دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اوده | اَوَدْه، از جایگاههای گسترش فرهنگ تشیع در شمال شبه قارۀ هند. نام اوده برگرفته از نام شهر باستانی «آیودهیا» است كه پایتخت سرزمینی به همین نام بود كه بعدها كُسالا نامیده شد. اوده زادگاه «راما» از اسطوره‌های مذهبی هندوان است (مجومدار، 69-70؛ مهابهارت، 1/ 374؛ راماین، 1/ 64-65؛ سالتوره، I/ 161).
  • اورشلیم |
  • اورفا |
  • اوراس | اوراس، رشته‌كوهی مرتفع و صعب‌العبور در افریقا. در طرف راست اوراس، شهرهای قلشانه، مجانه، قاصره، قصور، قفصه، الحمه، نفزاوه، سماطه، قسطیلیه، نفطه، تاملیل و مداله، در منطقۀ فرودین شهر قیروان واقع شده است و در طرف چپ آن شهرهای بسكره، تهودا و بادس قرار دارد (ابن‌حوقل، 1/ 64). رود بزرگی كه از اوراس سرچشمه می‌گیرد، ب...
  • اورالسک | اورالْسْك، استانی در غرب جمهوری قزاقستان در حوضۀ میانی رود اورال و شمال استپ واقع در شمال دریای خزر.
  • اورامان | اورامان، سرزمینی كوهستـانی بـه طول 70 كمـ در غرب كردستان ایران كه از جنوب درۀ شیلر تا رود سیروان كشیده شده است (مخبر، 126؛ رزم‌آرا، 48؛ قس: ایرانیكا، نیز EI2 كه طول آن را 50 كمـ آورده‌اند).
  • اورخان | اورْخان (680-761 ق/ 1281-1360 م)، پسربزرگ عثمان غازی مؤسس سلسلۀ عثمانی، دومین فرمانروا از این خاندان. برخی از پژوهشگران او را بنیان‌گذار حقیقی امپراتوری عثمانی به شمار آورده‌اند (اینالجیك، 55). وی در زمان حیات پدر و از همان دوران نوجوانی در ادارۀ امور كشوری و لشكری مشاركت می‌كرد؛ چنانک‍ه با تصرف نواحی و شهرها...
  • اورگنج |
  • اورنگ آباد | اورَنْگْ‌آباد، شهر و شهرستانی به همین نام در ایالت مهارشترا در فلات دكن در غرب هند. این شهر كه در اوایل سدۀ 17 م توسط اورنگ‌زیب امپراتور مسلمان هند بنا و به نام وی نام‌گذاری شده است، در شمال شرقی بمبئی در °19 و ´54 عرض شمالی و °75 و ´33 طول شرقی در دامنۀ كوههای آجانتا در شمال و بلاغت در جنوب، كنار رودخانۀ قوم...
  • اورنگ زیب | اورَنْگْ‌ زیب، ابوالمظفر محیی‌الدین محمد عالمگیر غازی (حك‍ 1068- 1118 ق/ 1657-1706 م)، ششمین پادشاه گوركانی هند. او سومین پسر شاهجهان (حك‍ 1037- 1068 ق) بود كه در 1027ق/ 1618 م در دهود متولد شد ( توزك ... ، 282-283؛ قس: خافی خان، 2/ 3). اورنگ‌زیب آموزشهای متداول عصر را زیرنظر استادان آغاز كرد و با زبانهای فار...
  • اورمیه | اورْمیه، دریاچه‌ای در استان آذربایجان غربی.
  • اورنبورگ | اورِنْبورگ، مركز استانی به همین نام در جمهوری فدراتیو روسیه. در 1148 ق/ 1735م قلعه‌ای در محل كنونی شهر اورْسْك احداث شد و اورنبورگ نام گرفت. «بورگ» واژه‌ای گرفته شده از آلمانی به معنای شهر است، بنابراین، اورنبورگ به معنای «شهر كنار رود اور» است (BSE3, XVIII/ 502). این شهر و استان در فاصلۀ سالهای 1938-1957 م، ...
  • اورمیه | اورْمیه، یا ارومیه، شهرستان و شهری باستانی و مركز استان آذربایجان غربی.
  • اورومچی | اورومْچی، شهر و مركز منطقۀ مستقل اویغور سین كیانگ در شمال غرب چین. این شهر در °43 و ´48 عرض شمالی و °87 و ´35 طول شرقی («اطلس ... »، 182) در شمال كوههای تیان شان ( ختای ... ، I/ 117) بر فلاتی به ارتفاع 912 متر («دایرةالمعارف ایتالیا»، XXXIV(2)/ 840) كنار رودخانۀ اورومچی (GSE, XXVII/ 683) واقع است. این شهر مرك...
  • اوریسه | اوریسه، از ایالات مهم جمهوری هند واقع در شرق آن كشور كه از جنوب شرق به خلیج بنگال، از جنوب به آندرا پرادش، از غرب به مادیا پرادش، از شمال شرق به بنگال غربی و از شمال به بیهار محدود است. وسعت آن حدود 707‘155 كمـ2، و جمعیت آن در 1981 م/ 1360 ش حدود 271‘370‘26 نفر بوده است ( بریتانیكا، 1986 م، میكرو، VIII/ 1000-...
  • اوزون حسن |
  • اوزان عروضی |
  • اوس |
  • اوزگند | اوزْگَنْد، یا اوزكند، یوزكند، اوزجند، از شهرهای مهم ماوراءالنهر واقع در سرحد شرقی فرغانه كه نام كنونی آن اوزگِن، شهر و مركز اداری استانی است به همین نام در ناحیۀ اوش (GSE، ذیل اوزگن).
  • اوزان و مقادیر | اوزانْ وَ مَقادیر، اصطلاحی در تمدن اسلامی برای واحدهای اندازه‌گیری كمیتهای گوناگون. اندازه‌گیری حجم با پیمایش یا «كیل»، در گذشته، افزون بر مایعات، برای جامدات مانند غلات نیز استفاده می‌شده است. بر این پایه، در بحث از اوزان و مقادیر تاریخی، 3 كمیت وزن، حجم و طول به عنوان كمیتهای اساسی بررسی می‌شود. در منابع تا...
  • اوزاعی | اوزاعی، ابوعمرو عبدالرحمان بن عمرو (88-2 صفر 157ق/ 707-22 دسامبر 773م)، فقیه و محدث نامدار شام و پیشوای یكی از مذاهب بائدۀ فقهی كه چندی در شام و اندلس پیروانی یافت.
  • اوسترغوم |
  • اوس بن حجر | اوسِ بْنِ حَجَر، از نخستین شاعران جاهلی. ابن سلام او را در ردیف كعب و حُطَیئه، در طبقۀ دوم شعرا (ص 97)، و ابوعبیده در طبقۀ سوم نهاده است (نک‍ : ابوالفرج، 11/ 70).
  • اوستا | اَوِسْتا، نام كتاب دینی زردشتیان. تا 1185 ق/ 1771م كسی جز زردشتیان با زبان و خط اوستا و مطالب آن آشنایی نداشت. در این سال آنک‍تیل دوپرون فرانسوی (د 1805 م) ترجمۀ اوستا را به زبان فرانسه در 3 جلد در پاریس منتشر كرد و به غیر زردشتیان امكان داد كه با اوستا آشنایی پیدا كنند؛ اما توجه به دین زردشتی از سوی اروپاییا...
  • اوستیا | اوسِتیا، سرزمینی شامل دو بخش كه بخشی از آن با نام «جمهوری خودمختار اوستیای شمالی» تابع جمهوری فدراتیو روسیه، و بخش دیگر آن با نام «استان خودمختار اوستیای جنوبی» تابع جمهوری گرجستان است.
  • اوس و خزرج | اوسْ وَ خَزْرَج، دو تیرۀ مهم از اعراب یمانی كه از مدتها پیش از اسلام در شهر یثرب (مدینه) ساكن شدند و پس از هجرت آنها را «انصار» (ه‍ م) خواندند.
  • اوقاف |
  • اولاد الشیخ |
  • اوش | اوش، شهر و مركز استانی به همین نام در جمهوری قرقیزستان. این شهر در محلی كه رود آق بورا از دامنۀ كوه آلای وارد دشت فرغانه می‌شود، در ارتفاع 870 تا 100‘1 متری از سطح دریا واقع است. شهر دارای ایستگاه راه آهن است و بر تقاطع راههای اصلی قرار دارد (BSE3, XIX/ 52). جمعیت اوش در 1985 م/ 1364 ش، 199 هزار نفر بوده است ...
  • اوگتای | اوگْتای، یا اُگَدی پسر سوم و جانشین چنگیزخان و دومین فرمانروای بزرگ مغول (د 639 ق/ 1241 م). به گزارش جوینی «قاآن را پیش از حلول به محل پادشاهی، نام اوگتای بود» (1/ 142). در جامع التواریخ جای نام نخستین وی خالی مانده، و رشیدالدین فضل‌الله متذكر شده كه وی از آن نام ناخرسند بوده «و بعد از آن، نام او اُگِدای كردن...
  • اولوالعزم | اولوالْعَزْم، تعبیری قرآنی در اشاره به پیامبران شكیبا، كوشا و دوراندیش كه در بیشتر آثار اسلامی در مرتبه‌ای بالاتر از دیگر انبیا جای گرفته‌اند. این تعبیر تنها یك بار در قرآن كریم به كار رفته است (احقاف/ 46/ 35) و نزد بیشتر مفسران، اشاره به پیامبرانی است كه استوار و با اراده‌ای قوی در برابر بدكرداری قوم خود، و ...
  • اولیا آتا | اولیاآتا، شهری در تركستان در منطقۀ سیر دریا. این نام از آرامگاه قراخان قدیس در آن شهر گرفته شده، و در تركی به معنای پدر مقدس است. اولیاآتا در 1936م/ 1315ش به نام یكی از شاعران، قزاق جمبول نامیده شد كه مركز استانی به همین نام در جمهوری قزاقستان است («دایرةالمعارف ... »، I/ 535).
  • اولیاء |
  • اولجایتو | اولْجایْتو، یا اُلجایتو، سلطان غیاث‌الدین محمد خدابنده (680- رمضان 716ق/ 1281- دسامبر 1316م)، از فرمانروایان نامدار سلسلۀ ایلخانان ایران.
  • اولیاءالله آملی | اولیاءُاللّٰهِ آمُلی، تاریخ‌نگار ایرانی سدۀ 8 ق/ 14 م و نویسندۀ كتاب تاریخ رویان. آگاهیهای ما دربارۀ زندگی اولیاءالله بیشتر مبتنی بر اشارات خود وی در تاریخ رویان است. اولیاءالله چنانک‍ه خود اشاره كرده (ص 5)، در شهر آمل زاده شد و همانجا پرورش یافت. وی احتمالاً مقدمات تحصیل را در آمل آغاز كرد (ستوده، 22). او در...
  • اولیات |
  • اوی | اوی، یا اُی، نوعی مسكن متحرك كه از روزگار كهن میان اقوام كوچرو در آسیای مركزی و فلات پامیر رواج داشته است و اكنون نیز میان ایلات و عشایر ترك و تركمن به كار می‌رود. اوی واژه‌ای مغولی است. تركمنهای یموت آن را «چاتمه»، و شاهسونها و قره داغیها به تناسب ساختمان و بزرگی و كوچكی و ترتیبات داخلی، «چاتما»، «كومه» و «آ...
  • اولیا چلبی | اولیا چَلَبی (1020-1093 ق؟/ 1611-1682 م)، سیاح بزرگ ترك، مؤلف كتاب مهم سیاحت‌نامه كه تاریخ سیاح نیز نامیده می‌شود.
  • اویس قرنی | اُوِیْسِ قَرَنی، ابوعمرو (نیمۀ نخست سدۀ 1 ق/ 7 م)، تابعی نام‌آور و از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) كه نزد صوفیه به زهد و پارسایی شناخته می‌شود. او از تیرۀ قَرَن، شاخه‌ای از قبیلۀ یمانی بنی مراد بود (برای سلسله نسب او، نک‍ : كلبی، 1/ 334؛ ابن سعد، 6/ 161؛ خلیفه، 146). نام پدر او عامر و در برخی مآخذ انیس، خلیص یا...
  • اویسیه | اُوِیسیه، نام یكی از طریقه‌های صوفیه. در سده‌های 6 و 7ق به آن دسته از صوفیان كه در سلوك به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند و با توسل به روحانیتِ رسول اكرم (ص) منازل سلوك را طی می‌كردند و بدون واسطه، به امداد روحانی نبی پرورش می‌یافتند، اویسی گفته می‌شد (عطار، 28-29؛ پارسا، 15؛ جامی، 16، 502؛ ابن‌كربلایی، 1/ 51...
  • اویس جلایر | اُوِیْسِ جَلایر، شیخ اویس معزالدنیا والدین (743-777 ق/ 1342-1375م)، دومین و مشهورترین فرمانروای سلسلۀ جلایریان در عراق و آذربایجان.
  • اهدل، بنی |
  • اهرن اسکندرانی |
  • اهر | اَهَر، شهر و مركز شهرستانی به همین نام در استان آذربایجان شرقی. دربارۀ سبب نام‌گذاری این شهر گفته‌اند: چون در این منطقه درخت اَهَر (در عربی اَهْر = وَن یا زبان گنجشك) فراوان بوده، شهر به این نام معروف شده است ( آنندراج؛ هدایت، 130؛ فرهنگ جغرافیایی ... ، 7/ 58).
  • اویغور | اویْغور، یا اُیْغُر قوم یا اتحادیه‌ای از قبیله‌های ترك‌زبان آسیای میانه. آنان رنگ پوست و منظری متفاوت با دیگر تركان داشتند، چنانکه گروهی از آنان ساری (زرد) اویغور خوانده شده‌اند. آسیای میانه در روزگار پیش از نام یافتن تركان و اویغوران، زیستگاه قومهای گوناگون آریایی چون تخاری، سكایی و ختنی بود. دسته‌هایی از ای...
  • اهری | اَهَری، ابوبكر قطبی (زنده در 760 ق/ 1359م)، مورخ دورۀ جلایریان و نویسندۀ كتاب تاریخ شیخ اویس. از نسبت اهری وی در می‌یابیم كه اصلاً اهل اهر بوده است. او در دستگاه شیخ اویس می‌زیست و كتاب خود را به این فرمانروای نامدار جلایریان در آذربایجان و عراق عرب (حك‍ 757-776 ق) تقدیم كرد (وان لون، 22). یگانه نسخۀ موجود كت...
  • اهل بیت | اَهْلِ بِیْت، یا اهل البیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و كلامی، به معنای خانوادۀ پیامبر گرامی اسلام (ص). این اصطلاح در این معنا تنها یك بار در قرآن كریم (در آیه‌ای كه به آیۀ تطهیر معروف شده) به كار رفته است: «وَ قَرْنَ فی بُیوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَّةِ الاْولى وَ اَقِمْنَ الصَّلوٰةَ وَ آتینَ ...
  • اهل بیوتات |
  • اهل ذمه |
  • اهل رده |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: