«حسن کامشاد»، پنجشنبه، یکم خرداد، یکماه پیش از ١٠٠ سالگی، دور از وطن، در لندن دار فانی را وداع گفت.
معصومعلی پنجه گفت: نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که هیچ یک از ترجمههای مرحوم حسن کامشاد صرفا ترجمه نیست، یعنی زندهیاد حسن کامشاد یک مترجم مولف بود.
کسانی هستند که نماد زیستِ بهتمامی فرهنگیاند، چه در زیست روزانه و مراوداتشان و چه آن هنگام که به خلوت میروند و پشت میز کار مینشینند. کامشاد، بهگواه آثار و تجربه زیستهاش، یکی از این کسان بود و از معدود بازماندگان نسلی که تاریخی پرماجرا را زیستند؛ تاریخی که نامهای بزرگ و چهرههای تأثیرگذار فرهنگی از هر گوشه و کنجوکنارش هویداست؛ نامهایی که جابهجای «حدیث نفس» کامشاد میدرخشند. او خود نیز یکی از همین نامهاست بر پیشانی فرهنگ ایران.
عبدالله کوثری در گفتوگو با ایبنا گفت: درگذشت حسن کامشاد ضایعهای بزرگ برای فرهنگ و ادبیات ایران است. او زندگی پرباری داشت و با ترجمههای ارزشمندش خدمتی بزرگ به وطنش کرد. کامشاد و دوست نزدیکش، شاهرخ مسکوب، نمونههایی درخشان از فرزندانی بودند که به وظیفه فرهنگی خود در قبال جامعه عمل کردند.
این مترجم و نویسنده كه نوشتن را بیشتر گوش دادن میدانست تا سخن گفتن اول خرداد در آستانه قرن دوم زندگی در لندن از دنیا رفت
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید