در بسیاری از کتابهای مهم متعلق به میراث مکتوب فرهنگ و ادب ایران، نویسندگان بزرگ، نوشتهها و نظرات مطرح شده در کتابهای دیگران را بدون این که اشارهای به نویسنده یا منبع آن داشته باشند، میآوردهاند! بر اساس معیارها و شیوههای دنیای معاصر، آیا این کار قدما را باید «انتحال» یا «بیاخلاقیهای علمی» تلقی کرد؟ دکتر اکبر ایرانی، پژوهشگر و رییس موسسه میراث مکتوب، در یادداشتی که در فیسبوک خود منتشر کرده، درباره این موضوع و نوع مواجهه و داوری درباره آثار قدما، به نکته ظریفی اشاره کردهاست که در ادامه میخوانید.
تصویر رنگ در ذهن نقش می بندد و این رنگ با واژگان توصیف میگردد زمانیکه آمیزه رنگها تفکیک نگردند نیز واژه ای برای آمیزه رنگها تعریف نگردد ذهن عموم بشر در توصیف برخی از رنگها عاجز خواهد ماند. بر اساس همین فلسفه زبانی برخی اعتقاد دارند که پیشینیان بعضی از رنگها از جمله رنگ آبی را نشاخته اند. نیز روی همین اصل است که رنگ دریا در متون یونانی قدیم با رنگ شرابی تیره و در ادبیات کلاسییک ایران با رنگ سبز و غیره توصیف شده است.
هایدن وایت شواهد تاریخی که در عصر ما تولید میشود اغلب به همان اندازه که شفاهی و نوشتاری است در سرشت خود دیداری نیز هست. همچنین، قراردادهای ارتباطی وضعشده در علوم انسانی به همان اندازه که در اشکال مسلط بازنمایی خود کلامی هستند به نحو فزایندهای تصویری نیز میشوند. مورخان عصر مدرن باید آگاه باشند که تحلیل تصاویر دیداری نیازمند شیوهای برای «خوانش» است که کاملاً متفاوت از شیوههای توسعهیافته برای بررسی اسناد نوشتاری است.
کینتوزی و خشونت و تروریسم که جای مبارزه و مجاهده برای استقلال و آزادی رؤیایی را گرفته است، از ناتوانی این سو و بستهشدن افق آن سو حکایت میکند. شاید اگر جهان توسعه نیافته به وضع توسعه یافتگی نزدیک میشد، مشکل جهان تا این حد شدید نمیشد.
اهالی حومه قونیه غالباً از علویان هستند و «عرفان مولویه» با آن عظمت فکری و فرهنگی و هنری و گنجینه آثار عرفانی به جای مانده که یکی از ارکان اصلی فرهنگ عرفان اسلامی و ایرانی است، جز قلهنشینی اندیشه در رأس مخروط زبان، عرفان و اسلام و ایران، به سطوح اجتماعی رسوخ نکرد و امروز ما در ایران حتی یک مرید مولویه نداریم، هرچند در سدههای پیشین خلفای مولویه در ایران تبلیغ تمام داشتند و صاحب دستگاه و خانقاه و سامان و سپرده بودند. چلبی اوغلو ـ نوه مولانا و پسر بهاءالدین ولد ـ در غرب ایران طریقه مولویه را ترویج میکرد و بنای تاریخی چلبی اوغلو در سلطانیه زنجان به امر سلطان محمد خدابنده برای وی که صاحب کشف و کرامات بود، ساخته شد و در همان بقعه تاریخی نیز مدفون است؛ ولی ما نتوانستیم این مجموعه ارزشمند و تاریخی و اسلامی و ایرانی را برای جلب نظر جهانیان، پایگاه ثانوی مولویه قرار دهیم
کرافورد «متیو کرافورد» تعمیرکار موتورسیکلت است. او دارای مدرکی در فیزیک و دکتری فلسفۀ سیاسی است. در کتاب «طبقۀ خریدار و هنر روح» همگان را با ارایۀ نوعی جذاب از اخلاقِ حرفهایِ غافلگیر کرد. اخلاقی که مدافع کارهای یدی و کارگری است و بنابراین مفهومی مخالف با نظر عامه دربارۀ «شغل خوب» ارایه میدهد. پیشینهٔ خاصاش، او را قادر میسازد تا فلسفۀ انتزاعی را با مباحث فنی درآمیزد.
تأملی درباره رویکرد فیلسوفان مسلمان به «حقیقت» فلسفه اسلامی در حکمت متعالیه حقیقت وجود (که خارجیت عین ذات آن است) به دو قسم منقسم است؛ حقیقت من حیث هی هی و به تعبیر دیگر صرف الحقیقه یا بسیط الحقیقه و حقایق مقیدهی وجودی. قسم اول به دلیل بساطت محضی که دارد از هرگونه ماهیتی منزه است، ازاینروی هرگز به ذهن نمیآید. قسم دوم به دلیل تقید به حدود ماهوی، با ماهیات همراه بوده و از ترکیب اتحادی با آنها برخوردار است
داوری شریعتی در نظر دکتر شریعتی، نجات از الیناسیون (از خود بیگانگی) به معنی بازگشت به گذشته نیست؛ بلکه آزادی از آن است. من هیچ جا در آثار او ندیدم که سفارش کند به گذشته برگردیم و هیچکس دیگر هم خروج از الیناسیون را با بازگشت به گذشته یکی ندانسته است؛ ولی به هر حال تذکر نسبت به گذشته، شرط آزادی حقیقی است. بازگشت به خویشتن غیر از بازگشت به گذشته است.
تاریخ همگانی موضوع اصلی تاریخ همگانی در معنای عام آن مجموعهای است از شیوههای گوناگونی که از رهگذر آن گذشتهی گروههای اجتماعی به زندگی امروز آنان شکل میبخشد. این نوع ادارک از تاریخ حاصل فرآیندی غیر ارادی و ناسازمانیافته از فراگیری است که در درون زیست-جهان انسانی صورت میگیرد. از این قرار به شکلی از آگاهی تاریخی میرسیم که لزوماً ریشه در آموزش تخصصی در دانش تاریخ یا حتی مطالعه غیر تخصصی گسترده هم ندارد.
به مناسبت چاپ ویراست جدید «جدال قدیم و جدید در الهیات و سیاسات» جواد طباطبایی ایدۀ مُدرن، که منظور طباطبایی نیز هست، برخلاف آنچه در بادی امر به نظر میرسد، واقعیّتی خیالی یا «پندارگون» نیست. بنا به تفسیر او، مطلق یا روح در فلسفۀ هگل معادل «ایده» است که صرفاً به مثابه «حرکت وجود دارد». «ایده» مساوق است با خودِ حرکت و «بازگشت به امر متناهی»، از این حیث که «فراتر رفتن از امر متناهی است»، و حرکتی «در خویشتن خود» است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید