به نظرم خیلی بندرت پیش می آید که خبردرگذشت کسی را انسان بشنود و نگوید چه درگذشت ِ بی هنگامی است و چقدر ناباورانه! حتی خبر درگذشت ِ چه بسیار کسانی که عمری دراز و پربار داشته یا کسانی که سالها زمین گیر و در بستر افتاده بوده اند در مواقع بسیار، باز با ناباوری و افسوس همراه است.
ابوسعید ابوالخیر(357 – 440 ه.) یکی از بزرگترین عارفان جهان اسلام و یکی از نوادر فرهنگ ایرانزمین است. کتابهایی که در مقامات او نوشته شده از قبیل «اسرار التوحید» و «حالات و سخنان» ابوسعید ابوالخیر از مهمترین منابع تصوف خراسان و از مهمترین سرچشمههای آگاهی در باب نخستین نمونههای شعر فارسی است. به ویژه نقطههای آغازین تجربۀ شعر عرفانی فارسی.
سیدجعفر شهیدی از جمله شخصیتهای فرهنگی است که کمتر شناخته شده است. شهیدی، دانشمندی دین پژوه بود که علاوه بر تعهد علمی، بر تعهد مذهبی نیز اصرار میورزید. او که از حوزه به دانشگاه راه یافت، تا پایان عمر بر باورهای قلبی و آموختههای دینیاش پایبند بود، مدتی در لباس روحانیت در جامعه حاضر میشد، اما این لباس را برای همیشه کنار گذاشت.
پژوهش حاضر، ماهیت دولت در عصر قاجار و در زمان صدارت امیرکبیر را بررسی می نماید. در واقع، هدف اصلی، بررسی تأثیرات اصلاحات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی – اجتماعی امیرکبیر بر ماهیت دولت قاجار بود.
در عهد ناصری، امیرکبیر و سپهسالار، دارای برنامه های اصلاحی در سازمان قضایی هستند. در زمان این دو، مهم ترین چالش های قضایی، محاکم عرف و شرع، میزان و نحوه دخالت روحانیون در قضاوت و تغییر نگرش در حوزه قضا است.
استدلال ابوالمعالی بر پایه تفاوت میان «اراده» و «علیت طبیعی» است که میگوید این عقیده نادرست کسانی است که به قوانین طبیعی اعتقاد دارند و خوب میداند که با چه کسانی طرف است و هرچند شاید تقسیم موجودات به «واجب» و «ممکن» را از ابنسینا یا از آثار فلاسفه نگرفته باشد، اما ممکن است تعمق در آثار ابنسینا او را به فکر کاربرد این تقسیم در موضوع اثبات وجود خدا انداخته باشد
در تاریخ 15 فروردین 1334 ش، کتابخانه ای کوچک امّا در بردارندۀ کتاب های نفیس و ارزنده در دهلیز شمالی مسجد جامع کبیر یزد واقع در مکان آرامگاه امامان جماعت مسجد جامع آغاز به کار کرد .
ابنرشد فیلسوف بزرگ اندلسی (اسپانیایی) به شارح یا مفسر ارسطو معروف است و در واقع بیشتر آثار فلسفی او، شروحی است بر آثار ارسطو یا تلخیصهایی است که از آثار او فراهم آورده است و شهرتش هم بیشتر از این بابت بوده است.
نویسنده در این مقاله اشارهای به آثار تصوف سعدی دارد و پیوندی بین سعدی و احمد غزالی می بیند. وی ارتباط و تاثیر سعدی از احمد غزالی را با بررسی تشابهات آثار سعدی (گلستان، بوستان و غزلیات) با سوانح احمد غزالی اثبات میکند.
نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی اشتهار سعدی در دوران حیاتش با تکیه بر منابعی چون «سفرنامة ابن بطوطه» و ادعای سعدی مبنی بر «قصب الجیب حدیثش را هم چون شکر می خورند و رقعه منشآتش را چون کاغذ زر می برند» به تبیین جایگاه سعدی در نزد مولانا و جایگاه مولانا در نزد سعدی بپردازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید