1393/9/18 ۰۸:۰۳
در روايت ديگري فرمود: «ايما مسلمين تهاجراً فمكثا ثلاثاً لا يصطلحان الا ماتا، خارجين عن الاسلام:1 اگر سه روز بگذرد و دو مسلمان كه با يكديگر قهر هستند آشتي نكنند و بميرند هر دو غير مسلمان مردهاند.»
خشنودي شيطان
شيطان دوست دارد بين مسلمانان عداوت و دشمني به وجود آيد، چنانكه خداوند متعال ميفرمايد: «انما يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوه و البغضاء:2 شيطان ميخواهد در ميان شما عدوات و دشمني ايجاد كند.» به همين جهت هرگاه بين دو مسلمان اختلافي ايجاد شود و از يكديگر مكدّر باشند شيطان خوشحال ميشود و هميشه ميكوشد تا به همان حالت باقي بمانند، كه امام باقر(ع) فرمود: «ان الشيطان يغري بين المؤمنين مالم يرجع احدهم عن دينه فاذا فعلوا ذلك استلقا علا قفاه و تمدد: شيطان ميان مؤمنان ايجاد دشمني ميكند تا زماني كه هيچ يك از آنها از دينش برنگشته است[يعني آنقدر در ايجاد دشمني ميكوشد تا آنها را از دين به در برد] و همين كه از دين برگشتند، آسوده خاطر ميشود و نفس راحتي ميكشد و به پشت ميخوابد و دراز ميكشد و ميگويد پيروز شدم.» سپس امام باقر(ع) فرمود: «فزت فرحم الله امرءً الّف بين وليين لنا، يا معشر المؤمنين تألفوا و تعاطفوا:3 خدا رحمت كند مردي را كه بين دو نفر از دوستان ما اُلفت ايجاد كند. اي مؤمنان! با يكديگر انس و الفت گيريد و با هم مهربان باشيد.»
در روايت ديگري از اما صادق(ع) مي خوانيم كه فرمود: «لايزال ابليس فرحا اهتجر المسلمان فاذا التقيا اصطكت ركبتاه و تخلعت اوصاله و نادي يا ويله ما لقي من الثبور:4 شيطان تا زماني كه دو مسلمان با هم قهرند، پيوسته خوشحال است و همين كه با يكديگر آشتي كنند، زانوهايش به لرزه درميآيد، بندهايش از هم جدا ميشود و فرياد ميزند: اي واي بر من كه بيچاره شدم و به هلاكت رسيدم.»
اين همه تأكيد چرا؟
جاي اين سؤال هست كه چرا دين مقدس اسلام درباره اصلاح ذاتالبين اين همه تأكيد ميكند تا آنجا كه رسول گرامي اسلام(ص) اختلاف بين دو مسلمان را بيش از سه روز جايز نميداند و ميفرمايد: «لاهجره فوق ثلاث:5 جدايي و قهر بيش از سه روز روا نيست» و چرا اگر دو نفر از يكديگر قهر كنند، مستوجب لعنت خدا مي شوند، كه مفضّل ميگويد: شنيدم كه امام صادق(ع) فرمود: «لا يفترق رجلان علي الهجران الا استوجب احدهما البرائه و اللعنه و ربما استحق ذالك كلا هما: دو نفر به صورت قهر از يكديگر جدا نميشوند، جز اينكه يكي از آن دو سزاوار لعن خدا و رسول او قرار ميگيرد و چه بسا كه هر دو مستحق لعن خدا و رسول شوند.» و چرا امام صادق(ع) از مال خود پولي را در اختيار مفضّل قرار ميدهد كه هرگاه بين ياران آن حضرت مشاجرهاي پيش آمد و راهي جز پرداخت مال وجود نداشت، از دادن پول نيز خودداري نكند تا بين آنان صلح برقرار شود؟ و چرا اصلاح ذاتالبين از تمامي نمازها و روزههاي مستحبي برتر شمرده شده است؟ و چرا و چرا؟
اگر كسي در اينباره قدري تأمل كند و بينديشد، درمييابد كه عوامل عظمت و توانايي يك ملت و سربلندي و سرافرازي يك امّت آنگاه فراهم ميشود كه با يكديگر در كمال صلح و صفا و صميميت به سر برند و با كمك يكديگر بر مشكلات پيروز شوند؛ ولي اگر نزاع و كشمكش و اختلاف و درگيريهاي جزئي حل نشود و كسي به فكر اصلاح آن نباشد، به تدريج ريشه عداوت و دشمني در دلها نفوذ ميكند و تشكل جمعيت را تبديل به تشتّت مينمايد، كه پراكندگي همان و سقوط و بدبختي يك اجتماع نيز همان.
به همين جهت كساني كه با يكديگر اختلاف دارند، بايد هرچه زودتر در رفع آن بكوشند و يكي از دو طرف دعوي نزد ديگري برود و عذرخواهي كند و سراينكه امام صادق(ع) فرمود: «اگر دو نفر با يكديگر قهر كنند، مستوجب لعن خدا ميشوند»، همان است كه خود آن حضرت در جواب سؤال يكي از ياران خود هنگامي كه پرسيد: در ميان اين دو نفر آن كه ظالم است، استحقاق لعنت دارد؛ اما آن كه مظلوم است چرا مستحق لعن باشد؟ فرمود: «براي اينكه برادر خود را به صلح و آشتي فرا نميخواند و از گذشتههاي او صرف نظر نميكند.»7 بنابراين هر انسان مسلماني وظيفه دارد نزد برادر ديني خود برود و با او آشتي كند؛ چون اگر كدورت آنان تا سه روز به طول بينجامد، مشمول رحمت خدا نخواهند شد.8
به هر حال كسي كه متخلق به اخلاق حسنه است، گذشته از اينكه نبايد كاري كند كه بين او و برادر ايمانياش كدورتي پيش آيد و در نتيجه صلح و صفا تبديل به كينه و عداوت گردد، بايد بكوشد كه بين ديگران نيز پيوسته رابطه و دوستي برقرار شود و از خداي متعال بخواهد كه او را در اين امر خير توفيق دهد و ما نيز با تأسي به حضرت امام زينالعابدين(ع) در اين باره دست به دعا برميداريم و مانند آن بزرگوار در پيشگاه خداي متعال عرض ميكنيم: «اللهم صل علي محمد و آله و حلّني بحليه الصالحين و البسني زينه المتقين في بسط العدل و كظم الغيظ و اطفاء النائره و ضم اهل الفرقه و اصلاح ذات البين:9 پروردگارا! بر محمد و خاندان محمد رحمت فرست و بر من جامه صلاح و سداد بپوشان و مرا به زيور تقوا بياراي و كمك كن كه در توسعه عدل و داد بكوشم و از خشم خويش بكاهم و آتش فتنه فرونشانم و پراكندگان را فراهم آورد و جنگها را به صلح تبديل كنم.»
سرپرستي يتيمان
يكي ديگر از محاسن اخلاق سرپرستي ايتام و تفقد و محبت نسبت به آنان است. در زندگي انسانها خلأها و كمبودهايي وجود دارد كه جز از طريق محبت و دوستي نميتوان آن را جبران كرد و در اين ميان، كودكان يتيم بيشترين نياز را احساس ميكنند؛ زيرا آنها كه در پي از دست دادن پدر يا مادر از سرچشمه مهر و محبت دور افتادهاند، بيش از هر چيز به نوازش و محبت محتاجند و براي اين احساس عاطفي و روحي، خواه ناخواه، در انتظار پاسخ هستند. از سوي ديگر، وجود چنين افرادي در هر جامعه غيرقابل اجتناب است، زيرا هيچ جامعهاي خالي از حادثه نيست؛ به ويژه در جامعه اسلامي كه جهاد و دفاع از اهم واجبات است و بديهي است در اثر اين حوادث، خواه ناخواه، گروهي پدران يا مادران خود را از دست داده و بيسرپرست باقي ميمانند. در چنين محيطي براي رفع اين كمبودها بايد پيشبينيهاي لازم را معمول داشت، بدين جهت دين مقدس اسلام مسئله ايتام را به عنوان يك مسئله اساسي و مهم مطرح كرده مسلمانان را نسبت به سرنوشت آنان از جميع جهات (اقتصادي، عاطفي، آموزشي و تربيتي و ...) مسئول دانسته است.
در اينجا بحث تنها در تأمين معاش نيست؛ زيرا نياز انسانها تنها در آب و نان خلاصه نميشود. انسان تشنه محبت و سرشار از احساس و عواطف است؛ انسان موجودي است عاطفي كه مايل است محبت ببيند و به ديگران ابراز محبت كند. عشق و محبت در سرشت او نهفته است. او همانند يك چوب يا يك سنگ و جماد نيست كه از عشق و محبت بيگانه باشد.
جايي كه بسياري از حيوانات تحت تأثير محبت قرار ميگيرند و پاسخ مثبت به آن ميدهند، انسان كه سرشت او براساس مهر و محبت نهاده شده است، چطور ميتواند به دور از محبت زندگي كند؟ واقعاً هيچ چيز جز مهر و محبت نميتواند جاي خالي پدر و مادر را پر كند و چقدر خوب است كه هر خانواده يك يا دو يتيم را تحت تكفل خويش قرار دهد و سرپرستي آنها را، شخصاً به عهده بگيرد و تنها به تأمين معاش آنها بسنده نكند. ساختن دارالايتام و كمك مالي به اين گونه مؤسسات بسيار خوب است، اما نميتواند جانشين كانون گرم خانواده باشد، زيرا مربي و خدمتگزار حقوقبگير دارالايتام نميتواند جاي خالي پدر و مادر را پر كند، چون كودك پيش از هر چيز پدري مهربان و مادري دلسوز ميخواهد.از اين رو، پيامبر اسلام(ص) كه پيامآور رحمة للعالمين است و خود نيز طعم تلخ يتيمي را چشيده، نسبت به اين موضوع شديداً توصيه كرده و با بيانات مختلف در مناسبتهاي گوناگون، مسلمانان را در تكريم يتيمان ترغيب و تشويق فرموده و مردم را به سرپرستي آنها امر كرده و خود نيز عملاً عهدهدار نگهداري و سرپرستي از يتيمان بوده و در حديثي از آن حضرت آمده است: «أحب الْبيوت بيْتٌ فيه يتيمٌ مكرمٌ:10 محبوبترين خانه آن است كه در آن كودك يتيمي با عزت و احترام زندگي كند.»
ادامه دارد
پينوشتها:
1ـ سفينه البحار، ج2/ص698.
2ـ مائده/91.
3. اصول كافي، ج2/ص345،حديث6.
4ـ همان، حديث7.
5ـ همان، ص344، حديث2، صحيح مسلم، ج2/ص279.
6ـ اصول كافي، ج2/ص344،حديث1
7ـ همان.
8ـ ناگفته نماند اهميتي كه در اسلام به برقراري صلح و صفا ميان مردم داده شده و از قهر كردن و جدايي از يكديگر مذمّت گرديده، براي كساني است كه مسلمان و مؤمن و همكيش و همعقيدهاند. از اين رو تصور نشود كه با دشمنان خدا و پيامبر و اسلام نيز بايد آشتي كرد و با صفا و صميميت بود، چون اين گونه صفا و صميميت از نظر قرآن نكوهيده است، تا آنجا كه قرآن مجيد دوستي و محبت با كساني را كه دشمن خدا و رسولند ـ هرچند از نزديكان انسان باشند ـ محكوم كرده و اين گونه محبت را از ويژگيهاي افراد بيايمان برشمرده است: «لاتجد قوماً يؤمنون بالله والآخر يوادّون من حادّ الله و رسوله و لوكانوا آبائهم او ابنائهم او اخوانهم او عشيرتهم: هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، نمييابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند، هرچند پدران يا فرزندان يا خويشاوندان آنها باشند.» (مجادله/22)
9. صحيفه سجاديه، دعاي 20.
10. تفسير مراغي، ج3/ص149.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید