شناخت قرآن كریم‏ / علامه طباطبایی ـ بخش سوم

1393/8/10 ۱۰:۱۳

شناخت قرآن كریم‏ / علامه طباطبایی ـ بخش سوم

خدای متعال می‌‌فرماید: «كتاب اُحكمت آیاته: قرآن كتابی است كه آیاتش محكم قرار داده شده‌اند.»(هود،1) و باز مى‌فرماید: «الله نزّل احسن الحدیث كتاباً متشابها مثانى تقشعرّ منه جلود الذین یخشون ربهم: خدا بهترین سخن را نازل كرده؛ كتابى كه آیاتش مانند هم و دو تاست، به سبب آن كتاب پوست كسانى كه از خداى خود می‌ترسند، كشیده می‌‌شود )با شنیدن آن بدنشان به لرزه درمی‌‌آید).»(زمر، 23) و باز می‌‌فرماید: «هو الذى انزل علیك الكتاب منه آیاتٌ محكمات هنّ امّ الكتاب و آخر متشابهات: خدا كسى است كه بر تو كتاب را نازل كرد، در حالی كه برخى از آن آیات محكم می‌‌باشند كه آنها مادر (مرجع و اساس مسلم) كتابند و برخى آیات متشابه هستند. فامّا الذین فى قلوبهم زیغٌ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله و مایعلم تأویله الا الله و الرّاسخون فى العلم یقولون آمنّا به كل من عند ربنا: اما كسانی كه در دلشان میل به كجروى و انحراف است، براى فتنه و فریب دادن مردم از متشابه كتاب پیروى مى‌كنند و براى اینكه تأویلش را می‌خواهند و حال آنكه تأویل آن را جز خداى نمی‌‌داند و آنان كه در علم خود ثابت‌قدمند، (در مورد آیات متشابه) می‌‌گویند: به آن ایمان داریم؛ همه آیات از پیش خداى ماست.»(آل عمران،7 )

 

 

 

ز) قرآن مجید محكم و متشابه دارد

خدای متعال می‌‌فرماید: «كتاب اُحكمت آیاته: قرآن كتابی است كه آیاتش محكم قرار داده شده‌اند.»(هود،1) و باز مى‌فرماید: «الله نزّل احسن الحدیث كتاباً متشابها مثانى تقشعرّ منه جلود الذین یخشون ربهم: خدا بهترین سخن را نازل كرده؛ كتابى كه آیاتش مانند هم و دو تاست، به سبب آن كتاب پوست كسانى كه از خداى خود می‌ترسند، كشیده می‌‌شود )با شنیدن آن بدنشان به لرزه درمی‌‌آید).»(زمر، 23) و باز می‌‌فرماید: «هو الذى انزل علیك الكتاب منه آیاتٌ محكمات هنّ امّ الكتاب و آخر متشابهات: خدا كسى است كه بر تو كتاب را نازل كرد، در حالی كه برخى از آن آیات محكم می‌‌باشند كه آنها مادر (مرجع و اساس مسلم) كتابند و برخى آیات متشابه هستند. فامّا الذین فى قلوبهم زیغٌ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله و مایعلم تأویله الا الله و الرّاسخون فى العلم یقولون آمنّا به كل من عند ربنا: اما كسانی كه در دلشان میل به كجروى و انحراف است، براى فتنه و فریب دادن مردم از متشابه كتاب پیروى مى‌كنند و براى اینكه تأویلش را می‌خواهند و حال آنكه تأویل آن را جز خداى نمی‌‌داند و آنان كه در علم خود ثابت‌قدمند، (در مورد آیات متشابه) می‌‌گویند: به آن ایمان داریم؛ همه آیات از پیش خداى ماست.»(آل عمران،7 )

چنان كه روشن است، آیه اولى همه قرآن را «محكم» معرفى مى‌كند و البته مراد از آن استوار و غیر قابل خلل و بطلان بودن كتاب است و آیه دوم همه قرآن را «متشابه» می‌شمارد و البته مراد از آن یكنواخت بودن آیات قرآنى است در زیبایى اسلوب و شیرینى لهجه و قدرت خارق‌العادة بیان و همه قرآن همین وضع را دارد. و آیه سوم كه در این فصل مورد نظر ماست، قرآن را به دو قسم «محكم و متشابه» قسمت مى‌كند و روی هم رفته از اطراف كلام بر می‌‌آید كه: اولاً محكم آیه‌ای است كه در مدلول خود محكم و استوار باشد و معنى مراد آن به غیر مراد اشتباه نیفتد و متشابه بر خلاف آن است.

و ثانیاً وظیفه ایمانى هر مؤمنى كه در ایمان خود راسخ است، این است كه به آیات محكمه ایمان بیاورد و عمل كند و به آیات متشابهه ایمان آورد ولى از عمل به آنها خوددارى نماید. تنها اشخاص منحرف القلب و كج فكر هستند كه به آیات متشابهه به منظور فریب دادن مردم و دست‌اندازى به تأویل، عمل نموده، از آنها پیروى می‌‌كنند.

 

ح) معنى محكم و متشابه پیش مفسران و علما

در میان علمای اسلام در معنى «محكم» و «متشابه» اختلاف عجیبى است و می‌توان نزدیك به بیست قول در این مسئله پیدا كرد. آنچه عملا پیش مفسران از صدر اول تاكنون دائر و مورد اعتماد است، این است كه محكمات آیاتى هستند كه معنى آنها روشن است و به معنى غیر مراد اشتباه نمى‌افتد. به این گونه آیات باید ایمان آورد و هم عمل كرد و آیات متشابهه آیاتى هستند كه ظاهرشان مراد نیست و مراد واقعى آنها را كه تأویل آنهاست، جز خداى نمی‌داند و بشر را راهى به آن نیست. به این گونه آیات باید ایمان آورد، ولى از پیروى و عمل به آنها خوددارى نمود.

این قولى است كه در میان علمای اهل سنت و جماعت مشهور است، و مشهور در میان شیعه نیز همین قول است جز اینكه معتقدند كه تأویل آیات متشابهه را پیغمبر اكرم(ص) و ائمه اهل بیت(ع) نیز می‌دانند، ولى عامة مؤمنان كه به تأویل متشابهات راه ندارند، علم به آن را باید به خدا و پیغمبر و ائمه هدى ارجاع نمایند. این قول با اینكه عملا میان اكثر مفسران دائر و مورد اعتماد است، از چند جهت به متن آیه كریمه «هو الذى انزل علیك الكتاب منه آیاتٌ محكمات...» و به اسلوب دلالت سایر آیات قرآنى انطباق ندارد؛ زیرا:

اولاً در قرآن كریم آیاتى به این وصف كه براى تشیخص مدلولش به هیچ وجه راهى نباشد، سراغ نداریم. گذشته از اینكه قرآن مجید خود را با صفاتى مانند نور و هادى و بیان توصیف مى‌كند كه هرگز با گنگ بودن آیاتش از بیان مراد واقعى خود سازش ندارد.

گذشته از اینكه آیه كریمه: «افلا یتدبّرون القرآن و لو كان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً كثیرا: آیا قرآن را تدبر و پیگیرى نمى‌كنند و اگر از پیش غیر خدا بود، در آن اختلاف بسیار مى‌یافتند»، (نساء، 82) تدبر در قرآن را رافع هر گونه اختلاف قرار می‌‌دهد، در صورتی كه آیه متشابه چنان كه لازمه قول مشهور است، اختلافش را هیچ گونه تدبرى حل نمى‌شود.

ممكن است گفته شود مراد از آیات متشابه، همان حروف مقطعة آغاز سوره‌ها (مانند الم، الر، حم و غیر آنها) باشد كه راهى براى تشخیص مراد واقعى آنها نیست؛ ولى باید توجه داشت كه در آیه كریمه «آیات متشابه» را به نام متشابه در مقابل محكم خوانده و لازمة این تسمیه این است كه آیه نامبرده مدلولى از قبیل مدلولات لفظى داشته باشد. نهایت اینكه مدلول واقعى با غیر واقعى مشتبه شود و حروف مقطعه فواتح سور مدلول لفظى این طورى ندارند. علاوه بر این، ظاهر آیه این است كه جمعى از اهل زیغ و انحراف از آیات متشابه در اضلال و تقتین مردم استفاده می‌‌كنند و در اسلام شنیده نشده است كسى از حروف مقطعة آغاز سوره‌ها چنین استفاده تأویلى بنماید و كسانی كه چنین استفاده تأویلى كرده‌اند، از تأویل همه قرآن این استفاده را نموده‌اند نه تنها از حروف مقطعة فواتح سور.

بعضى گفته‌اند تأویل متشابه در آیه اشاره به قصه معروفى است كه به موجب آن یهود می‌خواستند از حروف مقطعة اوایل سور مدت بقا و دوام اسلام را به دست آورند و پیغمبر اكرم(ص) با خواندن فواتح سوریكى پس از دیگرى حساب ایشان را مختل ساخت. این سخن نیز بی‌وجه مى‌باشد؛ زیرا در صورت راستى این قصه و درستى روایت، سخنى بوده كه برخى از یهود گفته‌اند و در همان مجلس پاسخ خود را گرفته‌اند و این واقعه درخور آن اهمیت نیست كه در آیه كریمه به مسئله تأویل متشابه و اتباع آن داده شده.علاوه بر اینكه سخن یهود فتنه‌اى در بر نداشته؛ زیرا اگر دینى حق باشد، موقت یعنى قابل نسخ بودن آن لطمه به حقانیتش نمی‌‌زند؛ چنان كه ادیان آسمانى قبل از اسلام همین حال را داشته‌اند و بر حق بودند.

ثانیاً لازمة این قول این است كه كلمه «تأویل» در آیه كریمه به معنى مدلول و معنى خلاف ظاهر بوده باشد و هم اختصاص به آیات متشابه داشته باشد و هر دو مطلب درست نیست؛ چه اولاً «تأویل» در عرف قرآن از قبیل معنى و مدلول نیست كه لفظى بر آن دلالت لغوى داشته باشد و ثانیاً همه آیات قرآنى (اعم از محكم و متشابه) تأویل دارند، نه تنها آیات متشابه.

و ثالثاً در آیه كریمه كلمه «آیات محكمات» را با جمله «هنّ ام الكتاب» توصیف نموده و مدلول آن این است كه آیات محكمه به امهات مطالب كتاب مشتملند و مطالب بقیه آیات بر آنها متفرع و مترتب می‌‌باشند. و لازم بین این مطلب آن است كه آیات متشابه از جهت مدلول و مراد به آیات محكمه برگردند؛ یعنى براى روشنگری معنى آیات متشابه، آنها را به سوى محكمات رد كنند و به معونه محكمات، مراد واقعى آنها را بیابند. بنابراین در قرآن مجید آیه‌اى كه هیچ گونه دسترسى به مراد واقعیش نباشد، نداریم و آیات قرآنى یا بلاواسطه محكمند (مانند خود محكمات) و یا با واسطه محكمند (مانند متشابهات) و اما حروف مقطعه فواتح سوَر اصلا مدلول لفظى لغوى ندارند و بدین سبب از مقسم محكم و متشابه بیرونند. این مطلب را از عموم آیه: «افلا یتدبرون القرآن ام على قلوب اققالها» و همچنین آیه: «افلا یتدبرون القرآن و لو كان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا كثیرا» می‌توان استفاده كرد.

 

ط) روش اهل بیت در محكم و متشابه قرآن

آنچه از بیانات مختلف ائمه(ع) به دست می‌‌آید، این است كه در قرآن مجید متشابه به معنى «آیه‌اى كه مدلول حقیقى خود را به هیچ وسیله‌اى به دست ندهد»، وجود ندارد. بلكه هر آیه‌اى اگر در افادة مدلول حقیقى خود مستقل نباشد، به واسطه آیات دیگرى می‌توان به مدلول حقیقى آن پى برد، و این همان ارجاع متشابه است به محكم؛ چنان كه آیه: «الرحمن على العرش استوى: خدا بر تخت خود قرار گرفت»(طه،5) و آیه «وجاء ربك: خداى تو آمد»(فجر، 22)، ظاهرند در جسمیت و مادیت، ولى با ارجاع این دو آیه به آیه كریمة «لیس كمثله شىء»(شورى،11) معلوم می‌‌شود مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده، معنائى است غیر از استقرار در مكان و انتقال از مكان به مكان.

پیغمبر اكرم(ص) در وصف قرآن مجید می‌‌فرماید: «و انّ القرآن لم ینزل لیكذب بعضه بعضاً و لكن نزل یصدّق بعضه بعضا، فما عرفتم فاعلموا به و ما تشابه علیكم، فآمنوا به: قرآن نازل نشده براى اینكه برخى از آن برخى دیگر را تكذیب كند، بلكه نازل شده كه برخى از آن برخى دیگر را تصدیق نماید. پس به آنچه كه فهمیدید، عمل كنید و به آنچه بر شما متشابه شد، تنها ایمان بیاورید.» و در كلمات امیرالمؤمنین(ع) است: «یشهد بعضه على بعض و ینطق بعضه ببعض: برخى از قرآن بر برخى دیگر گواهی می‌‌دهد و برخى از آن به سبب برخى دیگر منطبق می‌‌آید» و امام ششم(ع) می‌‌فرماید: «المحكم ما یعمل به و المتشابه ما اشتبه على جاهله: محكم قرآن آن است كه به آن بتوان عمل كرد و متشابه، آن است كه به كسی كه نداند مشتبه شود» و از روایت استفاده می‌‌شود كه محكم و متشابه نسبى می‌‌باشند و ممكن است آیه نسبت به كسى محكم و نسبت به كس دیگر متشابه باشد. و امام هشتم(ع) منقول است: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقیم: كسی كه متشابه قرآن را به محكم آن رد كرد، به راه راست هدایت یافت.» سپس فرمود: «انّ فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردوا مشابهها الى محكمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلّوا: در اخبار ما نیز مانند متشابه قرآن متشابه هست. پس متشابه آنها را به سوى محكم آنها برگردانید و از خود متشابه پیروى مكنید كه گمراه می‌شوید.»

چنان كه مشاهده می‌‌شود روایات و خاصه خبر اخیر صریح است در اینكه متشابه آیه‌ای است كه استقلال در افادة مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوى محكمات، روشن خواهد شد، نه اینكه هیچ گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: