فلسفه رشته ای از دانش و معرفت بشری است که هم از جهت موضوع و هم از جهت مسائل با منطق تفاوت دارد. منطق نیز به اعتبار موضوع و مسائل خود، غیر از فلسفه است. ولی در این مساله نمی توان تردید داشت که هیچ یک از نحله های فلسفی بدون اینکه به یک منطق متکی باشد از استحکام و اعتبار لازم برخوردار نخواهد بود. چنانکه منطق نیز اگر فلسفه خاص خود را نداشته باشد تهی و بی بنیاد خواهد بود.
گرچه برای واژه پژوهش تعریفها و معادلهای گوناگونی ارائه شده است، اما فصل مشترک همه آنها این است که «پژوهش عبارت است از تفکر نظام یافته و هدفمند برای شناسایی و تشخیص مسائل اساسی و ارائه راهکارهایی برای آن.»
مورخان اهل فکر و نظر از دیرباز یکی از فواید تاریخ را، مخصوصاً برای سیاستمداران و دولتمردان و به اصطلاح اهل حلّ و عقد، عبرت آموزی آن برای ایجاد جهانی بهتر دانسته اند. اما عبرت گرفتن از تاریخ هم، کار و شأن هر کس نیست و همین تاریخ نشان داده است که بسیاری از حوادث نامیمون جهان به دست فرمانروایان و دولتمردانی پدید آمده است که توانایی عبرت آموزی و بهره مندی از تجربة اسلاف خود را نداشته اند.
در كاربرد استعارات در مقام شناخت، لوازم استعاره، خود تبدیل به لوازم اندیشه فلسفی میشوند؛ یعنی آنچه میباید دالان عبور ما باشد، خود به موضوع اندیشه بدل شده و لوازم خود را تحمیل میكند
وقتی ما ارتباطی خیالی از حوزه زبان به حوزه هنر برقرار میكنیم، واقعیتها را دگرگون میكنیم؛ در نتیجه، نوعی اینهمانی درعالم خیال و ذهن صورت میگیرد، تا مخاطب چیزی را چیز دیگر بپندارد
در بهكارگیری استعاره از راه تعامل دوسویه اطلاعات، معنایی ظاهر میشود كه قابل فروكاهش به اجزای اولیه نیست. از همینروست كه نمیتوان از استعاره صرفنظر كرد؛ استعاره محتوا اضافه میكند
و اما زبان شاعر ما! زبانی است هنری و شاعرانه که از عناصر و اجزای عامیانه و محاورهای، که در عرف اهل شعر و ادب به صفت هنری موصوف نمیشود، برآمده و سخت برخواننده تأثیر میگذارد. بنگرید:
هارون قضیه کنیز را پیگیری میکرد، و انتظار داشت که از ترفند خویش به نتیجهای برسد، و از اعتبار همگانی حضرت بکاهد. غافل از اینکه خدای متعال همواره بندگان صالح را یاری میکند، و هرگز راضی نمیشود که اشرار، شخصیت ابرار را ترور کنند، و مردم را از آنها رویگردان کنند.
دارایی عقل چونان ثروت جان است كه همگان را یكسان و بدون هیچگونه تفاوت و تمایزی از خود بهرهمند میسازد. جان آدمی زیادت و كم، شدت و ضعف ندارد، همه آدمیان به تساوی از موهبت جان برخوردارند؛ عقل نیز از یك منظر چنین مینماید. تفاوت تنها در روش استفاده و به كاربردن عقل است. چنان كه دكارت، موسس مكتب راسیونالیسم Rationalism در آغاز رساله «گفتار در روش درست راه بردن عقل» بازنموده است
حسین بن علی رهبر یک قیام شیعی است که همراه یارانش در فخ به شهادت رسیدند. نشانه قیام ولایی او این بود که به هنگام اذان صبح یکی از انقلابیون بر مأذنه مسجدالنبی رفت و مؤذن را وادار کرد که «حی علی خیر العمل» بگوید. حاکم مدینه با شنیدن «حی علی خیرالعمل» از وقوع انقلاب آگاه شد و فرار کرد.۶۲
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید