دبا: عصر روز سه شنبه 11 / 9 / 1393 به پاس مقاومت زنان کرد در برابر سلفیان تندرو، یک نشست تخصصی با عنوان « ظرفیت های اجتماعی زنان در تاریخ و فرهنگ ایران » در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. آنچه در زیر می خوانید متن سخنرانی آقای کاظم موسوی بجنوردی رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است:
جاویدان خرد، اندرزنامه ای است در حکمت عملی تألیف ابوعلی مسکویه (متوفی 421) حکیم ، مورخ و ادیب عهد آل بویه. این کتاب شامل ادب و حکمت اقوام ایرانی، هندی، عرب و رومی ؛ به همین سبب گاهی آن را آداب الفرس و الهند و العرب و الروم نیز نامیده اند . هدف مسکویه از نگارش این اثر، تربیت و ارشاد نفوسِ جوانان و دوستداران حکمت بوده است . او پس از تدوین تجارب الامم به این نتیجه رسید که عقل در میان ملل گوناگون و در زمان های مختلف، به امور مشابهی حکم می کند و به واسطة چنین خردی که ازلی و ابدی است ، بشر می تواند قواعد منطق ، اخلاق ، سیاست و مابعدالطبیعه را باز شناسد و به سعادت نهایی برسد. این مطلب ، که در تهذیب الاخلاق به صورت بحثی و نظری آمده ، در جاویدان خرد در قالب وصایا، حکمت ها و رمزها مطرح شده است.
همانطور که نیچه، یکی از بزرگترین فرزانگان تاریخ گفته است؛ «مرگ پایان زندگی است، ولی مرگاندیشی آغاز آن.» از لحظهای که انسان به اندیشه مرگ میافتد، تازه زندگی راستین و واقعیاش را شروع میکند. نیچه میگفت اگر میخواهید زندگی [راستین]تان را آغاز کنید، خود را در یک آزمایش خیالی و ذهنی تصور کنید که در آن، مثلاً، فرشته مرگ در برابر تو حاضر میشود و میگوید فقط و فقط این فرصت را داری که نوشته روی سنگ قبرت را بنویسی و به محض اینکه آن را نوشتی، قبض روح میشوی؛ هر چه میخواهی بنویس ولی به این صورت: در قسمت اول جملات خود، آرمانهایتان را و در قسمت دوم، واقعیت زندگیتان را بنویسید، مثلاً بنویسید در اینجا کسی آرمیده است که میخواست با همه مهربان باشد (یعنی آرمانش این بود) اما دست به قتل زد (یعنی واقعیت زندگیاش این شد)؛ میخواست عالم بزرگی بشود
داستان رستم به زبان سُغدی که ریشه اسطورهای دارد و به احتمال قوی مربوط به اساطیر اقوام ایرانی شرقی است، اگر چه جزء مجموعه متون سغدی بودایی که در چین پیدا شده میباشد، از نظر محتوا ارتباط با متون بودایی ندارد. داستانی کاملاً مستقل است و از هیچ یک از دیدگاههای فلسفی بودا متأثر نیست. برای مقدمه بد نیست عرض شود که به طور کلی مدارک زبان سغدی را متون دینی تشکیل میدهد و این به خصوص درباره مدارک مکشوف در چین و در ترکستان چین صادق است.۱ چون اغلب مهاجرنشینهای سغدی در خاک چین و در طول راه ابریشم، تابع دینهای بودایی یا مانوی یا مسیحی بودند، و نوشتههای آنها متأثر از متون سه دین نامبرده میباشد و این تأثیر عمیق نه فقط در نوشتههای دینی و دستورات شرعی و داستانهای آفرینش دیده میشود، بلکه در داستانهای به ظاهر مستقل نیز تأثیر فلسفه و عقاید این سه دین بر متون و بر زبان سغدی مشهور است.
آغاز هزاره سوم، عصر تمدن و تکنولوژی و اوجگیری اندیشه و عقلانیت انسان، که هر روز خبری تازه از کشفی جدید در عرصههای گوناگون علم همراه با گزارش پرتاب ماهوارههای فضایی انتشار مییابد، اجتماعات ساکنان کشورهای غربی برای حفظ محیط زیست و جلوگیری از گسترش گازهای گلخانهای و حمایت از حیوانات و…. پشتیبانی از قشرهای مطرود اجتماعی تصویری برای بازآفرینی واقعیتهای زیستگاه غرب به نمایش میگذارند، جدلهای اقتصادی و اعتقادی و علمی واجتماعی بر روی میز مذاکره حل و فصل میشود، شهرهای قرون میانی با همان ساختار و سیما و جمعیتهای متعادل و هوای پاک و مصفا با امکانات شایسته زندگی انسان برپا و برقرارند. و در کلانشهرها هر تازهوارد از سکوت آسمانخراشهای هزار واحدی مبهوت میماند که خانه ارواح است یا خوابگاه هزاران موجود قانونمند؟ و… سرزمینی که تا پیش از رنسانس و انقلاب کبیر فرانسه، بود آنچه بود و کرد آنچه کرد (؟!)
دکتر نصرالله پورجوادی در مطلبی که در فیس بوک خود نوشته است به ماجرای جالبی اشاره کرد. او با این توضیح که ” برخی از دوستان فیس بوکی در ذیل استاتوس قبلی من که در بارۀ دین و مدرنیته بود از من سؤال کرده بودند که: آقا، دین چه جوری مدرن می شود؟ دین که سرا پا قرون وسطاست.” نوشت : با این سؤال خواسته اند بنده را به حرف بیاورند. بنده به این دوستان فیس بوکی عرض می کنم که اولا من وقتی این جور سؤالات را می خوانم پیش خودم می گویم. این آقا یا خانم که می تواند باشد؟
«نقد» که واژه درست فارسی آن «سنجش» است، محصول دوران جدید است. در سنت گذشته «مجادله» و «مناقشه» و «تخطئه» وجود داشت که البته اینها با مفهوم نقد یا سنجش در دوران جدید تفاوت جدی دارد. اما «سنجش» به معنای گسترده و به معنای امروزین آن واجد بنیادهای جدی فلسفی است که در بستر شکلگیری فلسفه دوران که به آن «فلسفه انتقادی» میگویند، برساخته شد.
چرا و به چه دلیل امام هفتم در شکل و زیّ و شمایل یک اعرابی یعنی یک عرب بدوی و بیابانگرد در مراسم حج شرکت میکند، و در موقع طواف مورد سوءظن مأموران جیرهخوار و مورد مزاحمت شخص هارون واقع میشود؟ این پنهانکاری و آن آوارگی برای این است که دستگاه جور نه تنها شخص امام را، بلکه کیان امامت و پایگاه تشیع و جمعیت عظیم و ناراضی و مبارز شیعه را تهدید میکند و در این موقعیت، چارهای جز تقیه و پنهانکاری و گیجکردن دستگاه جور نبود. این حالت تنکّر و آوارگی، در عین حال برکات و آثار خیری هم داشت. در قضیه آن غار، راهب مسیحی مسلمان میشود، و در زمان طواف، سخنانی به هارون میگوید که شگفتزدهاش میکند.
«روزهای کودکی من ساعات و دقایق پربار و آموزندهای بود، بخصوص سفر از کچو به قمشه گذشتن از اردستان و زواره و دیههای اصفهان و دیدن فقر و ذکاوت مردم این نواحی شوق زندگی را در کالبدم بیدار میکرد. پدر و جدم هر دو در قمشه زاهدانه زندگی محترمانهای داشتند، آنان قناعت را به جد، کمال رکن زندگی خود قرار داده بودند. روزهای پنجشنبه با او پیاده به اسفه میرفتیم و در خانه اسفندیار که او هم کودک بود، وارد میشدیم. من با اسفندیار به سیر باغ و صحرا میرفتم. در اسفه مرد وارسته و ملائی با فراغت میزیست که اهالی او را ملا و بعدها که من به اصفهان آمدم، به «ملانجات علی» مشهور شد. این مرد همه آداب و رسوم دست و پاگیر را شکسته و هیچ قید و بندی را نپذیرفته بود و خودش و عیالش در فقر مفرط و اوج آزادگی به سر میبردند.
طبق قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به شرع»، در موضوع اتانازی عقل حکم میکند که بتوان بیماری را که از درد طاقتفرسا رنج میبرد، با اتانازی غیر فعال، یعنی قطع درمان، رهایی بخشید. شرع نیز این موضوع را تأیید میکند که با خودداری از مداوا، بیمار لاعلاج از درد و رنج طاقت فرسا خلاصی یابد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید