1394/4/8 ۱۱:۴۵
رواج چند قحطی بزرگ و در پی آن گسترش بیماریهای همهگیر همچون وبا، حصبه و دیفتری در دوره قاجار و نیز قحطیهای ویرانگر همزمان با رخداد دو جنگ جهانی در ایران، ایرانیان زیادی را بهکام مرگ فرو برد. آنانی که از این مهلکهها جستند، بهویژه مردم عادی جامعه که از ثروت چندان برخوردار نبودند، بسیار بهسختی افتادند؛ اندام نزار و تکیده، برگرفته از گرسنگیهای آزاردهنده و بیماریهای سخت، سادهترین دستاورد چنان وضعیتی بود. شاید بتوان لاغری پدید آمده از این شرایط را بهعنوان پدیدهای آزاردهنده و تحقیرآمیز در نظر گرفت.
رواج چند قحطی بزرگ و در پی آن گسترش بیماریهای همهگیر همچون وبا، حصبه و دیفتری در دوره قاجار و نیز قحطیهای ویرانگر همزمان با رخداد دو جنگ جهانی در ایران، ایرانیان زیادی را بهکام مرگ فرو برد. آنانی که از این مهلکهها جستند، بهویژه مردم عادی جامعه که از ثروت چندان برخوردار نبودند، بسیار بهسختی افتادند؛ اندام نزار و تکیده، برگرفته از گرسنگیهای آزاردهنده و بیماریهای سخت، سادهترین دستاورد چنان وضعیتی بود. شاید بتوان لاغری پدید آمده از این شرایط را بهعنوان پدیدهای آزاردهنده و تحقیرآمیز در نظر گرفت. درواقع، پدیده لاغری میتوانست با نداری و بدبختی و آسیبپذیری مترادف باشد. مرد و زن هم نداشت؛ هر که لاغر بود، به ذهن بیننده این معنی را میرساند که چیزی ندارد بخورد. پیشینه این مسأله حتی میتواند به سدههای دورتر نیز بازگردد. اصلا وجود ضربالمثلها و مضمونهایی چون «لاغرمردنی» و «مگر ناننداشتی بخوری که اینقدر لاغری» میتواند این نگاه تحقیرآمیز به زنان و مردان لاغر را توجیه کند و وجود باورهای نادرست در جامعه، بهعنوان مکملی در کنار این وضعیت، آن را شدت ببخشد. اینکه مرد لاغر، ضعیف است، نمیتواند از خود و خانوادهاش دفاع کند، ناتوان است و در سوی دیگر، زن لاغر، قدرت باروری ندارد، نمیتواند از پس کارهای سخت برآید و باورهایی دیگر که میتوانستهاند لاغری را پدیدهای سزاوار نکوهش و چاقی را شایسته تمجید نشان دهند. جامعه ایران در شرایط عادی و ثبات، همچون بسیاری جوامع دیگر، نمیتوانسته تعریفی خارقالعاده و عجیب از تناسباندام داشته باشد. شرایط ناپایدار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همچون جنگ، بیماریهای همهگیر و وجود باورهای نادرست که معمولا در پی آن شرایط ناپایدار پدید میآید، میتوانسته است چنین تعریفهای عجیب از لاغری و چاقی را موجب شود وگرنه همچون زنی که نقاشی آن در اینجا کشیده شده است، برای ایرانیان نیز همچون دیگر ملتها، زیبایی، یک تعریف ساده داشته است؛ تناسب در همهچیز! زنِ موضوع این نگاره که خورشیدخانم نام دارد، در همهچیز متناسب است. موضوع امروز «روایتنگار» همین لاغری و چاقی و در برابر آن، تناسباندام به روایتی دیگر است.
«بانوانیکه میخواهند بدون دوا و پرهیز لاغر شوند ! هر قسمتی از بدن خود را که بخواهند لاغر شود میتوانند بازو و پاهای بدون تناسب و شکم و زیر چانه را بدون رعایت رژیم مخصوص با مالیدن روغن قاتدقور میتوان لاغر کرد. قاتدقور یگانه وسیلهای میباشد که تاثیرات خود را مکرر به ثبوت رسانیده است... محل فروش خیابان شاه پهلوی کمیسیون ارز (مریضخانه سابق شوروی) منزل دکتر آقانیا». انتشار این آگهی در سالهای پایانی عصر پهلوی اول بیانگر آن است که در میان بخشی از زنان ایرانی در آن دوره، پدیده لاغری و تناسب اندام میتوانسته بهگونه یک ارزش دستکم از نظر سلامت و پزشکی مطرح شده باشد. دقت در متن آگهی، چند نکته را بیان میکند؛ یک، دواهایی در آن روزگار برای لاغرشدن وجود داشته که درست یا غلط، برای متقاضیان تجویز میشده است. دو، پرهیز از خوردن برخی غذاها و رژیم مخصوص بهعنوان راهی برای لاغرشدن توصیه میشده است. سه، در این میانه حتما کسانی بودهاند که میخواستند بدون دوا و پرهیز لاغر شوند.
محسن میرزایی، نویسنده کتاب «٢٣٠سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسیزبان» درباره گسترش پدیده لاغری در میان زنان ایرانی، در کنار تصویر یک آگهی روزنامه، اینگونه مینویسد، «آگهی «دکتر آقانیا» در تاریخ ٦ فروردین ١٣١٨ درمورد داروهای لاغری، مبین تحول تازهای در طرز تفکر خانوادههای ایرانی است. حتی پس از سقوط قاجاریه در دوران حکومت کودتا، زنان چاق بیشتر موردپسند بودند و دختران لاغر، شانس کمتری برای ازدواج داشتند. اما لاغری که بر مبنای حفظ سلامت، در جهان غرب متداول شده بود، تا دهه ١٣٣٠ نیز در ایران جا نیفتاده بود. در آن سالها با ظهور یک مانکن لاغر ... به نام «توئیگی» تب لاغرشدن بالا گرفت و پس از آن، چاقبودن هرگز، مد نشد. این مسأله درمورد مردان نیز که در دهههای قبل به شکمهای بزرگ خود مینازیدند، اتفاق افتاد و بزرگی شکم که نوعی تشخص بهشمار میآمد، رفتهرفته بهدست فراموشی سپرده شد. آگاهی بهداشتی عموم مردم در این تغییر فرهنگ، نقش موثری داشت».
«اعلان...
خواطر آقایان محترم را مستحضر میدارد از اینکه ژیمناستیک طبی از روز جمعه هشتم ماهصفر در ساعت سه بعدازظهر در مدرسه «سنلویی» شرع خواهد شد. آقایانی که مایل میباشند باید در وقت معین فوق بجهت ثبت اسامی خودشان در رستوران مقدم تشریففرما شوند... پسر مهدی شبستری». ژیمناستیک، در زمره ورزشهایی است که اندام کشیده و لاغر برای انجام آن اهمیتی فراوان دارد. انتشار این آگهی در سال ١٢٩٤ خورشیدی (سالهای پایانی دوره قاجار)، میتواند بیانگر آن باشد که لاغری و کشیدگی اندام دستکم در میان نوجوانان و جوانان پسر رایج بوده است.
لزلی لاوسون یا همان توئیگی، مدل و بازیگر مشهور انگلیسی، امروز میهمان عکسهای تاریخی ما است؛ البته که خود او هم دیگر به تاریخ پیوسته است؛ به تاریخ لاغری! جوانان دهههای ٣٠و٤٠ خورشیدی خوب بهیاد دارند که توئیگی بهعنوان یک مدل و الگوی لاغری، در آن سالها، یعنی دهه ١٩٦٠ میلادی چه شهرتی در جهان برای خود دست و پا کرده بود. اصلا لاغری در آن روزگار یعنی توئیگی! کسی که «سایز صفر» با نام او گرهخورد. توئیگی درسال ١٩٤٩ زاده شد و در جوانی بهعنوان یک مدل و بازیگر، کار خود را آغاز کرد. شهرت او پس از مدتی جهانگیر شد و هوادارانی بیشمار در سراسر جهان به دست آورد. جوانان ایرانی نیز در همان زمان به پیروی از الگوی لاغری او، به پدیده لاغری علاقهمند شدند. بسیاری، توئیگی را منشأ محبوبیت مدلهای لاغراندام و رواج سایز صفر درمیان دختران جوان در سالهای بعد میدانند. این دخترک لاغراندام انگلیسی اگر به چنگ درباریان و برخی رجال و اشراف دوره قاجار میافتاد که چاقی زن و مرد را جزو برتریهای فیزیکی او بهشمار میآوردند، معلوم نبود چهبلایی بر سرش میآوردند! خدا رحم کرد.
روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید