1394/2/2 ۰۸:۱۲
«عشقبازی» که معادل «عشق به جان» در تعبیر افلاطون و از نوع عشق عارفان در اصطلاح حکمای اسلامی است، عشق پاک آسمانی در زمین است و مرحلهای از عشق حقیقی است. این عشق مقدمة دست یافتن عاشق به عشق آسمانی و رسیدن به قرب الهی است. سعدی نمونهای از آن را در حکایتی به دست میدهد که با این عبارت آغاز میشود: «یکی را دل از دست رفته بود و ترک جان کرده». در این حکایت عاشق چون با معشوق روبهرو میشود، چنان در بحر مودت غریق میشود که مجال نفس برآوردن ندارد و سرانجام در برابر او جان به حق تسلیم میکند. در میان حکایتهای باب پنجم، این حکایت، نمونة اعلای عشقبازی یا عشق به جان محسوب میشود.
«عشقبازی» که معادل «عشق به جان» در تعبیر افلاطون و از نوع عشق عارفان در اصطلاح حکمای اسلامی است، عشق پاک آسمانی در زمین است و مرحلهای از عشق حقیقی است. این عشق مقدمة دست یافتن عاشق به عشق آسمانی و رسیدن به قرب الهی است. سعدی نمونهای از آن را در حکایتی به دست میدهد که با این عبارت آغاز میشود: «یکی را دل از دست رفته بود و ترک جان کرده». در این حکایت عاشق چون با معشوق روبهرو میشود، چنان در بحر مودت غریق میشود که مجال نفس برآوردن ندارد و سرانجام در برابر او جان به حق تسلیم میکند. در میان حکایتهای باب پنجم، این حکایت، نمونة اعلای عشقبازی یا عشق به جان محسوب میشود. آخرین حکایت باب عشق و جوانی، حکایتی است به نظم دربارة عاشق و معشوقی که با هم به گردابی در میافتد. ملاح دست میبرد که عاشق را از میان امواج دریا بگیرد، ولی او در حالی که جان میدهد، به ملاح میگوید: «مرا بگذار و دست یار من گیر». «نفسپرستی» که تعبیر سعدی از عشق به تن در نگاه افلاطون و عشق مجازی ناپاک از دیدگاه حکمای اسلامی است (ابوعلی سینا، جزء سوم، «رساله فیالعشق». ص۱۵ـ ۱۷) نیز مورد بحث منتقدانة اوست که آن را در بلندترین داستان باب پنجم، یعنی داستان «قاضی همدان» باز مینماید و در حکایتهای نهم، دهم، دوازدهم و هفدهم نیز بدان میپردازد. «تدبیر منزل» یا حکمت منزلی که به تعبیر حکما علم به چگونگی کردار و رفتار جمعی است که ارکان منزل را تشکیل میدهند (نک: خواجه نصیرالدین طوسی، ص۲۰۷؛ آملی، ج۲، ص۱۹۴، ۴۱۲) نیز مورد توجه خاص سعدی است. سعدی براساسیترین عنصر تدبیر منزل یعنی «زن» (همسر) انگشت مینهد تا نشان دهد که مسائل مختلف منزل آنگاه سامان میپذیرد که همسر (زن)، چنان که باید، انتخاب شود. براین اساس، در یک حکایت از باب دوم تصریح میکند که «زن بد در سرای مرد نکور هم در این عالم است دوزخ او» (کلیات سعدی، ص۸۸) و چون در نگاه سعدی عکس قضیه نیز صادق است، با تأکید بر اصل تناسب و سنخیت، سعادت خانواده را معلول این اصل یعنی تناسب زن و مرد میشمارد و این معنی را طی دو حکایت از باب ششم (در ضعف و پیری) تبیین میکند؛ یکی در حکایت دوم، که بر طبق آن پیرمردی زنی جوان میگیرد و میکوشد تا بدو اثبات کند که بخت با زن یار بوده است که با پیری سرد و گرم چشیده و نه با جوانی خیرهسر و هوسباز پیوند زناشویی بسته است. اما زن آهی میکشد و سخن قابلة خود را نقل میکند که «زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به که پیری» (همان، ص ۱۴۹)، دوم در حکایت هشتم که قهرمان داستان پیرمردی منصف و معتقد به اصل تناسب در ازدواج است و چون از او میپرسند: «چرا زن نکنی؟» واقعبینانه پاسخ میدهد: «با پیرزنانم عیشی نباشد» و چون پیشنهاد میکنند: «جوانی بخواه چو مکنت داری»، از سر انصاف و با عنایت به اصل سنخیت، پاسخ میدهد: «مرا که پیرم با پیرزنان الفت نیست، پس آن را که جوان باشد با من که پیرم چه دوستی صورت بندد» (همان، ص ۱۵۲)، و بدین سان سعدی به نقد یکی از سنتهای نامبارک یعنی ازدواج پیر و جوان میپردازد.
نسخهها، شرحها و ترجمههای گلستان گلستان نیز مانند سایر آثار سعدی از زمان پدید آمدن مقبول نظر عام و خاص واقع شد. وجود نسخههای فراوان این اثر در کتابخانههای معتبر ایران و سایر کشورها حاکی از اهمیت این اثر سترگ است. از جمله نسخههای خطی این اثر در ایران، میتوان به نسخة خطی کتابخانة ملی ملک به شمارة ۵۹۵۴ (کتابت در ۹۲۳ق) و نسخهای مرقع و مصور در کتابخانة سلطنتی و نسخة کتابخانة مهدوی تهران (کتابت در ۹۶۳ق) اشاره کرد. منزوی (ج ۱۴، ص ۴۹ـ۸۶) در فهرست مشترک نسخههای خطی فهرست بلندی از نسخههای موجود گلستان، جداگانه و همراه با کلیات، در کتابخانههای پاکستان به دست داده است. همچنین شروح زیادی بر گلستان نوشته شده است (نک: منزوی، همان، ج ۱۴، ص۱۱۱). کارگری (ص۹ـ۱۴) بیش از شصت شرح و تصحیح از گلستان معرفی کرده است. از آن جمله است شرح محمدعلی فروغی (۱۳۲۰ش) و شرح غلامحسین یوسفی ( ۱۳۶۸ش). گلستان به زبانهای انگلیسی، ترکی، پشتو، پنجابیو نیز ترجمه شده است (برای آگاهی بیشتر از ترجمههای گلستان، نک: منزوی، همان ج۶، ص ۹۷۱، ج۱۴، ص۹۱، ۱۰۸، ۱۱۶، ۶۱۱، کارگری، ص ۱۲ـ۱۵، همچنین نک: نوشاهی، ج۱، ص۸۳۸، ج۳، ص۱۸۱۸۸).
گلستانوارهها این اثر جاودان سعدی به دلیل محوریت و ایجاد تحول عظیم فرهنگی طی قرنهای متمادی تقلید شده است. متابعت از گلستان سعدی بلافاصله از زمان خلق گلستان آغاز شده و تا دوران معاصر ادامه داشته است. نویسندگان بسیاری تمام هم خود را بر آن نهادهاند که چون گلستان اثری ماندگار بیافرینند. در این راه عدهای از دیگران موفقتر بودهاند و آثارشان مطرحتر و سبکشان به سبک گلستان نزدیکتر است. نزهه الارواح امیر حسینی هروی(تألیف ۷۱۱ق)، روضة خلد مجد خوافی(تألیف ۷۳۳ـ۷۳۷ق)، نگارستان معینالدین جوینی(تألیف ۷۳۵ق)، اخلاقالاشراف عبید زاکانی(تألیف ۷۵۱ق)، بهارستان جامی (تألیف ۸۹۲ق)، منشأت قائممقام فراهانی(تاریخ اولین انتشار ۱۲۶۶ق)، پریشان قاآنی(تألیف ۱۲۵۲ق) و التفاصیل فریدون توللی(تألیف ۱۳۲۴ش) از این جملهاند. در این میان بهارستان، منشأت و پریشان، در پیروی از گلستان سعدی، موفقتر بودهاند.
* دانشنامه زبان و ادب فارسی،ج ۳ (با حذف منابع) روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید