جمله «میاندیشم، پس هستم» یکی از معروفترین و مهمترین اقوال فلسفی در سطح عالم است و به حق هم چنین است؛ زیرا خطی را در تاریخ اندیشه غربی ترسیم و عصر جدیدی را آغاز کرد: عصر جدیدِ انسانگرایی که در کانون آن چیزی قرار دارد که با عنوان «ذهنیت» به آن اشاره میکنیم. منظورمان از ذهنیت دقیقاً چیست؟
جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۴ پس از گمانهزنیهای متعدد و شرط بندی و بحث و جدل و تبلیغات، آه و حسرت را به دل برخی گذاشت و موجب شادمانی عدهای دیگر شد و نام پاتریک مودیانو از فرانسه به عنوان برنده نهایی اعلام شد. در نشریات و روزنامهها واکنشهای متفاوتی در این باره منتشر شده است. روزنامه گاردین از این انتخاب خیلی راضی نبوده و فیلیپ راث را بازنده بزرگ نامیده و نوشته است داوران جایزه نوبل نسبت به نویسندگان غیرانگلیسی زبان که آثارشان کمتر خوانده میشود، گرایش دارند. آنها نسبت به نویسندگان حاصل دورههای داستان نویسی نیویورک دید چندان مثبتی ندارند.
مروز نوزدهم مهرماه مصادف با سیامین سال وفات آخرین شاعر عالم بزرگ ایران پس از مرحوم مغفور استاد ملكالشعراء بهار رحمهالله علیهماست. سی سال پیش در چنین روزی، «امیر» آن شاعر عالم بسیار با فضل و فضیلت، آن فرشته مجسم به صورت انسان، آن خَلَفَ الصدق شعرای بزرگ سلف، امثال انوری و خاقانی و جمالالدین، آن صائب و كلیم عصر، ذریه طیبه حضرت زهرای اطهر سلاماللهعلیها، یعنی سیدالشعرا سیدكریم امیری فیروزكوهی (حشرهالله مع اجداده الطاهرین) از این دنیا رفت و به حضور مبارك اجداد معصومش صلواهالله علیهم اجمعین مشرف شد.
تأملی در داستان دقوقی در مثنوی و همانندی آن با قصه حضرت موسی و خضر در قرآن كریم یكی از پیشآمدهای زندگی حضرت موسی، جست و جوی آتش است كه در پی آن در كنار درختی به پیامبری و رسالت مبعوث میشود، آنگاه موسی آتشی از دور دید، چون نزدیك آمد، در میان درختی آتشی روشن دید و از آنجا ندا آمد: ای موسی، من پروردگار توأم، اكنون در وادی مقدس قدم نهادهای، نعلین از پای برآر. (طه 10ـ12، قصص 29)
26 سال پیش بود که در سال 1367 در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد تهران پذیرفته شده و دکتر نوایی استاد برخی دروس ما چون اسناد و کتیبهها بود. تا آنزمان هرچند برخی از کتابهایش را خوانده و خریده بودم، اما ایشان را ندیده بودم. دوره خوبی بود با استوانههای تاریخ و فرهنگ ایران: محمد محیططباطبایی، محمداسماعیل رضوانی، اسماعیل دولتشاهی، عبدالحسین نوایی (که رفت) و استادانی دیگر (که خدا طول عمرشان دهد)
حافظ یکی از چند سخنور بزرگ ایرانی است که آوازهای جهانی یافت. پیداست آنچه حافظ را به این پایگاه بلند در ایران و جهان رساند، غزلهای ژرف و شاهوار یا به گفتهای دیگر غزلهای حافظانهاش است.
16 مهر سالروز درگذشت عبدالحسین نوایی، مورخ و پژوهشگر پرتلاش تاریخ معاصر است؛ پژوهشگری که لحظهای از مطالعه و تحقیق بازنایستاد و زندگی وی پیوند عمیقی با پژوهش و مطالعه اسناد و مدارک تاریخی داشت؛ تاریخی که در بازنمایی آن حقیقت را با قلمی جسورانه درمیآمیخت و تلاش فراوان داشت که به دور از تعصبات و محتاطاندیشی باشد. حاصل پژوهشهای نوایی كارنامه پرباری است كه به خوبی ویژگیهای شخصی وی را میتوان از آن استنباط كرد.
جمشید کیانفر در همایش یك روزه بزرگداشت دکتر عبدالحسین نوایی كه با عنوان «نوای تاریخ در مجموعه آثار نوایی» چهارشنبه 16 مهرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد گفت: دکتر نوایی دانشآموخته تاریخ نبود اما یک تاریخدان بهشمار میآمد. او بیش از 80 سال زیست و بیش از 100 سال قلمفرسایی کرد.
آثار مودیانو را میتوان به سه بخش تقسیم كرد. در دوره اول آثارش به جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه و به ویژه شهر پاریس میپردازد. البته مودیانو متولد 1945 است و جنگ را ندیده اما به گونهای خاطرهسازی میكند و به شیوهای، گذشته جنگ را به عنوان خاطره تعریف میكند كه گویی خودش در جنگ حضور داشته. البته رمان «محله گمشده» كه من آن را به فارسی برگرداندم و سال 1389 از سوی انتشارات افراز به چاپ رسید، در بخش دوم آثار او میگنجد. اما به طور مثال در رمان بلوارهای «كمربندی» كه در حال ترجمهاش هستم این ویژگی وجود دارد یا كارهای دیگرش مانند «گشت شبانه» و «میدان اتوآل» كه جزو نخستین آثارش است، این ویژگی به چشم میخورد.
تاکنون حداقل شواهد ارائه شده درباره نام بابُل، مربوط به منابع مکتوب کهن غیرقرآنی بوده که در مقاله حاضر سعی شد شواهدی از متون کهن فارسی در زمینه تفسیر آیات و قصص قرآن کریم آورده شود. نگاهی به این متون- در تفسیر آیه 102 سوره بقره که مربوط به قصه دو فرشته الهی به نام های «هاروت و ماروت» در «بابِل» عراق است- وجود جاینام «بابُل» در حوالی کوه دماوند (مازندران) را تائید کرده آن را همتراز نام «رود باول» در قرن چهارم قرار میدهد. شهرستان بابُل در استان مازندران در گذشته بارفروش، بارفروشده و مامطیر بود و رودخانهای که از آن میگذشت- براساس کتاب قرن چهارمی حدودالعالم- «رود باول» نام داشت که هم اکنون «رود بابُل» نامیده میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید