تبانینامه، نوعی نامۀ خصوصی است که بین دو نفر برای پنهان داشتن روابطی خاص یا هماهنگ کردن در دادن پاسخ یکسان به کار گرفته میشود. به نظر میرسد اصطلاح «تبانینامه» از ساختههای نویسنده باشد
هدف این مقاله،بررسی علل ناکامی بختیاریها در دورهء قاجار پیش از فتح تهران و از دست دادن جایگاه سیاسی پس از فتح تهران است.
باز کمپبل مینویسد: «۱۶ مه ۱۸۳۵م. با قائممقام ملاقات نمودم. گفتم از بس خواهش و التماس کردم و به فرجام کار تهدید نمودم خسته شدم. دیگر چیزی نمیتوانم بگویم اما قلب من برای نیکبختی شاه و مملکت میسوزد.»
آنچه بهار ـ البته در سالهای آخر عمرش ـ در «هدیه باکو» توصیف کرده است، از نوعی شیفتگی او نسبت به محیط زندگی سوسیالیستی آن سالها خبر میدهد؛ اگرچه در آن شعر، بهار چنان شیفته عوامل ملّی و وحدت فرهنگ و تبار مردم «آبشوران کهن» با ایرانیان این سوی اَرَس میشود که توصیفش درباره جنبههای سوسیالیسم، تحتالشعاع آن اندیشهها قرار میگیرد؛ امّا او همواره در آرزوی روزی بوده است که در آن «فقر و غنا» هر دو از میان برخیزد:
در ایران، صنعت چاپ پس از هند و عثمانی پا گرفت. از سوی دیگر، ایرانیانی همچون میرزا زین العابدین تبریزی، میرزا جعفر تبریزی و میرزا اسدالله شیرازی فن چاپ را در روسیه آموختند و نخستین دستگاههای چاپ را از آن کشور به ایران آوردند. از این روست که ریشه ی واژگان ایرانی صنعت را باید در زبانهای هندی، ترکی و روسی جست و جو کرد.
دولت زیدی علویان در یمن حدود اواخر سدة سوم هجری شکل گرفت. خلافت عباسی هیچ گاه آن را به رسمیت نشناخت و آن ها نیز خلیفه عباسی را مشروع نمی دانستند. با این حال دو دولت با یکدیگر روابطی داشتند و عوامل متعددی مانند مذهب، جغرافیا، اجتماع و سیاست نیز بر این روابط مؤثر بود.
محمدبن ابوبکر از معدود چهره های شاخص در تاریخ فرهنگ اسلامی است که اصالت و شرافت خاندانی و ایمانی را توأمان در خود جمع کرده بود. از یک سو، پیوند نَسَبی او با ابوبکر، و از سوی دیگر، پیوند ولایی او با امام علی(ع) موجب شد که چهره ی وی در منابع شیعی و سنی بازتاب های مختلف یابد.
در این پژوهش، جایگاه اقتصادی حج و تأثیر آن در روابط اقتصادی دولت عثمانی به عنوان برگزار کننده و دولت ایران عصر قاجار به عنوان میهمان، بررسی شده است. در این مقوله پیرامون سه رکن اصلی بحث شده است
از نور به عنوان موضوع فلسفه اشراق تفاسیر مختلفی ارائه شده است، امّا بنا بر تفسیر منطبق با نظر سهرودی، نور رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی. لذا علم مدار فلسفه سهروردی است. مسئله بنیادی مقاله حاضر بررسی مشاهده یا شهود در مسئله محوری حکمت اشراق، یعنی علم اشراقی، است
توجّه به جریان ها و صف بندی های داخلی فرق و مذاهب اسلامی از مسائلی است که می تواند راه گشای بسیاری از پژوهش ها در شاخه های مختلف علوم اسلامی باشد و بسیاری از گره های ناگشوده، به خصوص در فهم گزاره های تاریخی، را بازکند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید