به بهانه پيشنهاد وزير ارشاد براي برگزاري حراج كريستي در كيش / بهنام كامراني

1393/2/17 ۱۰:۱۷

به بهانه پيشنهاد وزير ارشاد براي برگزاري حراج كريستي در كيش / بهنام كامراني

حرف هاي ديروز وزير ارشاد درباره حراج كريستي و توجه ايشان به حوزه هنرهاي تجسمي دلگرم كننده است. اميدبخش است. اينكه به عنوان يك مقام دولتي به خوبي مي داند كه سازوكار حراج هاي خارجي به گونه يي است كه نظارت دولتي را برنمي تابد و انحصاري شدن در آن معنايي ندارد و محدوديتي براي ارسال آثار به اين مراكز اعمال نمي شود، مايه خرسندي است. وزير ارشاد در اين ميان اما خبر داد ايران در حال مذاكره با مقامات حراج كريستي براي برگزاري اين رويداد هنري در جزيره كيش است.

 

حرف هاي ديروز وزير ارشاد درباره حراج كريستي و توجه ايشان به حوزه هنرهاي تجسمي دلگرم كننده است. اميدبخش است. اينكه به عنوان يك مقام دولتي به خوبي مي داند كه سازوكار حراج هاي خارجي به گونه يي است كه نظارت دولتي را برنمي تابد و انحصاري شدن در آن معنايي ندارد و محدوديتي براي ارسال آثار به اين مراكز اعمال نمي شود، مايه خرسندي است. وزير ارشاد در اين ميان اما خبر داد ايران در حال مذاكره با مقامات حراج كريستي براي برگزاري اين رويداد هنري در جزيره كيش است. شايد بد نباشد با نگاهي دقيق تر به امكان انتقال حراج كريستي از دوبي به ايران، به ياد بياوريم كه موقعيت هاي به مراتب سهل الوصول تر و موثرتري براي رونق فروش آثار هنري ايراني وجود دارد. حراجي ها معمولادر مناطقي برگزار مي شوند كه از نظر هنري يا تجاري مركزيت داشته باشند، مثل كشور دوبي كه هويت تجاري دارد يا شهر نيويورك كه از نظر هنري و تجاري موقعيت مناسبي براي گردهمايي كلكسيونرها و مشتريان حراجي هاي هنري است. با آنكه تصور برگزاري حراج كريستي در جزيره كيش امري محال به نظر نمي رسد اما نمي توانم با اطمينان بگويم در حال حاضر اين شهر استعداد پذيرش چنين حراجي را دارد يا خير. البته اگر چنين امكاني به واقعيت تبديل شود، بي شك براي هنرمندان ايراني و عرضه آثار متعددشان موقعيت بسيار خوبي فراهم مي شود. خصوصا با درنظر گرفتن اينكه پتانسيل هنرهاي تجسمي در ايران در حوزه توليد به مراتب فراتر از حراجي هايي است كه امكان حضور در آن را پيدا مي كند. تعداد حراجي ها هر چقدر هم زياد باشد، در سطوح كيفي و اقتصادي مختلف، آثار ايراني مي تواند جوابگوي نياز آنها باشد. در حال حاضر وضعيت اقتصادي و درآمد هنرمندان تجسمي در ايران از راه فروش آثار مسلما نيازمند ايجاد شرايط مطلوب و مشكل گشاست. اما سوال من از آقاي وزير اين است كه چرا حراج كريستي را قانع كنيم كه به ايران بيايد؟ چرا به فكر ايجاد يك حراج منطقه يي در تهران يا هر شهر ديگري مثل كيش نباشيم؟ حراجي اصولايك نهاد خصوصي است و علت موفقيتش هم همين خصوصي بودن است. همان طور كه خود آقاي جنتي هم اشاره كردند، دولت نمي تواند و نبايد هيچ نظارتي بر برگزاري حراجي و انتخاب آثار آن داشته باشد اما مي تواند شرايطي را فراهم كند كه هنرمندان ايراني بتوانند موقعيت هاي متعددي براي عرضه و فروش آثارشان داشته باشند و كسب درآمد از كار هنري كه دغدغه و علاقه شان است به آرزويي محال تبديل نشود. شايد بد نباشد يادآوري كنيم كه سال هاي پيش قانوني وجود داشت مبني بر اينكه سازمان ها و نهادهاي دولتي را موظف مي كرد سالانه يك درصد از بودجه هاي عمراني خود را به خريد آثار هنري اختصاص دهند. اما متاسفانه اين قانون به دست فراموشي سپرده شده است. چرا نبايد دولت به فكر احياي اجراي اين قانون بيفتد، چرا آثار هنرمندان ما به جاي آويخته شدن به ديوار هزاران ساختمان بزرگ و مراكز اصلي شهر در داخل كشور، بايدگوشه گالري ها شخصي شان خاك بخورد يا به كلكسيونرهاي خارجي فروخته شود؟ بي شك دولت توانايي فراهم كردن بستري براي تاسيس حراجي هايي داخلي و منطقه يي را دارد كه سازمان هاي دولتي و نيمه خصوصي بتوانند از آنها خريد كنند. مي توان تصور كرد كه احياي اين قانون و پا گرفتن حراجي هاي داخلي از اين دست چه كمك و انگيزه بزرگي براي هنرمندان ما خواهد بود.
اعتماد

 
 
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: