1395/7/13 ۰۹:۰۸
انگیزه و نیروی محرکه هر فرد، قوم و ملتی برای حرکت به سوی آینده، مجموع آرزوهایی است که از دیرباز و طی تاریخی طویل و همراه با فراز و نشیب بسیار شکل گرفته و برای دستیابی بدان تلاش می کند. بخش وسیعی از این امید و آرزوها، در آثار هنری اقوام تجلی یافته و طی تاریخ با انتقال ارزشهای نهفته در آن که ریشه در شادی، اندوه، شکست و پیروزی، اعتقادات و رسوم آن قوم دارد، از نسلی به نسل بعد تداوم یافته و هر نسل گامی در غنا بخشیدن به آن برداشته است.
رئیس پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
انگیزه و نیروی محرکه هر فرد، قوم و ملتی برای حرکت به سوی آینده، مجموع آرزوهایی است که از دیرباز و طی تاریخی طویل و همراه با فراز و نشیب بسیار شکل گرفته و برای دستیابی بدان تلاش می کند. بخش وسیعی از این امید و آرزوها، در آثار هنری اقوام تجلی یافته و طی تاریخ با انتقال ارزشهای نهفته در آن که ریشه در شادی، اندوه، شکست و پیروزی، اعتقادات و رسوم آن قوم دارد، از نسلی به نسل بعد تداوم یافته و هر نسل گامی در غنا بخشیدن به آن برداشته است. از اینرو آثار تاریخی نه یک حجم بیجان که تبلور هستی یک ملت است و یادآور مسیری است که طی قرون و اعصار پیموده شده است. این است راز تشکیل موزهها، حفاظت از بناها، میراث فرهنگی و هر آنچه از گذشته باقیمانده است. شناخت میراث فرهنگی یک دانش است به مثابه همه علوم و هنرهای دیگر، بنابراین برای درک و شناخت آن باید آموزش دید تا به ارزش های نهفته در آن پی برد. بدیهی است هرگاه به ارزش چیزی واقف شویم آن را ارج مینهیم و نه تنها به تخریب آن نمیاندیشیم، بلکه در حفاظت از آن خواهیم کوشید.
امروزه در گوشه و کنار اخبار و گاه حتی در سرلوحه آنها خبرهایی از تخریب یا سرقت آثار تاریخی و میراث فرهنگی میشنویم که متأسفانه باید گفت حجم کمی و کیفی آن هر روز افزودهتر میشود.
یک روز خبر میرسد که نقش برجستهای در بیشاپور به ضرب کلنگ بیخردی شکسته شده است، روزی دیگر خبر میرسد محوطهای تاریخی توسط سارقان میراث فرهنگی تخریب شده است، کاشیهای مسجد ، مدرسه و بنای تاریخی به سرقت رفته است و... آخرین خبر اینکه سنگ مزار بزرگواری از تبار فرهنگ، دکتر ایرج افشار، که خدمات ارزشمند ایشان در حوزه ایجاد نهادهای فرهنگی، نگارش کتب مختلف و بر جای نهادن موقوفات فرهنگی بسیار معرف اهل ادب و فرهنگ است، به سرقت رفته است. به نظر میرسد این رشته سر دراز دارد. مقصر کیست؟ آنها که وظیفه پاسداری از آثار را برعهده دارند و غفلت میکنند؟ آنها که سرقت میکنند؟ آنها که مشتریان و خریداران اموال سرقتی هستند؟ قانونگذار که قوانین مدقنی را وضع نمیکند؟ مجریان قانون که در دستگیری متخلفان جدیت لازم را به خرج نمیدهند. دستگاه قضا که مجازاتهای سنگین برای متجاوزان به میراث فرهنگی صادر نمیکنند؟ گمرک مرزهای خروجی کشور که دقت یا سیستمهای کنترلی لازم را در اختیار ندارند؟ یا ما که باید سطح آگاهی جامعه را نسبت به ارزشهای فرهنگی نهفته در آثار تاریخی و فرهنگی در همه ابعاد آن یعنی زبان ملی، فرهنگ ملی، اعتقادات دینی، پوشش، خوراک و.... و آثار فرهنگی – تاریخی ارتقا بخشیم. همانگونه که مورد اشاره قرار گرفت، برای افزایش سطح آگاهی در هر زمینه ای نیاز به آموزش است، برای اینکه از موسیقی کلاسیک یا از شعر مولانا لذت ببریم باید آن را بفهمیم. ما برای محافظت جامعه در برابر آسیبها، برای آگاهی مردم نسبت به اهمیت آب و اهمیت هوای پاکیزه و غیره، اضافه بر وضع قوانین، به طور گسترده در رسانه های عمومی و از طرق مختلف به آموزش و آگاهی بخشی میپردازیم، اما برای ارتقای سطح آگاهی مردم نسبت به ارزشهای فرهنگی آثار تاریخی چه؟ رسانهها چه میزان برای این مهم وقت و هزینه صرف کردهاند؟ همگان بر این باور اتفاق نظر دارند که مؤثرترین آموزشها، آموزههایی است که در سنین پایین به افراد داده شده است. رسانههای ما در برنامههای خود تا چه میزان تلاش کردهاند که میراث فرهنگی را با زبان کودکان به کودکان معرفی و آموزش دهند. بخش وسیعی از مردم بیشترین ارزشی را که در آثار تاریخی میبینند، ارزش ریالی آن است، چرا که از کودکی تنها همین مفهوم را از میراث فرهنگی دریافت کرده اند. بر بستر همین نقصان است که موضوع سرقت و تخریب ناآگاهانه آثار تاریخی(وندالیسم) بیشتر در کشورهای توسعه نیافته معمول است. آنچه جماعت تهی از خرد داعش و طالبان طی یک دهه اخیر در برخورد با آثار تاریخی از خود نشان دادند، شاهدی بر این مدعاست. به واقع بهترین حافظان میراث فرهنگی و آثار تاریخی خود مردم هستند. باید مردم را به فضاها و بناهای تاریخی دعوت و شرایطی را فراهم کرد که مردم در این بازدیدها ضمن لذت بردن نسبت به ارزشهای بناها و محوطه های تاریخی آشنا شوند. امروزه مدارس در برنامههای خود بازدید از موزهها را قرار میدهند آنهم در شهرهای دارای موزه، این برنامه ارزشمندی است، اما قطعاً کافی نیست.
همه ما میدانیم که در طول سال فعالیتها و پژوهشهای ارزشمندی در حوزه مطالعات میراث فرهنگی، کشفیات باستانشناسی، بازشناسی مهارتهای فراموش شده به انجام میرسد، اما رسانههای ما آنطور که به دقت روند انجام مسابقات جام باشگاههای اروپا و بحث بین دو تیم قرمز و آبی را پوشش میدهند و به جزئیات آن میپردازند، میراث فرهنگی و ارزش های آن را مورد عنایت قرار نمیدهند. لذا بر طبق ضربالمثل «هرکسی آن دِرود عاقبت کارکه کِشت» چه انتظاری باید داشت. بیهوده نیست که اگر از مردم کوی و برزن سؤال شود نام چند هنرپیشه ، فوتبالیست و خواننده خارجی را بگوید، قطعاً دست خالی برنخواهید گشت اما در برابر سؤال نام چند بنا و محوطه تاریخی را به خاطر بیاورید، باید منتظر مکث و فشار بر حافظه بود. البته این همه، معنای رفع مسئولیت از نهادهای ذیربط را نمیدهد.
هر نهادی باید به شایستگی وظیفه خود را به انجام رساند، اما باید پذیرفت حفاظت از کمیت و کیفیت بسیار بالای آثار تاریخی و محوطههای فرهنگی که در گستره پهناور ایران زمین به طور پراکنده حضور دارند، موضوعی نیست که انتظار داشت یک سازمان یا نهاد به تنهایی از عهده آن سرافراز بیرون آید. سازمان میراث فرهنگی وظیفه شناسایی، پژوهش، مرمت و معرفی بناها، آثار و محوطههای تاریخی را در قالب تشکیل موزهها، سایت موزهها و تدوین و اجرای برنامههای آموزشی برعهده دارد، لذا بخش وسیعی از محافظت فیزیکی آثار تاریخی یا محیط زیست و حیات وحش به معنای حفاظت از آنها در برابر تعرض برعهده اقشار مختلف مردم آگاه قرار دارد. طی چند سال اخیر متأسفانه اخبار زیادی از شهادت محیط بانان شریف در برخورد با سارقان و قاتلان حیات وحش شنیده شده است. آیا سازمان محیط زیست میتواند با اندک نیروی انسانی در اختیار در برابر این افراد سودجو به حد کمال ایستادگی کند؟ بنابراین مردم برای انجام این مهم باید آموزش ببینند تا آگاهانه در حفظ و حراست از میراث فرهنگی و طبیعی ورود پیدا کنند.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید