مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامۀ ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است.
پس از شکل گیری زهد تحت تأثیر علل و اسبابی چند، جریان فربه تصوف به دنبال درآمیختن اکسیر عشق با مس زهد پدید آمد و نثر عرفانی نیز از بطن نثر زاهدانه متولد شد و رشد و نمو یافت.این نثر نیز شاخه ای از نثر دینی است که از گونه های پرکاربرد نثر سده های نخست و دوم هجری در شکل های مختلف حدیث، تفسیر، خطابه و نامه بوده است.این نوشتار چگونگی شکل گیری و پدید آمدن نثر عرفانی از درون نثر زاهدانه و رشد و نمو آن را بررسی و تبیین می کند
واژه تابو((taboo هم به معنی مقدس و هم به معنی ناپاک و نجس است و در کل معنای آن نوعی ممنوعیت و خطرناکی را می رساند؛هر تابویی به مثابه «ورد ممنوع» ی است که شکستن حریم آن انواع مواخذه –بشری یا آسمانی – رادر پی دارد. ادبیات هر ملت یک از عرصه های به چالش کشیدن تابوهای آن ملت است زیرا هنر و ادبیات با ویژگی های هنجار گریزانه وجنبه انتقادی که دارد حریم اغلب قراردادهای آسمانی و بشری را درهم می شکند
بخش اول: دروازه بغداد – مسجد جامع رقه به گفتهی طبری دروازههای و فصیل و «رحبه» {(میدان ها)} و خیابانهای رِقّه را هم چون بغداد ساختند. البته شهر مدوّر نیست و دیوار جنوبیاش راست است و در مجموع شکلی نعل اسبی دارد.
اولین باری که در کتابها به اسم تهران بر می خوریم به مناسبت نام یکی از فقهای ایران ابوعبدالله محمد بن حماد الطهرانی الرازی است که چون تهرانی رازی می گفته اند و رازی یعنی اهل «ری» پیداست که این دانشمند، اهل همین تهران بوده و او در حدود یکهزار ویکصدو پنجاه سال پیش از این در گذشته است ..
زندان یکی از نهادهایی است که در دورهی پهلوی، دستخوش تغییر و تحولات شد. این تغییرات ریشه در دوران مشروطه و بعضاً اواخر سلطنت ناصرالدینشاه داشت؛ یعنی آنجا که کنت دومونت فورت با تأسیس پلیس در ایران و نگارش «طرح تنظیمات»، نخستین گامها را در این زمینه شروع کرد. بهمنظور بررسی درست زندان مدرن، بایستی آن را در ارتباط با دادگستری مورد نظر قرار داد.
کتاب بازمانده هایی از فرهنگ دورۀ جاهلی در تمدن اسلامی، ترجمۀ کتابی است از مجموعه درس گفتارهای ادوارد وسترمارک، جامعه شناس بریتانیایی فنلاندی تبار در دانشگاه لندن. این کتاب که در 1933 منتشر شده است، گزیده ای است برگرفته از اثری دو جلدی با عنوان آئین و باور در مراکش که مؤلف آن را در 1926 منتشر کرده بود. عنوان اصلی این مجموعه درس گفتار، بازمانده هایی از شرک در تمدن محمدیPagan Survivals in Mohammedan Civilization است. در ترجمۀ فارسی کتاب برای خوانندگان ایرانی، تغییری در عنوان اصلی کتاب داده ام و « فرهنگ دورۀ جاهلی» و «تمدن اسلامی» را به جای « شرک» و «تمدن محمدی» گذاشته ام. برای این تغییر دلایلی دارم که به آن اشاره خواهم کرد.
اندیشه پست مدرن به سهم فلسفی ادموند هوسرل توجه خاصی نکرده است. اوج نگرش سخاوتمندانه نسبت به هوسرل در پست مدرنیته این است که برنامه پدیدارشناسی او پروژهای است که ممکن است زمانه خودش را داشته اما اکنون مزیتهایش را از دست داده است. اما جریان چیز دیگری است و چیزی فراتر از این در حال رخ دادن است.
شعر، زبان دل و احساس است و شاعر پیامبرى است که از بهشت جمال بر لب داستان ها دارد. و این داستان ها را با زبان بلیغ رقیق ترین احساسات ، در ظرف دل پذیر والاترین حماسه ها ، شور انگیز ترین غزل ها و مثنوى هاى عاشقانه و عارفانه و ناب ترین اندیشه هاى مندرج در حکایات نشأت یافته،از لطائف اخلاق مى ریزد تا آیینه سر تا پا نماى آرزوها، امید ها ، و انفعالات به قالب لفظ نیامده ما شود وما را با عوالم نهانى جان و دل پیوند دهد.
این که در شعر انتظار بر روی این باور غلط پای بفشاریم که «بدون امام زمان گردش روز و شب پوچ و بی معناست، فصل ها تکراری و گرفتار دور و تسلسلی باطلند. موید این حقیقت است که درک و دریافت ما از فرهنگ انتظار، برداشتی صرفا احساسی و غیرمنطبق با آموزه های اصیل دینی است،شناختی سطحی و عامیانه .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید