آموزگار لحظه های پرخیال / فرهاد طاهری

1398/3/11 ۰۷:۴۴

آموزگار لحظه های پرخیال / فرهاد طاهری

در همهمه روزی پرمشغله و پرتشویش از اخبار اطراف و‌ اکناف فرهنگ‌ و سیاست واقتصاد ، ودر اوج‌ دلواپسی ها از سرنوشت «خود» و‌ « دیگران » ، شنیدن خبردرگذشت محسن وزیری مقدم ، خاطرات از یاد رفته ای را در ذهن زنده کرد . خبردرگذشت این هنرمند ، ‌ یاد او‌ راچنان در دیده و دل ، پرفروغ پیش چشم‌ آورد که‌ لحظاتی بس عمیق ، از آن دلواپسی ها به در آمدم و به گذشته های دور رفتم.

 

 

(به یاد زنده یاد محسن وزیری مقدم )

در همهمه روزی پرمشغله و پرتشویش  از اخبار اطراف و‌ اکناف فرهنگ‌ و سیاست واقتصاد ، ودر اوج‌ دلواپسی ها از سرنوشت «خود» و‌ « دیگران » ، شنیدن خبردرگذشت محسن وزیری مقدم ، خاطرات از یاد رفته ای را در ذهن زنده کرد . خبردرگذشت این هنرمند ، ‌ یاد او‌ راچنان  در دیده و دل ، پرفروغ پیش چشم‌ آورد که‌ لحظاتی بس عمیق ، از آن دلواپسی ها  به در آمدم و به گذشته های دور رفتم. به روز های خوش دوران نوجوانی و تحصیل در مدرسه راهنمایی دکترشریعتی تاکستان ! روزهای بی قرار ورق زدن کتاب های نقاشی و‌ محو مستانه تصاویررنگی  و‌طرح‌ های رمز آمیز و‌سایه روشن سیاه قلم‌ و مرکب که ناپیدا کرانه های آرزوها را ، شفاف و‌دست یافتنی در دسترس  ذهن و دیده و دل می گذاشت !

 

کتاب شیوه طراحی محسن وزیری مقدم ، اولین کتاب غیردرسی  با جلد گالینگور بود که درمیان کتاب های درسی دانش آموزی ، در کمد کتابهایم جایی ماندگار برای خود ، « خوش » یافت . سالها می گذشت و‌کتاب های درسی هرسال دانش آموزی ، جای به کتاب های درسی سالی دیگر می داد اما « شیوه طراحی » همیشه و همچنان پابرجا بود. هیچ وقت هم نشد بگذارم این کتاب غش کند یا در قفسه کتاب ، به چپ و راست متمایل شود . این کتاب همیشه صاف وایستاده در قفسه ها و‌درذهنیت من بود . اصلی ترین و نظرگیرترین  کتاب در قفسه کمدم همین کتاب بود. گویی جز شیوه‌ طراحی ، دیگر کتاب های درسی ، اصلا کتاب نبودند. در آن عوالم نوجوانی  کتاب در نظرم ، آنچه باید به‌ ضرورت و اجبار خواند و آموخت و از آن امتحان پس داد نبود.  حالب آنکه الان هم پس از گذشت این همه سال براین باورم همچنان سخت هستم. درس خواندن را هیچ گاه کتاب خواندن و مطالعه نمی دانم .  همین طور افراد درس خوان‌ رانیز جزو‌ طبقه اهل مطالعه‌ و تفکر به‌ حساب نمی  آورم‌. حساب درس و «کتاب » در نزد و‌ذهن من همیشه‌ جدا از هم بوده است .شیوه طراحی ، همچنین  آموزگار بسیار تأثیرگذار ‌ در عالم نقاشی و‌طراحی بود . آموزگار لحظه های پرخیال دوران نوجوانی من‌ بود.  آموزگاری که شق و رق با آن جلد گالینگور لیمویی و کاغذ براق گلاسه و خوش ابعاد ، در  بیرون از کلاس و‌ مدرسه ، درخانه خود را در کلاسش می یافتم .  او آموزگاری بود که‌در عین خاموشی و بی آنکه‌ نهیبی برکشد یا ترکه ای بردست و‌سر کوبد ساعت ها مرا محو‌ نشستن برسرکلاس خود می کرد .

 

شیوه طراحی ، کتابی بود که ذهن و دیده را تا افق ها می برد و وسعت اندیشه و احساس را فراخ‌تر و فراخ تر می کرد.  شاید تأثیر گذارترین جنبه روانی هنر نقاشی نیز در همین کرانه بخشی در احساس و تفکر است . طرح های نقاشی ، ذهن را با اساسی ترین اجزا فراهم آورنده آفرینش آشنا می کند و تنوع رنگ ها نیز ، چندگانگی و تساهل و اعتنا به « گوناگون » بودن خلقت ها و خوی ها را به ذهن می آموزاند. ذهنی که با درک‌ « طرح » و‌« رنگ » بالیده و پخته‌ شده باشد در حیطه احساس و فهم مفاهیم گوناگون، و گاه متضاد ، بسیار کاراتر و موفق تر خواهد بود .   ذهن کاراتر نیز در فهم احساس های گوناگون ، دایره واژگان بیشتری در خود جای می دهد و گنجینه واژگانی غنی ، هم بی تردید  قدرت تحلیل و تطبیق و درک مفاهیم را آسانتر در دسترس عقل و اراده و رأی می گذارد . شیوه طراحی زنده یاد محسن وزیری مقدم چنین بارگرانی را به دوش می کشید و به مقصد می رساند .

 

یکی از پرسش های همیشگی و معمای ذهنی ام از همان نوجوانی تا به امروز این است که چرا در مدرسه و دانشگاه ، باید کتاب ها و‌مطالبی را خواند و‌به حافظه سپرد و در روز امتحان بر‌ ورقه امتحان نوشت که‌کوچکترین تأثیری ، از هیچ لحاظ ، در زندگی دانش آموز و‌دانشجو  نداشته است . بعضی کتاب ها و مواد آموزشی نظام‌درسی متوسطه و دانشگاهی ما ، مثال تمام عیار « مطالب بی ربط  هدر ده عمر » است . هیچ گاه هم نمی خواهیم مانع اتلاف وقت هزاران ساعت از عمر ارزشمند دانشجویان و‌استادان خود شویم .نمی دانم چه رازی در این امر نهفته است که اراده  تدوین کتاب های درسی در آموزش وپرورش و‌در دانشگاه های  ما ، بیشتر بارقه های جهالت و‌نادانی را پرفروغ تر کرده است .  در تدوین کتاب های درسی ،  به‌  بلوغ شخصیت و عمق بخشیدن به‌طرز تفکر و‌ نوع تحلیل و شیوه رفتار دانش آموزان و‌دانشجویان ، کمترین توجه شده است .عمده  کتاب های درسی ( اعم از آموزش وپرورش و دانشگاه ) چه به لحاظ موضوع وچه از جنبه ساختار و اسلوب  ، تأثیری بسیار ناپایدار در ذهن خوانندگان خود دارند. اما درس « انشاء» و « نقاشی » که‌اگر درست وبقاعده و طبق اصول ( نه خوشایند مدیر مدرسه یا سرگروه آموزشی ) آموزش داده  و آموزش آن هم بر عهده اهلش نهاده شود ( ونه برعهده  معلم ورزش یا دبیر زیست شناسی و....) و در عالم « آموزش » براستی معجزه ها خواهد کرد و معجزه ای است که کاملا هم سهل الوصول  و در قله کوه قاف هم نباید آن را  جست در نظام آموزشی ما هیچ‌ جایگاه و اعتباری ندارد. کتاب شیوه طراحی  محسن وزیری مقدم ، درنهایت  ، سعی داشت که انسان متفکر پراحساس  تربیت کند  . این  کتاب به‌ طریق عمل می آموخت چگونه « چشم ها را باید شست و‌جور دیگر باید دید » یعنی مقوله ای که  نظام آموزشی ما از عهده آن متأسفانه ،عمدتا ناتوان است !! آنچنان هم ناتوان که به سختی می توان امیدی بدان داشت .  هرچند از صمیم دل  امیدوارم  من اشتباه کنم و این گونه نباشد .!!

منبع: مجله تجربه ، سال نهم ، شماره ۶۳،  اردیبهشت ۱۳۹۸

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: