سرپرستی یا فرزند خواندگی سازمان حقوقی ویژهای است که به منظور حمایت از کودکان بدون سرپرست ایجاد شده است و نباید آن را در قراردادها آورد. به همین جهت توافق زن و شوهر پذیرنده با خانواده یا سرپرست طفل هیچ اثر حقوقی به بار نمیآورد. سپردن طفل به خانواده درخواستکننده یک تصمیم قضایی است که در صورت وجود شرایط قانونی و از جمله توافق زن و شوهر پذیرنده از طرف دادگاه در دو مرحله صادر میشود. فرزندخواندگی اثر حقوقی رأی دادگاه است و قطع این رابطه نیز نیاز به تصمیم دیگری از طرف دادگاه دارد. با وجود این زن وشوهری که قصد دارن
نلینو صریحاً اقرار دارد كه آنچه متدینان را به علم هیئت جلب كرد، آیات قرآنی بود كه در مورد سودمندی اجرام سماوی و حركات آنها بحث میكند و مردم را به تدبر در آنها وا میدارد: «عامل دیگری كه دینداران را به علم هیئت متوجه ساخته، آیاتی از قرآن است كه در آنها سخن از سودی است كه خدا در اجرام آسمانی و حركت آنها برای همه مردم قرار داده است و از افراد بشر خواسته است تا در فیض رحمانی و حكمت مندرج در آنها نیك بیندیشند. به همین جهت است كه در تفسیرهای بزرگی چون مفاتیحالغیب فخرالدین رازی و تفسیر نظامالدین الحسن القمی النیسابوری ملاحظه میكنید كه هرجا فرصت به دست آمده، به تفصیل درباره مسائل فلكی به بحث پرداختهاند.
تعزیه زنانه، از جمله نمایشهای خفیه محسوب میشود که روزگاری به وسیله زنان و برای تماشاگران زن و معمولاً دنباله مجالس روضهخوانی اجرا میشد.
كثرتباوری فرهنگی در فضای روشنفكری، بهشكل روزافزونی ایده مسلط است. این كثرتباوری ایدهیی است كه مطابق آن معیاری برای سنجش فراتری و فروتری فرهنگها وجود ندارد و بنابراین، بایستی به این خرسند بود هر قومی بیاحساس شرمساری به آنچه فرهنگ خاص او دانسته میشود، كه ریشه در تاریخ و جغرافیا و قداست و عقلانیت ویژهیی دارد، تمسك كند و هویت یابد و به پشتوانه آن به رفاقت و رقابت بپردازد. كثرتباوری فرهنگی میتواند حتی از این هم قدمی فراتر بردارد و بگوید آنچه آمد نه فقط مُجاز كه مطلوب و بلكه ضروری است؛ باید تلاش كرد تا تنوع فرهنگی محافظت شود. اما، به گمان من، این هم خطا است و هم خسارتبار.
عشق و علاقه به فرزند همواره در میان بشر جایگاه خاصی داشته است. والدین همیشه سعی داشتهاند تا زندگی خوبی برای فرزندان خود تدارك ببینند، از سوی دیگر، بهترین محل برای رشد و تربیت اطفال، كانون گرم خانواده است؛ اما کم نیستند خانوادههایی که به علل طبیعی یا غیر طبیعی از نعمت داشتن اولاد محروم بودهاند. از طرفی دیگر، اطفالی هم که به علل حوادث و بلایای طبیعی یا اجتماعی نظیر سیل، زلزله، جنگ و تصادفات، یا در نتیجة ارتباطات نامشروع یا ازدواج موقت از داشتن پدر و مادر محروم شدهاند.
قرآن مجید در مطالب خود اختصاص به امتى از امم عرب یا طائفهاى از طوائف مانند مسلمانان ندارد، بلكه با طوائف خارج از اسلام سخن میگوید؛ چنان كه با مسلمانان میگوید، به دلیل خطابات بسیارى كه به عنوان كفار و مشركان و اهل كتاب و یهود و بنىاسرائیل و نصارى دارد و با هر طائفهاى از این طوائف باحتجاج پرداخته آنان را به سوى معارف حقه خود دعوت مىكند.
در میان بزرگان اختلاف است که آیا روح ما با جسم ما وجود پیدا میکند و اول «جسمانیهالحدوث» است و بعد «روحانیهالبقاء» میشود، یا اینکه قبلاً این روح بوده است؟ یعنی پروردگار عالم روح ما را چندهزار سال قبل خلق کرده، بعد به مرور زمان این ارواح وارد بدنها شده است. وقتی که بچه در شکم مادر است، روح تعلقی به او پیدا میکند و وارد بدن میشود.
اصطلاح «پژوهش دانش محور» به نظر میرسد که نوعی تکرار مکرر است، چه لفظ پژوهش به تنهایی باید بتواند همین معنا را برساند و نیازی نیست که برای تأکید بر صلابت آن صفاتی از این قبیل بر آن افزوده شود، ولی در هر صورت به نحو موجه امروزه میتوان از خود پرسید وقتی که این ترکیب را به صور مختلف به کار میبریم، دقیقاً منظورمان چیست؟ شاید با بازگشت به تاریخ فلسفه که در بطن آن مسائل مربوط به موضوع و روش شناخت علمی نیز تحول یافته است، بتوان به نحو ریشهای درباره این موضوع نیز به سرنخهایی دست یافت یا حداقل با سهولت بیشتری با مسائل آشنا شد.
اندرزنامه، صورت اولیه كتابهای اخلاقی در زبان فارسی است. البته «اولیه» از لحاظ زمانی؛ زیرا كه آثار بازمانده همگی متعلق به قرن چهارم هجری/ دهم میلادی و به ویژه قرن پنجم/ یازدهم هستند كه دوره قدیم ادبیات فارسی است. در اینجا اندرزنامههای متأخر فارسی كه ترجمه و یا شرح متون قدیمتر عربی است، مطمح نظر قرار نگرفتهاند. به هر حال، این آثار در چارچوب نوع بسیار قدیم ادبیات شرقی قرار میگیرند. از سوی دیگر، این صورت ادبی را میتوان «اولیه» انگاشت؛ زیرا مبتنی بر اندیشهای نظری نیست، بلكه مبتنی بر واكنشی اخلاقی است در برابر وقایع كلیی كه زندگی اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار میدهند. تفكر همین كه اولین گزینشهای خود را انجام داد و نتیجتاً متمایل به طبقهبندی مضامین اخلاقی شد، در واقع مدیون توفیق اندرزنامهها بود و كوشش ما در اینجا اثبات همین موضوع است. تفكر از اندرزها بهره میگیرد و صورت ادبی مجموعه علت وجودی خود را از دست میدهد.
باید توجه داشت که گاهی واژه به صورت لفظ به کار میرود و گاهی به صورت اصطلاح. اصطلاح، واژه را از حوزه زبان به حوزه دانش میبرد و معنای دقیقتری، که البته مرتبط با معنای لغوی واژه است، به آن میدهد. واژه «رند» را باید از این دو زاویه نگاه کرد. ظاهراً این واژه ریشه سنسکریت دارد، به معنی «زیرک» و «حیلهگر». در فرهنگهای فارسی هم همین معنی را میدهد؛ اما اگر به صدر ادب فارسی نگاه کنید میبینید که تمام کاربردهای رند منفی است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید