روز ۲۹ فروردین به مناسبت درگذشت مرحوم منوچهر ستوده که ۲۰ فروردین درگذشت، مراسمی توسط گروه تاریخ دانشگاه تهران برگزار شد. این یادداشت را برای عرضه در آنجا نوشتم که البته جز چند جمله آن ارائه نشد. صد البته که چیز مهمی هم نیست، هرچند خود آن مرد، مردی دانشی و ارجمند بود و به واسطه کارهای علمی استوار و متنوعش، یاد و نامش همیشه باقی خواهد ماند.
اگر اهل فلسفه باشید قطعا این جمله از جلوی چشمان شما گذشته است: «دو چیز است که هر چه بیشتر به آن بیندیشم، ذهن را از ستایش و حیرتی فزاینده پر می کند: آسمان پر ستاره بالای سرم و قانون اخلاقی درونم.» همان طور که «پل گایر» و «آلن وود» نوشته اند این گزاره در همه آثار ایمانوئل کانت به کار می آید. فیلسوفی که با کلیدواژه های «انقلاب کپرنیکی»، «نقد عقل محض» و «صلح جهانی» شناخته می شود
تبیین و تفهم آرای فکری و سیاسی کانت و بررسی نسبت بین این آرا و فلسفه عملی موضوعی است که به تأمل و تدقیق جدی نیاز دارد،با این وصف، در این مقال اهتمام بر آن است تا تصویری از منظومه نظری و عملی کانت و نسبت آن با امر سیاسی به دست داده شود.از این حیث، نظام سیاسی کانت نتیجه مطالعه و تفکر فلسفی او در باب امر سیاسی است.کانت بر آن است که طبیعت دارای طرح پنهانی است که غایت طبیعت ومعنای کلی تاریخ را شکل میدهد. انسانشناسی فلسفی و سیاسی کانت و اعمال و پراکسیس نوع انسان را میبایستی بر این اساس فهمید. امر سیاسی مستلزم رویکرد عقلانی-اخلاقی و الزامات آن در زندگی عمومی و گستره جامعه است.
منوچهر ستوده، فرزند خلیل، شماره شناسنامه 285، بخش 9 تهران، متولد تهران، بازارچه سرچشمه، کوچه صدیقالدوله از بخش عودلاجان از محلههای قدیم تهران، اصلاً اهل مازندران هستم. پدربزرگم آقا شیخ موسی از یاسل نور که منطقه ییلاقی و کوهستانی آنجا محسوب میشود با پسر عموهایش به تهران آمد. آقای دکتر غلامحسینخان صدیقی که وزیر دکتر مصدق بودند، نوه عموی من هستند. پس از آنکه در دوره رضاشاه ثبت احوال تأسیس شد و مردم صاحب نام خانوادگی شدند، پدر من در هنگام گرفتن شناسنامه اسم خانوادگی «صدیقی» را عوض کردند و «ستوده» گذاشتند.
غزلهای سعدی بر اساس مذهب عشق است. در غزلی که در اینجا شرح داده می شود سعدی از عشقی سخن می گوید که در ازل با جان آدمی پیوند یافته است و چون به این جهان می آید به درد فراق مبتلا می شود. سعدی از این عشق ازلی به باده ای تعبیر می کند که خمار آن در دوران فراق این جهانی او را طالب نوشیدن جامی دیگر از آن می کند. اما ساقی این جام را در ازای سعی و عمل نمی دهد. کاری که عاشق باید بکند افتادگی آموختن است و ترک گله از یار کردن.
مسألهٴ عمل و نسبت آن با نظر از مسائل اصلی فلسفه از قدیم تا کنون است. این مسأله در ادیان مختلف نیز به گونه ای دیگر مطرح شده است. عارفان ادیان عموماً علم بدون عمل را در دین نمیپذیرند و آن را موجب سکون و انحراف اهل دین میخوانند. در مقابل این ها نوعی عمل گرایی قشری نیز در تاریخ ادیان دیده میشود که یک نمونهٴ اصلیاش خوارج در تاریخ اسلام است. امّا در دورهٴ مدرن، نوعی دیگر از عمل گرایی با مبانی مختلف ظاهر شده که در فهم و اندیشهٴ دینی نیز اثر عمیق گذارده و منجر به پیدایش اندیشه ها و جریان های قائل به اصالت عمل در دین شده است.
میرشمسالدین ادیب سلطانی، «مترجم دانشمند فارسی» است. یكی، دو اثر از «ویلیام شكسپیر» را دستكم از یك جهت میتوان با این «بزرگترین درامنویس همه سرزمینها و زمانها» مقایسه كرد؛ ناشناخته بودن بیش از حد زندگی هر دو، تا جایی كه راه به افسانهها و قصههایی باور نكردنی برده و شخصیت حقیقیشان را در هالهای از ابهام فرو برده است، منتها یكی در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی (١٥٦٤-١٦١٦) در بریتانیا میزیسته و دیگری در سدههای بیستم و بیست و یكم میلادی (متولد ١٣١٠ خورشیدی) در ایران.
سهروردی تنها در دو موضع از آثار خود، از «هورقلیا» سخن گفته است: یک بار در کتاب المشارع والمطارحات، و بار دیگر در کتاب حکمة الاشراق؛ در کتاب اول، هورقلیا به عنوان یک عالَم (عالم اشباح مجرّده و مُثُل معلّقه) و در کتاب دوم، به عنوان یک مدینهٴ مثالی قلمداد شده است. قبل از سهروردی، هیچ مؤلّفی را نمیشناسیم که اصطلاح هورقلیا را به کار برده باشد. در این مقاله، استدلال شده است که هورقلیا در حکمت سهروردی همان شهر عتیق سیاوش، شاهزادهٴ کیانی است؛ در متون پهلوی، آن شهر به نام «کنگ دژ» خوانده میشود و ویژگیهای آن در متون گوناگون پهلوی، مانند دینکرد، بندهشن، روایت پهلوی، یادگار جاماسپی و زند بهمن یسن به کوتاهی ذکر شده است.
به گفتهٴ تیتوس بورکهارت، هنر اساساً «صورت» است. این سخن به ویژه دربارهٴ «هنردینی» مصداق دارد. زیرا «هنر دینی»، به گفتهٴ وی، به هنری گفته می شود که نه تنها «موضوع» آن، بلکه «صورت» آن نیز دینی است. برای همین، میان «صورت» و «معنی» یا «صورت» و «موضوع» در هنر دینی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. داوری دربارهٴ دینی بودن یا نبودن یک اثر هنری نیز بر اساس همین پیوند، ممکن است. بنابراین، در این مقاله نخست به «جایگاه صورت در هنر دینی» و سپس به مسئلهٴ «بحران صورت در هنر دینی معاصر ایران» می پردازیم.
شهاب الدین سهروردی با تأسیس حکمت اشراقی تحوّلی عظیم در تاریخ اندیشهٴ ایرانی ایجاد کرد. حکمت اشراقی نگرش نوینی فراهم آورد که بر وجوه مختلف حیات فکری ایرانیان، و از جمله اندیشهٴ سیاسی ایرانی، تأثیری جدّی و تعیین-کننده برجای گذاشت. نظام وجودی و معرفتی اشراقی میدان فلسفی و فضای نوینی فراهم آورد که در ذیل آن شرایط امکان پیدایش افقی نو در تاریخ اندیشهٴ سیاسی ایرانی فراهم گشت. از آنجا که مهم ترین پرسش در فلسفهٴ سیاسی اسلامی به حاکم آرمانی و خصوصیات او مربوط می شود، شیخ اشراق با عرضهٴ پاسخی جدید به این پرسش تحوّلی در تاریخ اندیشهٴ سیاسی فراهم آورد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید