1396/5/10 ۰۸:۰۴
طی قرنها اسلام سنت عظیم علمیای ایجاد کرد که به عالم طبیعت پرداخته است و همزمان در درون عالم اسلام کارکرد داشته است. سنت علمی حرفهای زیادی در جهت تدوین زبان جدیدی برای بیان دیدگاههای اسلام در باب رابطه انسانها و محیطزیست دارد.
ترجمه: علیرضا رضایت
طی قرنها اسلام سنت عظیم علمیای ایجاد کرد که به عالم طبیعت پرداخته است و همزمان در درون عالم اسلام کارکرد داشته است. سنت علمی حرفهای زیادی در جهت تدوین زبان جدیدی برای بیان دیدگاههای اسلام در باب رابطه انسانها و محیطزیست دارد. این دیدگاه جدید در پیوند با اشکال مختلف فنّاوری که در تمدن اسلامی گسترش یافته، در یافتن راه برون رفت از بنبست بحران زیستمحیطی فعلی مؤثر تواند بود.
هنر اسلامی مکمل دانش اسلامی و مظاهر آن، بهویژه معماری، محوطهسازی و طراحی شهری است. اینها کاربردهای عینی و تجسمهای علوم اسلامی از طبیعت و هستیاند. مطالعه دقیق هنرهای اسلامی علیالخصوص هنرهایی که ذکر شد، منبع مهم معرفت و الهام برای خلق فضاهایی زنده و هماهنگ با محیط طبیعیاند. یکی از هنرهای اسلامی، ادبیات است که به طور خاص در قالب شعر قادر است عمیقترین تعالیم را درباره اهمیت معنوی طبیعت در میان نخبگان و مردم عادی تبلیغ کند. عربزبانان بسیاری این بیت از ابونواس را بهخاطر میآورند که میگوید:
و لکل شئ له آیه تدل علی انّه واحدون
هر چیز را نشانی از اوست، و این نشانی است از یگانگی او.
و فارسیزبانی نیست که این شعر زیبای سعدی در گلستان به گوشش نخورده باشد:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست
آثار مختلف مسلمانان از عربی و فارسی تا بنگالی و سواحیلی دربردارنده گنجینه عظیمی از مواد مربوط به دیدگاه اسلام در باب روابط بین انسانها و محیطزیست طبیعی است. بهعلاوه، ادبیات ابزاری کارآمد و عالی برای تبلیغ این دیدگاه در میان معاصران، نهتنها ازطریق توسل به آثار کهن، بلکه به مدد نویسندگان و شاعران امروز است که برخی از آنها یقینا در صورت آگاهی از ضرورت و اهمیت این موضوع، به سراغش خواهند رفت.
اگر بنا بر این باشد که به کندوکاو در این منابع بپردازیم، از تعالیم اسلامی مربوط به محیطزیست چه چیزی دستگیرمان خواهد شد؟ پیشتر در این زمینه پژوهشی انجام گرفته و تنها کاری که باید کرد، این است که شاخصههای مهم و مرتبط آن با موضوع را تلخیص کنیم.قرآن کریم به یک معنا به موضوع هستی و انسانها پرداخته و عالم طبیعت در کلام وحی، جایگاهی خاص دارد. هستی نخستین تجلی حق تعالی است، و بر شاخه درختان، تارک کوهها، انواع جانوران، صدای باد و چشمههای روان میتوان نشانهها و آیات الهی را مشاهده کرد. اینها پیغامهای تجلی جاودان حق تعالی هستند. از این روست که تفکر اسلامی دوره میانه توأمان به قرآن تکوینی و قرآن تشریعی اشاره میکند. افزون بر این، آیات قرآن، پدیدههای عالم طبیعت و احوالات نفس انسانها همه در قرآن به «آیه» (آیات الهی) تعبیر شدهاند. برای نمونه: «سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم لتبیّن لهم انه الحق: ما نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان روشن گردد که او خود حق است.» (فصلت، ۵۳). همچنین، تمامی مخلوقات در عالم طبیعت تسبیح حق میگویند. با تخریب یک نوع، درواقع صدای یک طبقه از عبادتکنندگان خداوند را خاموش کردهایم.
از منظر قرآن، خلقت مقدس (sacred) است نه الوهی (divine)، چون الوهیت تنها و تنها از آن حق تعالی است. طبیعت مقدس است، زیرا متعلق اراده آفرینشی حق تعالی است که قرآن بدان تصریح کرده است: «اذا اراد شیئا ان یقول له کُن فیکون: وقتی [خدا] چیزی را اراده کند، به او میگوید باش، و او میشود» (یس،۸۲). در اسلام آنچه را مستقیما از اراده خداوند برآمده، میتوان قدوس نیز نامید و آنچه حکمت او را انعکاس میدهد، چیزی جز تقدس نیست. «طبیعت» تجلی حکمت خداوند و اراده اوست. قرآن بارها بیان میکند هستی بر سبیل حق آفریده شده و نه باطل. طبیعت صرفا برای استفاده و بهرهبرداری ما خلق نشده است، بلکه فینفسه مجلای تجلی قدرت، لطف، و برکت حق تعالی است که در شریان عالم جاری است. انسانها آفریده شدهاند تا مجرای لطف و فیض حق به عالم باشند. مخلوقات عالم طبیعت نهتنها با انسانها ارتباط دارند و از طریق آنها با حقتعالی در پیوند هستند، بلکه به طور مستقیم با خداوند نیز مرتبطند و دلالتی آخرتشناسانه نیز دارند. بهشتی که اسلام تصویر میکند، مملو از جانوران و گیاهان است و صرفا یک حباب نیست. آفریدگان مستقیما با خداوند در روز داوری سخن میگویند.
درحقیقت، همانطورکه آیات قرآن واجد مراتب و درجات معنایی است، پدیدههای طبیعت نیز دارای سطوح باطنی معنا هستند. حقیقت طبیعت تحت شعاع لایه بیرونی و ظاهری آن نیست. هر پدیده دقیقا نمود یا تجلی یا مظهری از یک واقعیت در ذات خود است. پدیدههای طبیعی نهتنها حقیقتاند، بلکه نماد و نشانههایی هستند که با حالات و مقامات وجود ارتباط دارند. طبیعت نه تنها ساحت کمیّت است، بلکه منبع قدرت نیز هست. مهمتر از این، سرچشمه یا محل حضور روحانی و خاستگاه شناخت و تأمل در باب حکمت خداوندی نیز هست. نیاز ما به طبیعت نهتنها از جهت تأمین غذا و لباس برای تنمان است، بلکه ازحیث تغذیه روح نیز بدان محتاجیم. طبیعت بهمثابه مکمل کلام وحی، به نیازهای معنوی ما پاسخ میدهد.
مفهوم محوری اسلام که غالبا در قرآن ذکر شده، حق (حقوق) است که همزمان به معنای حق، واقعیت، قانون و مطالبه و درخواست نیز هست. بهعلاوه، اصطلاح حق جزء اسمای الهی و در عین حال یکی از اسمای قرآن است. وقتی از مخلوقات سخن میگوییم، شناخت دیدگاه اسلام در باب رابطه انسانها با محیطزیست، بسیار اهمیت پیدا میکند. برطبق تعالیم اسلام، وجود یا موجودیت هر چیزی مبتنی بر حق است و این حقش را مدیون طبیعت است. درختان حقی دارند، همانطور که حیوانات و حتی رودخانهها و کوهها صاحب حقاند. انسانها در تعامل با طبیعت باید به مخلوقات احترام بگذارند و حق هر مخلوق و موجودی را ادا کنند. هر موجودی به فراخور موجودیتش صاحب حقوقی است. اسلام قاطعانه در برابر این نظر میایستد که همه حقوق از آن ما انسانهاست و دیگر مخلوقات حقی ندارند مگر اینکه ما به آنها بدهیم. حقوق مخلوقات را خداوند معین کرده، نه ما که هر وقت خواستیم نادیدهاش بگیریم.
قرآن از انسانها توأمان به مثابه بندگان خدا (عبادالله) و جانشین خدا (خلیفه الله) سخن میگوید. ما حق داریم رسالت خلیفگی خود در زمین را انجام دهیم، البته مشروط بر اینکه بنده خدا بمانیم و تابع اراده و شریعت او باشیم. حتی امر تسخیر زمین و آسمانها نیز مقید و منوط به این است که ما همچنان خود را بنده و تسلیم حق تعالی بدانیم. خداوند بر خلقتش مسلط است و البته مراقب و محافظ آن است. برخلاف تفسیر برخی مدرنیستهای اسلامی، و به اصطلاح بنیادگراها، قرآن تحت هیچ شرایطی به انسان حق تسلط بر طبیعت را نداده مگر آنکه از آن مراقبت کند. ما نمیتوانیم حق مخلوقات مختلف را که خداوند به ایشان عطا فرموده، نادیده بگیریم، بلکه باید حق هر ذیحقی را مطابق با طبیعت آن مخلوق به او بدهیم. همان طور که ما بر طبیعت حقوقی داریم، آنها نیز باید تابع مسئولیت ما در قبال خدا و جهان طبیعت باشند. در اسلام هیچ حقی بدون مسئولیت نیست. حقوق تابع مسئولیت است نه مقـدم بر آن.
پیامبر اسلام(ص) که نخستین و مطمئنترین راهنمای شناخت قرآن بوده و هست، و احادیث و سنت ایشان تکمیلکننده و روشنگر تعالیم قرآنی در باب عالم طبیعت است، فینفسه انعکاسی از تعالیم قرآن درخصوص نحوه برخورد ما با طبیعت در زندگی روزمره است. او کاشت درختان را توصیه کرده، به نابود نکردن گیاهان حتی در زمان جنگ سفارش کرده، حیوانات را دوست میداشته و با آنها به عطوفت برخورد میکرده، و مردم را به این امور تشویق میکرده است. ایشان حتی مناطق حفاظتشدهای برای حیات وحش ایجاد میکرده که به نظر میرسد میتواند سرمشقی برای باغوحشهای جدید باشد.
ادامه دارد
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید