«شاپور رواسانی» پژوهشگر حوزه اقتصاد اجتماعی تاکید کرد: در پرداختن به تاریخ خودمان، تحت تأثیر مطلق غرب هستیم و روشنفکران ما عمدتاً تاریخ دنیا را میشناسند نه تاریخ خودشان ر
نویسنده کتاب تاملی جامعه شناختی بر وهابیت معتقد است که وهابیت را نه به عنوان یک مذهب در کنار مذاهب بلکه آن را به عنوان یک شیوه زیست باید دید.
یکی از دغدغههای جدی جامعه مواجهه با فضاهای جدید ارتباطی است که این مواجهه چنانکه انتظار میرفت با مبانی اخلاقی همسو نبوده و حتی گاه منجر به بروز و ظهور فجایع اخلاقی میشود. عدهای معتقدند نیازمند فلسفه و اندیشهای تازه در تعاریف اخلاق هستیم و عدهای دیگر این نوع رفتارها را گذری و طبیعی میدانند. در این خصوص با شیرزاد پیکحرفه، عضو هیاتعلمی گروه فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینی به گفتوگو نشستیم.
در دههها و سدههای گذشته، یکی از مواردی که ایرانیان بابت آن به دیگر ملل جهان فخر میفروختهاند، هوشمندی و بالابودن آیکیو میان آنها بوده است گواینکه دلیل آنها برای داشتن هوش بالا و برتری نسبت به دیگر جوامع، حضور ایرانیان در سطوح بالای علمی و اجرائی دنیا مانند ناسا (سازمان فضایی آمریکا) و نیز حضور در دانشگاههای معروف بهعنوان دانشجو و استاد بوده است
تاریخنگاری شبهآکادمیک قادر نیست مکتب تاریخی تولید کند سیاوش سوهانی / * فرمودید که چیزی که اتفاق میافتد نوعی شبهمدرنیزاسیون است که چون کودک ناقصالخلقهای به حیات خود ادامه میدهد و اصطلاحی را به کار بردید با عنوان شبهتاریخنگاری آکادمیک. میخواهم بگویم این چیزی که اینجا رخ میدهد -در مورد مدرنیته هم قطعاً صادق است- بههرحال در مقایسهی فقدان رخداد، وضعیت متفاوتی دارد، مثلاً با وضعیت تاریخنگاری در کشورهای حوزهی خلیج فارس که به ظاهر مدرنند اما سنتی از تاریخنگاری و سایر علوم انسانی در آنها غایب است. پرسشم این است که این شبهتاریخنگاری آکادمیک در مقایسه با تاریخنگاری که بیرون از حوزهی آکادمی رخ میدهد (شقوق مختلف تاریخنگاری مستقل از دانشگاه) چه کار ویژهای دارد؟ اصلاً ویژگیهایش چیست؟
بهعنوان مقدمه و ورود به بحث، توضیح مختصری دربارهی زمینههای شكلگیری و برآمدن تاریخنگاری آكادمیك در ایران، بفرمایید چه اتفاقی رخ داد كه با آغاز سدهی چهاردهم خورشیدی و یك دهه پیش از تأسیس دانشگاه در ایران با نوعی پژوهش تاریخی اصطلاحاً آكادمیك در آثار حسن پیرنیا و عباس اقبال و احمد كسروی مواجه میشویم؟
آقای دکتر مهدی حائری یزدی ( رحمت الله علیه ) استاد مسلم فلسفه بوده و براستی در زمزه ی رویدادهای نادر در حوزه علمیه ( که اصولا تمام همت خود را صرف فقه نموده و نسبت به سایر ابعاد اسلامی که اهمیت آنها کمتر از فقه نیست ، توجه کافی نمی نماید ) محسوب می گردد. ایشان در فلسفه اسلامی تضلع داشته و فلسفه غربی را در یکی از بهترین دانشگاهها آموخته و به مرتبه اجتهاد رسیده اند . مصاحبه ایشان را در خصوص معنای فلسفه و چرایی آن می خوانید :
پیش از آغاز این گفتوگو ضروریست تا مفهوم «موسیقیِ تفکر» کمی توضیح داده شود. در اندیشه علیرضا مشایخی، این مفهوم به موسیقیای اطلاق میشود که در روال تمدن، همراه دیگر مظاهر و مؤلفههای تمدن تکامل یافته، و حامل تفکر آهنگساز به «صدا» است. بهبیان دیگر «موسیقیِ تفکر»، بر تلقی آهنگساز از «صدا» دلالت دارد. این رویکرد در اندیشه علیرضا مشایخی، به تعریف موسیقی منجر میشود. مبتنی بر تعریف او «موسیقی، دیالکتیکِ صدا و سکوت، تداوم تفکر و راهی بهسوی حقیقت است.»
پروفسور استوارت سیم استاد دانشگاه نورث آمبریا انگلستان معتقد است که مسائل مطرح در علوم انسانی ماهیت چند بعدی یافته که حل آنها نیازمند مطالعات میان رشته ای در این حوزه است.
حجتالاسلام رضا مختاری، کتابشناس و مدیر موسسه «کتابشناسی شیعه» اعتقاد دارد، مراکز علمی کشورمان باید تصحیح یک رساله خطی یا بخشی از آن را به عنوان پایاننامه بپذیرد. وی با انتقاد از برخی مصححان که کار خود را به عنوان یک امر خدماتی تلقی میکنند، تصحیح متن را از تالیف و ترجمه سختتر میداند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید