دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اندونزی | اَنْدونِزی، پرجمعیت‌ترین كشور مسلمان جهان واقع در جنوب شرقی آسیا، مركب از چندین هزار جزیرۀ كوچك و بزرگ با وسعت تقریبی 568‘957‘1 كمـ2 كه 885‘583‘203 نفر (1996م/ 1375 ش) را در خود جای داده است.
  • انشاء، دیوان |
  • انشراح | اِنْشِراح، نود و چهارمین سوره از قرآن مجید، دارای 8 آیه، 29 كلمه و 102 حرف. این سوره را محدثان، قاریان و مفسران، همواره با توجه به سرآغاز آن «اَلَمْ نَشْرَحْ» می‌نامیده‌اند، و ظاهراً از سر احتىاط، نام دیگری برآن نمی‌نهاده‌اند (نک‍ : طبری، 12/ 150؛ ابوعمرو، 224؛ طبرسی، 5/ 507؛ قرطبی، 20/ 104؛ فیروزآبادی، 1/ 52...
  • انشقاق | اِنْشِقاق، نام هشتاد و چهارمین سوره از قرآن مجید، دارای 25 (یا 23) آیه، 119 كلمه و 436 حرف. نام مشهور سوره از سرآغازِ آن گرفته شده است و گاه عالمان از باب احتیاط، آن را سورۀ «اِذَاالسَّماءُ انْشَقَّتْ» یـا به اختصار «اِنْشَقَّتْ» نـامیده‌اند (نک‍ : ابن بابویه، 121؛ نائطی، 7/ 689؛ سیوطی، الدر ... ، 6/ 328- 329...
  • انسان کامل | اِنْسانِ كامِل، اصطلاحی عرفانی كه از لحاظ انسان‌شناسی و جهان‌شناسیِ عرفانی، و نیز به اعتبار نظریۀ امامت و ولایت نزد امامیه و اسماعیلیه دارای اهمیت خاصی است. اندیشه‌ها و نظریه‌های مختلفی كه در طول تاریخ دربارۀ این مفهوم ارائه كرده‌اند، موجب شده است كه به دست دادن تعریفی جامع و فراگیر از آن میسر نباشد. با اینهم...
  • انصاری |
  • انصاری هروی |
  • انصاری دمشقی |
  • انصنا | اَنْصِنا، نام شهری كهن در كرانۀ خاوری رودنیل كه اكنون تنها ویرانه‌هایی از آن برجای مانده است. رمزی بنای شهر را در 130م دانسته است (1/ 132)، اما قدمت شهر بیش از این به نظر می‌رسد، زیرا بیشتر منابع، ساحران فرعون را كه برای مقابله با حضرت موسى (ع) برانگیخته شده بودند، از این شهر می‌دانند (یعقوبی، 331؛ ادریسی، 1/...
  • انقلاب اسلامی ایران |
  • انصار | اَنْصار، یا انصار النبی(ص) لقب مسلمانان مدینه از تیره‌های اوس و خزرج (ه‍ م) كه پیش از هجرت، با پیامبر اكرم (ص) هم پیمان شدند و پس از هجرت در حمایت و یاری آن حضرت و مهاجران، پایداری كردند.
  • انطاکی، ابوالقاسم | اَنْطاكی، ابوالقاسم علی بن احمد حاسب مهندس، ملقب به مجتبى (د 13 ذیحجۀ 376ق/ 16 آوریل 987م)، ریاضی‌دان انطاكی. ابن ندیم كه اندكی پس از درگذشت انطاكی، در بغداد، به تألیف الفهرست مشغول بوده، تنها از سال مرگ، لقب و عنوان آثار انطاكی یاد كرده است (ص 342)؛ اما قفطی ظاهراً با تكیه بر ذیلی كه هلال بن محسّن بر كتاب تا...
  • انطاکی، ابوالفرج | اَنْطاكی، ابوالفرج یحیى بن سعید بن یحیى انطاكی (زنده در 458 ق/ 1066م)، مورخ و طبیب مسیحی. وی از خویشاوندان نزدیك ائوتوخیوس اسكندرانی بطریرك اسكندریه و معروف به سعید بن بطریق است (نک‍ : ابن ابی اصیبعه، 2/ 87؛ واسیلیف، II/ 81؛.EI2).
  • انطاکی | اَنْطاكی، ابوعبدالله (یا ابوعلی) احمد بن عاصم، عارف بزرگ سده‌های 2-3 ق/ 8- 9م. هرچند تاریخ و محل ولادت او به طور دقیق روشن نیست، اما از نسبت او و نیز چون او را «اهل ثغور» دانسته‌اند (ابن‌حبان، 8/ 20؛ خواجه عبدالله، 123؛ ابن عدیم، 2/ 848)، می‌توان دریافت كه در انطاكیه به دنیا آمده است (نک‍ : یاقوت، 2/ 79-80). ...
  • انطاکیه | اَنْطاكیّه، شهری باستانی در جنوب تركیه و مركز استان كنونی ختای.
  • انطالیه | اَنْطالیه، یا انتالیا، شهری در گوشۀ شمال غربی خلیجی به همین نام در دریای مدیترانه و جنوب آناتولی در تركیه، و مركز استانی به همین نام كه در دوران فرمانروایی عثمانیان، استان تَكه (تكه ایلی) نامیده می‌شد و قلمرو امیرنشین تكه بود.
  • انطاکی، داوود | اَنْطاكی، داوود بن عمر (د مكه، 1007 یا 1008 ق/ 1598 یا 1599م)، پزشك نامدار، ادیب، فیلسوف و متكلم نابینای انطاكی، مشهور به ضریر و بصیر. از سالزاد او اطلاعی در دست نیست و آنچه در برخی منـابع متـأخر در این بـاره آمـده است (مثلاً نک‍ : عیسى بك، 194)، بی‌اساس به نظر می‌رسد. مهم‌ترین مأخذ دربارۀ احوال و آثار او مطا...
  • انفال | اَنْفال، اصطلاحی قرآنی و فقهی كه بر قسمی از اموال اطلاق گردیده است. این واژه جمع «نَفَل» است كه در معنای لغوی آن آرائی متنوع ارائه شده است؛ این ناهمخوانی از آن روست كه مفهوم لغوی واژۀ نفل تنها در عصر نخستین اسلامی شناخته بوده، و در طی قرون متمادی، با غلبۀ كاربرد اصطلاحی آن به فراموشی سپرده شده است. شاهد عمدۀ ...
  • انفال | اَنْفال، نام هشتمین سورۀ قرآن كریم به ترتیب تلاوت و هشتاد و هشتمین سوره به ترتیب نزول. انفال سوره‌ای است مدنی با 75 آیه (یا 74، یا 76)، 095‘1 كلمه و 080‘5 حرف كه افتتاح آن بعد از افتتاح سورۀ بقره بوده است (رامیار، 584؛ قطب، 3/ 1431). برخی روایات، آیات 30 تا 36 سوره را مكی می‌دانند (طبرسی، 2/ 794؛ نیز رامیار، ...
  • انعام | اَنْعام، نام ششمین سوره از قرآن مجید، دارای 20 واحد موضوعی (ركوع)، 165 (یا 166 یا 167) آیه، 860‘3 كلمه و 254‘12 حرف.
  • انفطار | اِنْفِطار، نام هشتاد و دومین سوره از قرآن مجید، دارای 19 آیه، 88 كلمه و 325 حرف. این سوره را در عهد نخستین «اِنْفَطَرَتْ» یا «اِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ» می‌نامیده‌اند. بعدها، مانند 3 سورۀ دیگر انشراح، انشقاق و تكویر، نام «انفطار» را از نخستین آیۀ سوره برگرفته، بر آن نهادند (نک‍ : ابن مجاهد، 674؛ ابن بابویه،...
  • انفاق | اِنْفاق، واژه‌ای قرآنی، به معنی صرف كردن مال در مصارف نیكوكارانه. انفاق در قرآن كریم به عنوان یكی از پایه‌های اصلی عمل صالح، و یكی از ویژگیهای مؤمنان مورد تأكید قرار گرفته است. با آنک‍ه اغلب مفسران متأخر به این عمل بیشتر از منظر توزیع ثروت و كاستن محرومیتهای اقتصادی نگریسته‌اند، اما در قرآن كریم بعد تربیتی ان...
  • انفعال |
  • انقره |
  • انقروی | اَنْقَرَوی، رسوخ‌الدین اسماعیل بن احمد (د 1041ق/ 1631م)، متخلص به رسوخی و مشهور به رسوخی دده، از مشایخ صوفیه و شارح مثنوی مولوی. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست، اما می‌دانیم كه نخست بر طریقت بایرامیه از سلسلۀ خلوتیه بود، سپس به طریقت مولویه پیوست و خلیفۀ بوستان چلبی، شیخ مولویان شد. وی مدتی بعد به استان...
  • انور شیرازی | اَنْوَرِ شیرازی، ابراهیم خان (1182-1216ق/ 1768-1801م)، كوچك‌ترین فرزند كریم خان زند، از شاعران اواخر زندیه و اوایل قاجاریه. هدایت (1/ 9) و به تبع او برخی از منابع متأخر نام او را محمد ابراهیم خان ذكر كرده‌اند (دیوان بیگی، 1/ 194؛ خوب نظر، 4). مادرش دختر محمدخان كلهر بود (همو، 6؛ مدرس رضوی، 459). ابراهیم پس از...
  • اننت ناگ |
  • انکشاریه |
  • انواء | اَنْواء، جمع نوء (این واژه از اضداد است و هم به معنی برخاستن به دشواری و هم به معنی خم شدن و فرو افتادن به سبب همراه داشتن بار سنگین یا هر علت دیگر است و در قرآن كریم (القصص/ 28/ 76) نیز آمده است)، صطلاحی در نجوم قدیم نزد عربها، به معنی غروب هر یك از منازل قمر (ه‍ م) در باختر، و (یا) طلوع منزل مقابل آن در خاو...
  • انوری | اَنْوَری، اوحدالدین محمد بن محمد، از شاعران بزرگ ایران در سدۀ 6 ق/ 12 م.
  • انور پاشا | اَنْوَرْ پاشا (1298-1340 ق/ 1881-1922 م)، سردار و دولتمرد عثمانی و از اعضای فعال و عالی‌رتبۀ جمعیت اتحاد و ترقی.
  • انوشتگین | اَنوشْتَگین (حك‍ ح 470-490 ق/ 1077-1097 م)، ملقب به غرجه، غلامِ ترك‌نژاد بلكاتگین (بیلگه‌بیگ)، و سر سلسلۀ خوارزمشاهیان. لقب غرجه منسوب است به غرجستان (غرشستان) ــ ولایتی در افغانستان میان هرات و كابل ـ كه بلكاتگین، انوشتگین را از آنجا خریده بوده است (یاقوت، 3/ 785؛ ابوالفدا، 4/ 123؛ جوینی، 2/ 1؛ بارتولد، 323؛...
  • انوشتگین شیر گیر | اَنوشْتَگینِ شیرْگیر (مق‍ 525ق/ 1131م)، از امرا و اتابكان مشهور سلجوقی. از آغاز كار او اطلاعی در دست نیست، این قدر می‌دانیم كه از جمله امرای سلطان محمد سلجوقی بود و چون سلطان در 504ق آوه و ساوه و زنجان را به پسر خود طغرل داد، امیر شیرگیر را نیز اتابك او گردانید ((ابن اثیر، 10/ 547، قس: 10/ 527، كه از انوشتگین...
  • انوری | اَنْوَری، سعدالله افندی (د 1209 ق/ 1794م)، وقایع‌نویس و كارمند عالی رتبۀ دربار عثمانی در زمان سلطان مصطفى سوم، عبدالحمید اول و سلطان سلیم سوم. از آنجا كه به هنگام وفات، سن او بیش از 60 سال ذكر شده، تولد او احتمالاً پیش از 1149ق/ 1736 م اتفاق افتاده است. وی در طرابوزان به دنیا آمد (ثریا، 1/ 440-441؛ جودت، 6/ 1...
  • انوشیروان بن منوچهر |
  • انوشیروان بن خالد | اَنوشیرَوانِ بْن خالِد، ابونصر شرف‌الدین (459-532 یا 533 ق/ 1067- 1138 یا 1139 م)، دیوانسالار و وزیر شیعی سلجوقیان عراق و المسترشد خلیفۀ عباسی. او اصلاً از قریۀ فین كاشان بود (سمعانی، 10/ 279)، اما در ری زاده شد (صفدی، 9/ 427). سپس به بغداد رفت و به تكمیل تحصیلات خود پرداخت. منابع تنها از یكی از استادان او در...
  • انیسی شاملو | اَنیسیِ شامْلو، یولقلی بیك (د 1014 ق/ 1605م)، شاعر پارسی‌گو. از دوران جوانی و یا تحصیلات او اطلاعی در دست نیست؛ همین اندازه روشن است كه او در هرات به دنیا آمده، و از قبیلۀ شاملو بوده است (اوحدی، 182؛ ابوالفضل، 1/ 175). وی مدتی به عنوان كتابدار علی قلی خان شاملو بیگلر بیگی هرات، در خدمت وی بود (نهاوندی، 3/ 517...
  • اوال |
  • اوانا | اَوانا، روستایی كهن در نزدیكی بغداد كه ویرانه‌های آن تاكنون برجاست. این روستا در فاصلۀ 10 فرسنگی شمال شرقی بغداد، بر كنار دجله و نزدیك عُكبرا واقع بوده است (سمعانی، 1/ 381؛ عبدالمؤمن، 1/ 128؛ منذری، 1/ 83، 96) و به سبب سرسبزی و وجود تاكستانها و درختان انبوه (شابشتی، 97؛ یاقوت، 30؛ نیز نک‍ : جواد، 103)، از شكا...
  • اوتوکیوس | اوتوكیوس، یا ائوتوكیوس (در منابع اسلامی: اوطوقیوس)، ریاضی‌دان یونانی. او در حدود سال 480 م در عسقلان زاده شد و در اسكندریه دانش آموخت. گفته می‌شود كه وی كتابهای با ارزشی در هندسه نوشته است كه بنی موسى آنها را نشانۀ توانمندی او در این فن شمرده (ص 623)، اما هیچ یك از آنها بر جای نمانده است. شهرت او بیشتر به سبب...
  • اوتاد | اوتاد، در اصطلاح متصوفه به كسانی گفته می‌شود كه در سلسله مراتب اولیا مقامی فروتر از قطب و امامان و افراد، و فراتر از ابدال و ابرار و اخیار دارند. اوتاد در لغت به معنی میخهاست. در قرآن كریم از كوهها به عنوان اوتاد ارض یاد شده است (نبأ/ 78/ 7) كه در كتب روایات آن را به گروههای مختلف اولیا تعبیر و تفسیر كرده‌اند...
  • اوتارپرادش | اوتارْپِرادِش، از ایالتهای شمالی هند با اقلیت بزرگی از مسلمانان. این ایالت در بخش شمالی درۀ گنگ جای گرفته است كه از شمال به سرزمین خود مختار تبت و نپال، از غرب و شمال غربی به دهلی و ایالتهای هیماچال پرادش، هارایانا، راجستان، و از جنوب به ایالتهای مادهیا پرادش، و از شرق به بیهار متصل است («اطلس ... »، 3؛ بریتا...
  • اوائل | اَوائل، سرآغاز یا نخستینها. عشق به آگاهی از سرآغاز پدیده‌های جهان پیوسته كنجكاوی مردمان را برانگیخته است. در میان اعراب این كنجكاوی پابه دامنۀ «ادب» نهاد و نویسندگان مسلمان از آغاز قرن 2ق به تألیف در باب «اوائل» دست زدند. و ذیلِ «اولُ ... ، اولُ من ... ، اولُ ما ... » انبوهی از باورهای عمومی یا خرافات، و یا ن...
  • اوتولوکس |
  • اوجی نطنزی | اوجی نَطَنْزی، ادیب و شاعر نیمۀ نخست سدۀ 11 ق/ 17م. وی در نطنز زاده شد (آذر، 173؛ ابن یوسف، 3/ 234). گویند جوانی خود را به می‌خوارگی گذرانید، اما سرانجام توبه كرد و در قصیده‌ای ندامت خویش را ابراز داشت (آرزو، 178؛ نصرآبادی، 249).
  • اوحدالدین بلیانی |
  • اوحدی بلیانی | اوحَدی بَلَیانی، تقی‌الدین محمد اوحدی دقاقی بلیانی كازرونی (973- ح 1050 ق/ 1565-1640م)، سراینده، تذكره‌نگار و فرهنگ‌نویس نامور. وی منسوب به خاندان مشهور بلیانی بود كه تنی چند از افراد آن مثل شیخ عبدالله بلیانی و امین‌الدین محمد بلیانی معاصران سعدی و حافظ در قرنهای گذشته شهرتی به دست آورده بودند (برای نسب وی، ...
  • اوحدی مراغه ای | اوحَدیِ مَراغِه‌ای، اوحدالدین (د 15 رمضان 738 ق/ 6 آوریل 1338 م)، فرزند حسین اصفهانی، از سخنوران و عارفان سدۀ 8 ق. تولد او را برپایۀ یكی از ابیات جام جم، حدود سال 673 ق/ 1274 م، تخمین زده‌اند (نفیسی، 49). دربارۀ اصل و زادگاه اوحدی، دو نظر متفاوت ابراز شده است: بسیاری اصل او را از مراغه دانسته‌اند و گفته‌اند ك...
  • اوحدالدین کرمانی | اوحَدُالدّینِ كِرْمانی، حامد بن ابی فخر، عارف و شاعر بنام قرن 7 ق/ 13 م. بنابر تصریح صاحب مناقب (ص 1)، او به هنگام حملۀ تركان غُز به كرمان و انقراض آل قاورد (ه‍ م) 16 سال داشته است (نک‍ : فروزانفر، 36). تاریخ وفات وی را زكریا قزوینی (ص 248) كه از معاصران او بوده، 635 ق گفته است (نیز نک‍ : فصیح، 2/ 309؛ قس: گا...
  • اودغست | اَوْدَغُست، شهری كهن در شمال باختری افریقا كه امروزه اثری از آن برجای نیست. نام آن به صورت اَوْدَغُشْت نیز ضبط شده است (نک‍ : ابن حوقل، 1/ 10، 60-61، جم‍‌ ). این شهر كه در فاصلۀ میان °10 و ´11 طول غربی و °18 و °19 عرض شمالی قرار داشت (EI2, I/ 762)، از شمال به سجلماسه، از جنوب به شرق سرزمین سیاهان و از غرب به ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: