مقاله

نتیجه جستجو برای

حق دفاع و وکیل گرفتن برای متهم از شاخصه‌های مهم عدالت قضایی در دادرسی اسلامی است. حق دفاع: در سیره حضرت علی(ع) می‌بینیم که در تمام قضاوتهای خود، دفاع متهمان را می‌شنید و به آنان حق دفاع می‌داد؛ حتی به شریح قاضی فرمان داد که برای حفظ حق مدعی‌علیه حتی با وجود بینه با برگرداندن قسم به مدعی، قضاوت را مؤکد کند. همچنین به شریح فرمان داد کسی را که مدعی است شهودی دارد که غایب هستند یا دلیلی دارد که در آینده می‌تواند ارائه کند، مهلت دهد و فرمود: «برای کسی که مدعی است شهود غایبی دارد، مهلتی تعیین کن، اگر آنان را حاضر کرد، حقش را بگیر و اگر آنان را حاضر نکرد، علیه او حکم خواهد شد.»

( ادامه مطلب )

«گرشاسپه» در مهابهارات همان «کرشاشوا» است که به معنای کسی است که «اسبی لاغر دارد». این نیز یک صفت «آگنی» یا «آتش» است؛ زیرا اسب آتشین در تاخت و تاز همیشه باریک و میان‌تهی است؛ ولی هنگامی که به وسیله «مروت Marut» با هوا دمیده می‌شود، فربه می‌گردد.

( ادامه مطلب )

روحانی اندیشمند، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مسجد جامعی، مقالة نکته‌سنجانه و جالبی با عنوان «نگاه اعراب به ایران؛ از دیروز تا امروز» نوشته است که در همین روزنامه اطلاعات مورخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ (ص۱۲) به چاپ رسید. در این مقاله، از تفاوتها و اختلافات میان ایرانیان و عربها سخن گفته شده و ریشه‌های این تفاوت نگرش، اجمالاً بیان گردیده است. نویسنده بدون پرده‌پوشی و توسل به شعارهای آرمان‌گرایانه و ایدئولوژیک که وحدت میان تمام کشورهای اسلامی را اصل دانسته و این آرمان را محقق و در دسترس قلمداد می‌کند، عمق خلاف و اختلاف را در میان دو گروه عمدة مسلمین و دو قدرت بزرگ قومی و فرهنگی در خاورمیانه نشان داده است.

( ادامه مطلب )

شاید نتوان برای «نواندیشی» تعریف مصطلحی را از یک فرهنگ لغت استخراج کرد. «نواندیشی»؛ نوآوری و خلاقیت در اندیشه‌ورزی است؛ به تعبیری دیگر، معطوف‌کردن اندیشه به زمان و موقعیت‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی است. بر این اساس، «نواندیشی» چیزی جز خصلت طبیعی اندیشه‌ورزی؛ یعنی تفکر معطوف به شرایط و وضعیت فعلی و طبیعی در هر روزگاری نیست. در مقابل مفهوم «نواندیشی» می‌توان از «ارتجاع فکری» یا به تعبیری «باستان‌کاوی اندیشه» سخن‌ گفت که معمولاً در ادبیات ما این اصطلاح با بار معنایی منفی همراه است، در حالی که «نواندیشی» بار معنایی مثبتی در فرهنگ واژگان ما دارد.

( ادامه مطلب )

من‌از سال 2-1341 زمانی که استاد دکتر محمدامین ریاحی مدیرکل اداره نگارش وزارت فرهنگ (بعداً وزارت آموزش و پرورش) بود، با ایشان آشنا شدم، در آن زمان از رجال محتشم در محیط‌های اداری و علمی به حساب می‌آمدند،مدتی که تصدی بنیاد شاهنامه را داشتند، افتخار پیدا کردم که به‌صلاحدید ایشان در آن بنیاد به تهیه اصل یا تصویر مقالات و کتاب‌های مربوط به فردوسی، شاهنامه و حماسه بپردازم. درآن ایام هم دکتر ریاحی همان شیوه و رفتار را داشت که در زمان مدیریت کل از ایشان دیده بودم. حوادث گوناگون پشت سر هم آمد، رنگ عوض کرد، دیگرگون شد، زمانی من نمی‌توانستم ایشان را زیارت کنم. روزی با تردید و رودربایستی و... دل‌به دریا زدم و به ایشان تلفن کردم. پاسخی که به تلفن من دادند و حال و احوالی که از من و دیگران پرسیدند، گویی من از خواب بیدار شده‌ام. به دیدارشان رفتم. همان بود که در بنیاد شاهنامه می‌دیدم یا در مجالس علمی که شرکت می‌کردم. مرتب،خندان و باصلابت.

( ادامه مطلب )

من همانند همه مردم به زادگاهم دلبسته‌ام و خوشحالم که در دوران مأموریت فرهنگی پدرم در شهر دوست داشتنی خوی به دنیا آمده‌ام و سال‌های پر از نشاط و شادمانی کودکی و نوجوانی‌ام را به این شهر خوش آب و هوا و همشهریان مهربانم مدیونم. بعدها که از خودِ این شهر به دور افتادم سعی کردم به این دلبستگی‌ام در مسیر باورهای اسطوره‌ای معنایی دیگر ببخشم. به یاد آوردم که شهرها هم می‌توانند «فره» داشته باشند. این نیروی جادویی و آسمانی که نه تنها در وجود هر انسان و هر موجود خوب و زیبا و سودمندی به ودیعه گذاشته شده بلکه شهرها و دِه‌ها و خانه‌ها و درخت‌ها هم می‌توانند فره مخصوص به خود را داشته باشند.

( ادامه مطلب )

چه درباره این کتاب، چه راجع به شخص ابن‌بطوطه و نیز سفری که ممکن است هر خواننده‌ای به هنگام خواندن کتاب به‌گونه‌ای در آن حضور داشته باشد، بسیار می‌توان گفت. ممکن است کسی قصد کند تا انتهای کتاب، از همان مسیری طی طریق کند و همان‌جایی برود که مؤلف این کتاب، محمدعلی موحد، با هر نیّت و دلیل و مقصد یا مقاصدی سعی داشته است او را همراه کند؛ کس دیگری با چنین نیّت اولیه در همراهی مؤلف، در میانه راه از نیّتش برگردد و از قصد نخستین‌اش انصراف دهد، یا کاملا اتفاقی و به گمان وفاداری، عملا یک سندباد ذهن باشد، سر کلاف را بگیرد و آن را آنجا ببرد که می‌خواهد؛ یا در میان هزارتوهایی سرگردان شود و در هیبت مسافری بی‌کس و تنها، راهی دالان‌های تاریک و بیغوله‌های ذهن شود؛

( ادامه مطلب )

آنچه درباره این کتاب ضروری است، اینکه علامه شادروان استاد جلال‌الدین همایی به‌درستی کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم را موضوع تحصیل تاریخ ایران مرقوم فرموده‌اند؛ چنان که در حوزه‌های علوم دینی اهل سنت کردستان نیز برای همین امر مطالعه و تعلیم می‌شده است، اما شادروان استاد دکتر ذبیح‌الله صفا آن را فاقد جنبه تاریخی و تعلیم و تحصیل آن را در امر انشا و ترسل دانسته‌اند، در حالی که در حوزه‌های علوم دینی که بخش وسیعی از تحصیل را به ادبیات و علوم بلاغت اختصاص می‌دهند و نمونه‌های فصیح و بلیغ در اختیار دارند و در ابتدا به‌ویژه در مدارس کردستان به مطالعه متون بهشتی گلستان شیخ اجل می‌پردازند و در انتهای بخش ادبیات و بلاغه آثار سراج‌الدین سکاکی (۵۵۵ ـ ۶۲۶) و خطیب دمشقی (قزوینی) (۶۶۶ ـ ۷۳۹) و علامه قطب‌الدین شیرازی شارح مفتاح؛ محمود بن مسعود متوفی سنه ۷۱۶ و سعدالدین تفتازانی (۷۱۲ ـ ۷۹۲) که مطول را در شوال۷۸۹ تمام کرده و…۱۷ در دسترس و واجب‌التحصیل است، بعید می‌نماید کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم بدین منظور تعلیم و تحصیل شود و درست همان است که استاد همایی فرموده‌اند؛ همچنان که در مدارس علوم دینی کردستان نیز به منظور تحصیل تاریخ خوانده می‌شود و شادروان دکتر صفا نیز خود در جای دیگر در زمره پیروان سبک صاحب جهانگشای جوینی می‌نویسد:

( ادامه مطلب )

سیره علوی مملو از عدالت قضایی است. روایاتی که از آن حضرت در فقه قضا و اصول قضاوت نقل شده، از یک سو و وقایع و مرافعاتی از مردم که بر آن حضرت عرضه شده و او میان آنان قضاوت کرده یا مراجعات خود ایشان به قضات جهت استیفای حقوق خود، همگی شواهد مستندی بر اهمیت عدالت قضایی نزد حضرت می‌باشد. ایشان عدالت را برای احقاق حق لازم می‌شمرند و تأکیدشان برای اعطای حق به صاحب آن را می‌توان دلیل عمده ایشان به اهمیت عدالت قضایی در اسلام در نظر گرفت. داستان‌های مختلف منقول در مورد ایشان همچون دادن طفل به مادر حقیقی (ر.ک: سیدبن طاوس۱۳۷۰: ۱۸۷-۱۸۶) یا رجوع ایشان به همراه یهودی به قاضی (ر.ک: مجلسی ۱۴۰۳ ج۴۱: ۵۶) مؤید نگرش حقیقی ایشان به مفهوم عدالت می‌باشد. نظام قضایی حضرت مرکّب از اصول کلی قضاوت است که مجموعاً به کمک هم، عدالت قضایی در حکومت اسلامی را تأمین می کنند.

( ادامه مطلب )

اشاره: نهمین مجموعه درس‌گفتارهایی دربارة ناصر خسرو به بحث و تحلیل «خردورزی از دیدگاه ناصر خسرو» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر غلامرضایی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. آنچه در پی می آید، بخشهایی از سخنان ایشان است:

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: