1393/10/15 ۰۷:۲۶
اشاره: آنچه در پي ميآيد، دنباله دستورالعملهاي كوتاه و كاربردي پيامبر اكرم(ص) به يار وفادار و پارسايش ابوذر غفاري است كه به نقل از كتاب «پله سوم» عرضه ميشود: يا اباذر، اني البس الغليظ، و اجلس علي الارض، و اركب الحمار بغير سرج، و اردف خلفي، فمن رغب عن سنتي فليس مني: اي ابوذر! من جامه خشن ميپوشم و بر زمين مينشينم و بر خر بيزين سوار ميشوم و كسي را بر ترك آن سوار ميكنم. هر كس از سنت من روي گرداند، از من نيست.
مروري بر سفارشهاي پيامبراكرم(ص) به ابوذر
اشاره: آنچه در پي ميآيد، دنباله دستورالعملهاي كوتاه و كاربردي پيامبر اكرم(ص) به يار وفادار و پارسايش ابوذر غفاري است كه به نقل از كتاب «پله سوم» عرضه ميشود:
يا اباذر، اني البس الغليظ، و اجلس علي الارض، و اركب الحمار بغير سرج، و اردف خلفي، فمن رغب عن سنتي فليس مني: اي ابوذر! من جامه خشن ميپوشم و بر زمين مينشينم و بر خر بيزين سوار ميشوم و كسي را بر ترك آن سوار ميكنم. هر كس از سنت من روي گرداند، از من نيست.
يا اباذر، حبّ المال و الشرف مذهب لدين الرجل: اي ابوذر! مال دوستي و برتري طلبي، دين مرد را از بين ميبرد.
ابوذر ميگويد پرسيدم: «اي رسول خدا، آيا خداترسان خاضع و فروتن كه بسيار ذكر خدا بر لب دارند، از مردمان ديگر به سوي بهشت پيشي ميگيرند؟» حضرت پاسخ دادند: «نه، بلكه مؤمنان فقير پيشي ميگيرند؛ زيرا آنان در روز قيامت به روي گردنهاي مردم گام برميدارند وقتي خزانهداران بهشت به ايشان ميگويند: بمانيد تا حسابرسي شويد؛ ميگويند: براي چه چيزي حسابرسي شويم؟ به خدا ما چيزي نداشتيم كه ستم و عدالت داشته باشيم و چيزي به ما داده نشد كه بگيريم و بدهيم بيگمان ما پروردگارمان را بندگي كرديم تا مرگ به سراغ ما آمد.»
يا اباذر، انّ الدنيا مشغله للقلب و البدن، فانّ الله عز و جل يسأل اهل الدنيا عمّا نعموا في حلالها، فكيف بما نعموا في حرامها: اي ابوذر! دنيا مشغله دل و جسم است و خداوند عزّتمند از اهل دنيا درباره آنچه از نعمتهاي حلال بهره بردهاند، بازخواست خواهد كرد چه رسد به نعمتهاي حرام.
يا اباذر، اني قد سألت الله عز و جل ان يجعل رزق من احبّني الكفاف، ويعطي من ابغضني المال و البنين: اي ابوذر، من از خدا خواستم روزيِ كسي را كه مرا دوست ميدارد، به كفاف قرار دهد و به كسي كه مرا دشمن ميدارد، مال و فرزند بدهد!
يا اباذر، طوبي للزّاهدين في الدنيا، الراغبين في الآخره، الذين اتّخذوا ارضالله بساطا، و ترابها فراشا، و ماءها طيبا، و اتخذوا الكتاب شعارا، و الدعاءلله دثارا، و قرضوا الدنيا قرضا: اي ابوذر! خوشا پارسايان در دنيا و راغبان به آخرت، كساني كه زمين خدا را فرش، خاكش را بستر و آبش را پاكي قرار دادند. كتاب خدا را نشانه و دعا به درگاه خدا را روانداز گرفتند و به يكباره از دنيا بريدند.
يا اباذر، ان حرث الآخره العمل الصالح، و حرث الدنيا المال و البنون: اي ابوذر! همانا بذر آخرت، عمل صالح است و بذر دنيا، مال و فرزند.
اي ابوذر! پروردگارم به من فرمود: و عزتي و جلالي، ما ادرك العابدون درك البّكاء عندي شيئا، و اني لابني لهم في الرفيق الاعلي قصراً لايشاركهم فيه احد: به عزت و شكوهم سوگند، عابدان چيزي همسان گريه به درگاه من نخواهند يافت و من برايشان در آن منزلگاه بلندمرتبه قصري ميسازم كه هيچ كس را در آن شركتي نباشد.
ابوذر گويد پرسيدم: «كدام مؤمنان زيركترند؟» فرمودند: «اكثرهم للموت ذكرا، و احسنهم له استعدادا: كساني كه مرگ را بيشتر ياد ميكنند و نيكوتر آماده مرگ ميشوند.»
يا اباذر، اذا دخل النور القلب، انفتح القلب و استوسع: اي ابوذر! وقتي نور به دل داخل شود، قلب گشاده و گسترده ميشود.
عرض كردم: «اي رسول خدا، علامت آن چيست؟» فرمودند: «الانابه الي دارالخلود، و التجافي عن دار الغرور، و الاستعداد للموت قبل نزوله: بازگشت به منزل جاودانگي، رويگرداني از منزل فريب و آماده شدن براي مرگ پيش از فرود آن.»
يا اباذر، اتق الله و لاتري الناس انك تخشي الله فيكرموك و قلبك فاجر: اي ابوذر! از خدا پروا كن و در حالي كه دلت گنهكار است به مردم چنان نشان مده كه از خدا ميهراسي تا تو را گرامي بدارند.
اي ابوذر! همانا براي خداوند فرشتگاني از هراس او ايستا هستند كه سر بلند نميكنند تا آنگاه كه نفخه پاياني در صور دميده شود كه در اين هنگام همگي ميگويند: «منزه تويي و سپاس براي توست و ما چنان كه سزاوارت است، تو را بندگي نكرديم.» و اگر مردي عمل هفتاد پيامبر را داشته باشد، از دشواري آنچه در آن روز ميبيند، عملش را اندك ميشمارد. و اگر سطلي از غسلين [چركاب جهنم] در محل طلوع خورشيد بريزند، جمجمههايي در محل غروب به جوش ميآيد و اگر آههاي دوزخ از درونش برآيد، هيچ فرشته مقرب و پيامبر فرستاهاي نميماند جز آنكه بر زانو ميافتد و ميگويد: «پروردگارا، من، من!» چنان كه ابراهيم، اسحاقرا فراموش ميكند و ميگويد: «پروردگارا، من خليل تو ابراهيم هستم. مرا فراموش مكن!»
اي ابوذر! اگر زني از زنان اهل بهشت در شبي تاريك به آسمان دنيا سر بكشد، زمين بهتر از آنچه ماه شب چهارده آن را روشن ميكند، روشن ميشود و همه اهل زمين بوي پراكنده شده آن را درمييابند. و اگر جامهاي از جامههاي بهشت، امروز در اين دنيا بيفتد، هر كسي كه به آن بنگرد، از هوش ميرود و ديدگانش تاب ديدن آن را نخواهد داشت.
يا اباذر، اخفض صوتك عند الجنائز، و عند القتال، و عند القرآن: اي ابوذر! صدايت را در كنار جنازهها، هنگام جنگ و قرآن خواندن كوتاه كن.
يا اباذر، اذا تبعت جنازه فليكن عقلك فيها مشغولاً بالتفكر و الخشوع، و اعلم انك لاحقٌ به: اي ابوذر! وقتي به دنبال جنازهاي ميروي، بايد عقلت به انديشه پرداخته و فروتني پيشه سازي و بداني كه تو هم به او خواهي پيوست.
يا اباذر، اعلم ان كل شيء اذا فسد فالملح دواؤه؛ فاذا فسد الملح، فليس له دواء: اي ابوذر! بدان كه هر چيزي وقتي خراب ميشود، نمك دواي آن است و چون نمك خراب شود، ديگر دوايي برايش نيست.
و اعلم ان فيكم خصلتين: الضحك من غير عجب، و الكسل من غير سهر: و بدان كه در ميان شما دو خصلت است: خنديدن بدون اينكه مسأله خندهداري باشد و كسل بودن بدون اينكه شب را به مناجات سپري كرده باشيد.
يا اباذر، ركعتان مقتصرتان في تفكر، خير من قيام ليله و القلب ساه: اي ابوذر! دو ركعت نماز مختصر همراه با انديشه، بهتر از يك شب به نماز ايستادن با قلب غافل است.
يا اباذر، الحق ثقيل مُرّ، و الباطل خفيف حُلو، و رُبّ شهوه ساعه تورث حزناً طويلا: اي ابوذر! حق سنگين و تلخ و باطل سبك و شيرين است و چه بسا يك ساعت شهوت و هوسي كه اندوهي دراز به جا ميگذارد.
يا اباذر، لايفقه الرجل كل الفقه حتي يريالناس كلهم في جنبالله امثال الاباعر، ثم يرجع الي نفسه فيكون هو احقر حاقر لها: اي ابوذر! هيچ مردي به راستي فقيه نميشود مگر همه مردم را در پيشگاه خداوند همچون شتران ببيند، سپس به خودش بازگردد و خود را ناچيزترين آنها بداند.
يا اباذر، لايصيب الرجل حقيقه الايمان حتي يري الناس كلهم حمقي في دينهم عقلاء في دنياهم: اي ابوذر! هيچ مردمي به حقيقت ايمان نميرسد مگر اينكه همه مردم را در دينشان احمق و در دنيايشان خردمند ببيند.
يا اباذر، حاسب نفسك قبل ان تُحاسب، فانّه اهون لحسابك غدا، و زِن نفسك قبل ان توزن، و تجهز للعرض الاكبر يوم تعرض لايخفي علي الله خافيه. استح من الله، فانّي و الذي نفسي بيده لاظل حين اذهب الي الغائط متقنعا بثوبي استحي من الملكين اللذين معي: اي ابوذر! از خودت حساب بكش پيش از آنكه به حساب كشيده شوي؛ زيرا اين كار حساب فردايت را آسان ميكند و خودت را وزن كن پيش از آنكه وزنت كنند. و براي آن نمايش بزرگ آماده باش. روزي كه عرضه ميشوي و هيچ پنهاني بر خداوند نهان نميماند. از خداوند شرم كن؛ زيرا من ـ سوگند به كسي كه جانم در دست اوست ـ وقتي براي قضاي حاجت ميروم، جامهام را از روي شرم از دو فرشتهاي كه با من هستند، بر سرم ميكشم.
اي ابوذر! آيا دوست داري به بهشت بروي؟ من عرض كردم: «بله پدرم به فدايت.» فرمودند: فاقصر من الامل، و اجعل الموت نصب عينك، و استح من الله حق الحياء: پس آرزويت را كوتاه كن و مرگ را در پيش چشم قرار بده و به راستي از خداوند شرم كن.
ابوذر ميگويد عرض كردم: «ما همه از خداوند شرم ميكنيم.» فرمودند: «اين شرم آن نيست كه من ميگويم، بلكه شرم از خدا اين است كه گور و پوسيدن را و سينه و آنچه در آن است و سر و آنچه را گرد آورده است، فراموش نكني كه هركس پاداش بزرگ ميخواهد، بايد زينت دنيا را رها كند كه چون چنين باشي، به ولايت و سرپرستي خدا ميرسي.»
يا اباذر، يكفي من الدعاء مع البرّ ما يكفي الطعام من الملح: اي ابوذر! اندكي دعا به همراه نيكي بس است، همان قدر از نمك كه براي غذا بس است.
يا اباذر، مثل الذي يدعو بغير عمل، كمثل الذي يرمي بغير وتر: اي ابوذر! حكايت كسي كه بدون عمل دعا ميكند، همچون حكايت كسي است كه بدون كمان، تير مياندازد.
يا اباذر، ان الله يصلح بصلاح العبد ولده و ولد ولده، و يحفظه في دويرته و الدور حوله ما دام فيهم: اي ابوذر! همانا خداوند به اندازه شايستگي بندهاش، فرزندان او و فرزندان فرزندانش را شايسته ميكند و او را در خانة كوچكش در ميان خانههاي گرداگرد او تا وقتي در ميانشان است، نگاه ميدارد.
ادامه دارد
اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید