه مجالى براى گفتن نيست.
ب - بررسى راهكارهاى تبليغاتى شایسته و کارا در گسترش کارایی کتابخانهها
تاكنون ثابتشده است شعار دادن و برپايى هرگونه برنامۀ تبليغاتى ناشدنی، دستاوردی دگرگونه داده است، چنانكه پيشينيان گفتهاند: دو صد گفته، چون نیم کردار نيست.
يكى از سودمندترين کارهای تبليغى كه براى هر كتابخانه مىتواند انجام گيرد، آگاهی همگان از بودن منابع روزآمد و پايهاى در كتابخانههاست كه گروه، گروه جویندگان و دوستداران را به كتابخانه مىكشاند و دوم: بازتاب شیوۀ برخوردهاى مهربانانۀ كتابداران و مديران كتابخانهها در گسترۀ جامعه است كه مىتواند در کشاندن پژوهشگران سودمند باشد.
يكى از نمونه كارهاى ضدّ تبليغى كه نگارنده سالهاست گواه آن بوده، فراهم نکردن كتابهاى روزآمد و علمى براى كتابخانههاى همگانی است. با اين پندار كه: «كتاب بيشتر، برابر است با كار بيشتر و دردسر بيشتر و رنج بیشتر، پس چهبهتر كه دنبال درخواست كتابهاى تازه نرويم و به همين چند صد جلد كتاب، دلخوش باشيم. درآمد ما كه سرِ ماه مىرسد، حال چه صد جلد كتاب باشد، چه صد هزار جلد. چرا بيهوده خود را به دردسر بیندازیم؟» اين شیوۀ اندیشیدن، بيشتر در كتابخانههاى با كارمند کمکاربرد دارد. بهویژه آنكه، آن چند نفر هم پیش از آنكه كتابدار باشند، كتابآر باشند. كارمندى كه از بد روزگار، كارِ در كتابخانه بهرهاش شده و بر روز خوش كارمندان بانك، افسوس مىخورد كه وامهاى كلان با بهره كم مىگيرند و پس از چند سالى دارای خودرو و خانه و زندگى خوبی مىشوند. اين گروه از كتابآران (كارمندان) چنانكه درآمدشان بهاندازه و بنا بر نیازشان نباشد، برخی از آنان برخوردهاى بسيار زنندهاى را هم با خواستاران کتاب دارند، ازاینرو روزبهروز از شمار خواستاران كاسته شده و براى تاوان آن ناچارند آمارهاى دروغين بدهند تا از ميزان درآمد و پاداش آنها كاسته نگردد.
از ديگر كارهاى تبليغى، ايجاد انجمن پشتیبانان كتابخانه و برگزارى نشستهای خودمانى میان مدير، هموندان انجمن و هموندان پویای كتابخانه است. پاسخگويى روشن و راست به پرسشها و نيازهاى هموندان و همراه کردن آنها در ارزشمندترين تصمیمها و کارهای كتابخانه مىتواند همراه با افزونى درآمد مالى و معنوى، كتابخانهها را هرچه بهتر و بيشتر هدفمند و آرمانگرا سازد.
پ – بهرهوری از فناورى نوین (اينترنت و پايگاههاى اطلاعرسانى) برای گسترش کارایی
در جامعه، هماره زبانزدی جارى است كه مىگويند: احتياج، پدر اختراع است، كه سخنى است درست و از روى فرزانگی.
مردم هر دورهای به فراخور زمان خود، ابزاری را مىخواهند كه به بهترين و آسانترين شیوه، زندگى خود را سامان بخشند. نوآوری و پدیداری گونههای دستگاههاى پيشرفتۀ صنعتى، آسایشی و آموزشى برای پاسخگويى به اين نياز بشرى است. بشر سدۀ کنونی برای دستيابى به آگاهیها، هرروز دستاورد تازهاى را به دنياى دانش و انديشه رو مىكند. زمانى، نوارهاى صوتى (مغناطيسى)، انقلابى در عرصۀ اندوختۀ دادهها بود و زمانى رايانه و ديسكتها و لوحهاى فشرده، راه را براى ورود به دنياى نوین هموار مىنمود. ولی بشر سدۀ بيستويكم چنان شتابان بهپیش مىرود كه هر دم، نوآوری و ابتكارى را به ثبت مىرساند كه اختراع چند ساعت پيش را از ميدان به درمیبرد.
يكى از بهترين و دستيابترين راههايى كه براى دسترسى هرچه بهتر و زودتر به دنياى دانش و داده انديشيده شده است، برپایی و گسترش سامانهها و پايگاههاى آگاهیرسانی در سراسر دنياست كه از راه رايانه و پیوند به سامانۀ اينترنت هموار مىشود. اگر زمانى به اين انديشۀ مك لوهان كه مىگفت: «جهان، دهكدۀ كوچكى است.» میخندیدند، اكنون بايد بپذیرند: جهان، خانۀ كوچكى است كه باشندگان آن مىتوانند به همان شتاب ديدارهاى خانگى از حالوروز و کاروبار و داده و ستاندههاى يكديگر آگاه شوند.
افزونى مواد چاپى و غير چاپى در سراسر جهان و گستردگى و گونه گونی آن، دور بودن راه میان كشورها، بودن دشواریهای گوناگون سفر به سرزمینهاى ديگر، گرانى كتاب و ديگر مواد، كارورزان دانش ارتباط و دادهپردازی را به اين دستاورد رساند كه بهتر است دادهها را در يك انبار نگهداری كرده تا هرگاه جهانيان و پژوهشگران خواستند با شيوهاى ساده و آسان بتوانند به اين انبان دست يابند و بدين انگيزه، اينترنت پاى به میدان دانش و فناورى گذاشت. شايد چند سال ديگر پايگاههاى دادهپردازی و سامانۀ اينترنت، شيوهاى کهنه و کنار نهاده شده باشد و دانش به جایگاهی برسد كه در هر خانه، پايگاه دادهپردازی براى اهل خانه درست شود و دانشمندان در پى بنيان شيوههايى ديگر براى دسترسى به آگاهی باشند.
سامانۀ اينترنت هماکنون مىتواند كتابخانۀ كوچكى را با دنيايى از كتاب و دانش و داده پيوند دهد كه تا چندين سال پيش، خیالی شيرين و كارى نشدنى بود.
ت - بررسى رفتارهاى آگاهی يابى خواستاران و شناسايى دشواریهای کنونی در گسترش کارایی
خواستاران كتابخانههاى همگانى، بسته به ميزانِ دانش و دانستههای خود، خواهان دسترسى به كتاب دلخواه خود هستند. اينان براى دسترسى به سامانۀ گسترده و بوستان كتابِ كتابهاى كتابخانه، هرکدام در پى چارهاى هستند. برخى ناشکیبا و شتابزده و برخى ناتوان و ازکارافتاده، کارهایی كه بايد در اين زمینه انديشيده شود، بايد درهمکردی باشد از شيوههاى نوين و كهن.
امروزه با پيشرفت دانش رايانه، خوشبختانه بیشترینۀ گروه نوجوان، جوان و دانشگاهى با شیوۀ كار اين دستگاه آشنا هستند. براى اين گروه از خواستاران، شيوۀ بهرهبردارى از برنامۀ ویژۀ رايانهاى هر كتابخانه و شناسایی برنامههاى بازيابى بسنده است.
دستۀ ديگر، كسانى هستند كه نه با رایانه آشنا هستند و نه دوست دارند آشنا شوند. در اين زمینه، جای دادن كاربران رایانه در پیشخوان كتابخانهها بایسته است كه كار آنها هم مانند كار كتابداران مرجع است. كاربران با انجام پرسشهاى ساده به پدیدار کردن آگاهیهای كتابخانهاى از رايانهها پرداخته و با دریافت شمارۀ بازيابى، خواستاران را به خواستۀ خود مىرسانند.
بودن برگهدانهاى موضوعى، عنوان و نويسنده هم يكى از راههاى پسندیده براى رسيدن به آگاهی و دادۀ موردنیاز خواستاران است.
ث - بررسى ساختار کنونی کارایی در بخشهاى گوناگون كتابخانههاى ایران (شناسايى دشواریهای کنونی)
در بخش «الف» گفته شد كه آرمانىترين شیوۀ افزودن کارایی در گسترۀ هر استان را در کتابخانههای مرکزی یا مادر مىتوان جُست؛ ولی هرچه از مركز استانها دور مىشويم، این شیوۀ خدمات به خواستاران، دچار كاستیها و كمبودهايى مىشود كه تااندازهای كار كتابخانهها را دشوار و خواستاران را ناخرسند مىكند.
بىگمان هر كتابخانهاى بنا به جایگیری اقليمى و جایگاه خود، دشواریها و شرايط ويژهاى دارد، برای نمونه جایگاه كتابخانۀ امام رضا حسنآباد انار كه مردم پيرامون آن كشاورز و زحمتكش هستند و بهغیراز دانشآموزان، كمتر كسى به سراغ آن مىآيد با كتابخانۀ وزيرى یزد كه نزدیک به هفتادسال پیشینۀ بنيان داشته و دویست و اندى هزار جلد كتاب چاپى و خطى را در خود اندوخته دارد و روزانه بيش از ۲۰۰ نفر به آن آمدوشد مىكنند و در میان شهر است، بهمراتب، دگرگون است.
برای نمونه: كتابخانۀ وزيرى با۲۲۰هزار جلد كتاب چاپى و خطى و بيش از پنج هزار مجلد نشريه و پنج هزار هموند (عضو) پویا كه در میانیترين و شلوغترين جایگاه شهر يزد جای دارد و به دليل دربرداشتن كتابهاى علمى و روزآمد، خواستاران زيادى بهویژه از گروه دانشجو دارد، بیگمان بايد بخش خدمترسانی آن همسان و همگام با استانداردهاى جهانى و با دستورنامۀ ويژۀ آن باشد.
كمبود كتابدار دانشآموخته و پویا، نبود رایانه براى دسترسى خواستاران و یا نبود برگههاى الفبايى سرشناسۀ نویسنده و مترجم و موضوعى، وارد نشدن دادههای کنونی كتابخانه بر روى برنامۀ ویژۀ رايانهاى، نبود قفسۀ نمايش تازههاى كتاب از بزرگترين دشواریهای دستيابى خواستاران به گنجینۀ بزرگ برخی کتابخانههای ایران است.
ج - بررسى کارایی شیوههاى قفسۀ باز و بسته در خدمترسانی به بهرهوران
مجموعۀ كسانى را كه به كتابخانهها میروند، مىتوان به دو گروه بزرگ، بخش كرد:
۱- آنهايى كه پیشتر به شناسايى منابع خود از راه كتابشناسىها و کتابنامهها دستزدهاند.
۲- آنهايى كه نمىدانند براى زمینۀ پژوهش خود به چه كتابى يا منبعى بايد نگاه كنند.
براى دستۀ دوم، بیگمان و بایسته، «قفسۀ باز» بهترين شيوۀ دسترسى به زمینۀ کار خود است. چون در اين زمینه، خود خواستاران با گام زدن در بوستان كتاب و تورق برگهاى زرّين آن، به چيدن گلهاى دانش و آگاهی در سبد دانش خود مىپردازند و بىگمان خرسند و خشنود (البته درگرو سودمند بودن منابع كتابخانه است) از كتابخانه پاى بيرون مىنهند و با ابنانى از دانش و پژوهش به ساماندهی پژوهش خود دست مىزنند.
ولی براى گروه نخست هم بنا به نشانههایی كه خواهد آمد، «قفسۀ باز» بهترين و آسانترين شيوه است. زيرا كتابخانهها بیشتر با كمبود كتابدار روبرو هستند و خواستاران به هنگام درخواست كتاب از کتابخانههای با شيوۀ قفسۀ بسته نهتنها مىبايست زمان زیادی سرگردان شوند، بلكه گاهی و پس از درنگی بسیار با اين پاسخ روبرو مىشوند كه كتاب در گنجینه نيست، يا به واسپاری رفته، يا در صحّافى است و يا حتى گمشده است.
با انگار بر اینکه در بار نخست و پس از چندی چشمبهراهی، كتابهاى درخواستى به دست خواستارش برسد، ولی در بارهای پسازاین، هم خواهان و هم كتابدار پس از چندين بار آمدوشد، نمودی از خستگى در چهرههايشان هويدا مىشود. از سويى خواستار، شرمسار از اینهمه رنج و رفتوآمد چندباره و پر كردن برگههاى درخواست شده و از سويى كتابدار هم ناخودآگاه، خسته شده و او را به روزی دگر و نوبتى ديگر واگذار مىکند و يا میگوید: بنا بر آییننامۀ كتابخانه، به هر کس بيشتر از سه كتاب در روز براى خوانش در تالار یا واسپاری نمىتوان داد. آن هنگام است كه درخواستکننده بايد پژوهشهای نیمهکاره و رو دست ماندۀ خود را بهگونهای جمعوجور كند. درنتیجه، يا از خير رفتن دوباره مىگذرد و عطاى پژوهش را به لقايش مىبخشد و يا پژوهشی سست و كممايه را با چاشنى دادههای نادرست و مندرآوردی به استاد يا مركز پژوهش وابستۀ خود مىسپارد. ازاینروست كه دراینباره هم «قفسۀ باز» سفارش مىشود، قفسهاى به گستردگى دانش بشرى.
چ - بررسى سياستها و راهبردهاى گسترش کارایی در پیوند با نسخههاى سدههای پر افتوخیز بهسلامت به دست مردمان امروزى رسيده است، پس بايد نسخهها را چه با نگرش به متن و چه با نگرش به هنرهاى ظريفۀ بهکاررفته در آن، نگهبان بود و پاسداشت؛ ولی اينها ميراث نوشتاری بشرى هستند كه از گذشتگان ما به يادگار و ماندگار است، پس براى دسترسى به نوشتار آن بايد راهى جُست.
خوشبختانه به کوشش برخی کتابخانهها مانند كتابخانۀ مركزى آستان قدس از كليۀ نسخههاى خطى (و حتی سندها) كتابخانههاى وابستۀ خود، ریزفيلم و نسخۀ دیجیتالی فراهمشده و نسخهاى از آن در كتابخانۀ مركزى قرار دارد. هرچند يك نسخۀ ديگر از آن در دسترس كتابخانۀ دارای نسخه است، ولی به دليل نداشتن دستگاه «ريدر» (ریزفیلم خوان)، برای نمونه در كتابخانۀ وزيرى يزد، ریزفيلمها بىبهره مانده و كتابخانه ناچار است اصل نسخه را در دسترس پژوهشگران قرار دهد؛ آنهم پس از پشت سرنهادن مرحلههای پرسشگرى و اثبات شایستگی درخواستکننده. ولی هنوز نسخۀ دوم دیجیتالی را به دلیل نداشتن ابزارهای تکثیر و نمایش در دسترس کتابخانۀ وزیری ننهادهاند.
ح - بررسى و امکانسنجی پيرامون کتاب رسانی به خانهها، فروشگاهها و سازمانها
دشواریهاى روزمرّه و گرفتاریهاى زندگى، بسيارى از دوستداران كتاب را از رفتن به كتابخانهها بازداشته است. آنهايى كه میتوانند و براى چنين كارى زمان ویژهای را کنار میگذارند، گاهی بايد هفتخوان دسترسى به كتاب را پشت سر بگذارند، واى بهروز مردمى كه از بامداد تا نیمروز در اداره يا كارگاهى سرگرم هستند و پسین مىباید شتابان به سر كار دوم بروند تا شايد بخشى از هزينهها و نيازهاى زندگى را پاسخگویند. در آن هنگامه، ديگر زمانی براى رفتن به كتابخانه ندارند. ولی در بين گروه بزرگ كارمندان و كارگران جامعه، کسانی هستند كه در صورت برآورده شدن برنامههايى براى رساندن كتاب به كارگاه، فروشگاه و خانه، حاضرند دوباره با دوست همیشگی و کهن و يار مهربان خود دست ارادت بدهند.
اين كار بهويژه براى بخشهايى از کسان جامعه كه دشواریها و ناتوانیهاى جسمى و کهنسالی را دارند، از بایستههاست. بخش واسپاری بيرون از کتابخانه بايد بتواند به شیوهای پاسخگوى نيازهاى كتابخانهاى آنان نيز باشد، برای نمونه از راه تلفن گويا و يا دسترسى به سامانۀ اطلاعرسانى درون كتابخانه مىتوان دستبهکار شد.
يا اينكه مىتوان كتابخانهاى سيّار را با كتابهايى گوناگون، ولی کم شمار آماده كرد تا در پهنۀ شهر در گردش بوده تا فروشندگان و خانهدارها و خانهنشینان با رفتن بهپیش اين خودرو، كتاب دلخواه را شناسايى كرده و به واسپاری گيرند. در اين شيوۀ کتاب رسانى، تضمين کتابهای برگشتى بسيار بایسته است، زيرا شاید براثر چشمپوشی از اين كار، در زمان چند ماه كتابخانه با افت شديد كتاب روبرو شود.
خ - بررسى زمينههاى همكارى چندگانۀ بين كتابخانههاى استانها برای گسترش و خدمترسانی
بیشترین همكارى بين كتابخانهها مىتواند در راستای پربار کردن مواد آن باشد و بنا به نشانههایی كه روشن است، بهتر است کارگزار و سرپرست اين كار، كتابخانۀ مركزى هر استان باشد. يكى از بهترين راهها، ايجاد سامانه يا پايگاه اطلاعرسانى در كتابخانۀ مركزى است تا كتابخانههاى وابسته بتوانند از راه اين پايگاه، خدمات سودمندترى را در دسترس خواستاران قرار دهند.
ديگر آنكه كتابخانههاى زیرپوشش نهاد کتابخانههای همگانی کشور، بنا بر جایگاه خود داراى منابع گونهگون و گاهی یگانهای هستند كه با برنامهريزى راهكارهاى درخور مىتوان اين كتابخانهها را پربار کرد، بهترین راهها بهقرار زير است:
۱- دادوستد (بر پايۀ كتابهاى تكرارى هر كتابخانه)، ۲- زيراكس یا تصویربرداری منابع ارزشمند و کهن، ۳- واسپاری بين كتابخانهها.
كه از اين سه راه، راه نخست شدنیتر، راه دوم، هزينهبردارتر و راه سوم به دليل دوری راه، کمابیش ناشدنی است، مگر در بين كتابخانههاى يك شهر.
د - نتيجه
سخن آخر آنكه به گفتۀ پیشینیان: «در دل دوست به هر حيله رهى بايد جُست» و اين دوست، كسى نيست جز شیفته و دوستدار كتاب، سرمايههاى مادّى و معنوى ميهن ما، كشورى كه پيشينهاى چندين هزارساله در تمدّن كهن جهانى دارد. مردم كشور ما اگر آهنگ آن را دارند که از کاروان دانش، فرهنگ و پيشرفت واپس نمانند، بايد همراه با پيشرفت دانش و فناورى بهپیش بروند و اين هموار نمىگردد مگر از راه پرورش و بارورى آگاهی و دانش مردمان آن و چه جايى بهتر از كتابخانه براى پرورش اين استعدادهاى شكوفا سراغ داريم؟
سه گزینۀ ارزندۀ گسترش کارایی كتابخانههاى ایران عبارتاند از: مديران، برنامهريزان سرمایه و كتابداران.
یکمی با گرفتن تصمیمهای شایسته و بنیادین و همراه با برخوردارى از دانش روز مدیریّت و كتابدارى و بهرهورى از دانش و آزمودۀ مديران كتابخانهها، دستيابى به كتابخانهاى آرمانى و روزآمد مىانجامد.
دومى با شناخت از نيازهاى راستین كتابخانهها برای پاسخگويى به خواستههاى درست و پایهای و علمى خواستاران، در پىريزى راههاى درست دستيابى به منابع تازه و دادن سرمایۀ بایسته براى مديران كتابخانهها تلاش مىكند.
و سومى كه در سايۀ چارهاندیشی مديران و برنامهريزان سرمایه مىتواند با فراغتى درخور و رويى خوش به کشاندن و دلبستگی خواستاران به كتابخانهها يارى رساند.
در يك نگاه فراگیر و واقعبينانه مىتوان گفت: هیچکدام از گزینههای برشمرده، کمپایه تر و ارزشتر از ديگرى نيستند، زيرا هرکدام از اين گزینهها اگر بهدرستی كار نكنند، مىتواند سویههای ارزشمند گزینههای ديگر را بیهوده كند و تااندازهای شايد بتوان گزینۀ سوم را برتر دانست. زيرا اگر كتابخانهاى با داشتن مديرى دوراندیش، كارآگاه و دوستدار آگاهی بتواند با همكارى برنامهريزان مالی، بهترين و دلپذیرترین جایگاه پژوهشی را براى خواستاران فراهم كند، ولی كتابدارانى بىانگیزه، تندخو و ترشرو در پیشخوان اين گنجينۀ بزرگ جایگیرند، نيروى رانشی كتابخانه بر نيروى کششی آن چیره شده و خواستاران بهرغم فراوانی نياز و دلبستگی به منابع کنونی در آن كتابخانه از خير همهچیز مىگذرند.
هماره بايد نگریست که تنها، فراهم کردن نیازهای سرمایهای و انسانى و برگزارى كارگاههاى آموزشى در كتابخانهها نمىتواند در گسترش و بهبود کارایی كتابخانهها چارهساز باشد، بلكه گاه مديران و كتابداران و برنامهريزان دلسوز، دلبسته و عاشق مىتوانند بهترين و كمهزينهترين برنامهها را براى گسترش کارایی بهکارگیرند. كه بهراستی كار در كتابخانه، كار دل است.
*برگرفته از کتاب: معنای زندگی،سفرزندگی دکتر احمد شعبانی، به کوشش: مهدی رحمانی، تهران : کتابدار، ۱۴۰۳.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید