در جامعهشناسی، هر طبقهای زبانی، احساساتی، فکری، روحی، حساسیتهایی، تمایلاتی و بهخصوص آرزوها و بالاخص جهانبینی خاص خود را دارد و در نتیجه دردها و نیازهای آن نیز ویژه خویش است و در این صورت، دین چگونه ممکن است به شدت خود را از این همه برکنار دارد؟ نه میتواند و نه میخواهد و نه باید.
پیامبر در مدینه، نه دنبال جنگ با فرقهای بود و نه برای تحمیل دین خود تلاش میکرد، بلکه میخواست با تشکیل یک دولت عادلانه و ضد ستم قلوب همگان را به یکتاپرستی جذب نماید. در جامعهای که پیامبر پایهریزی کرد، دو مسئله مورد اهمیت بود: یکی امنیت و دیگری عدالت.به تعبیر قرآن از میان برداشتن جوع وخوف.
روشن بودن تعاريف و مفاهيم، كمك فراواني به مسئولان، برنامهريزان و پژوهشگران رشتههاي مختلف علمي، در زمينه شناخت و برنامهريزيهاي ضروري براي جامعه عشايري خواهد کرد. آن چه در پی می آید، تلاشی در این زمینه است.: دو واژه «ايل» و «عشيره» از زبانهاي تركي و عربي به زبان فارسي راه يافتهاند. جمع اولي به غلط «ايلات» و جمع دومي «عشائر» است.
دکتر حسن انوری: ایران آشناترین نامی است که خواننده «شاهنامه» با آن روبرو میشود و بیش از هشتصد بار در سراسر شاهنامه تکرار شده است. این نام در شاهنامه به کجا اطلاق شده است؟ به یقین خوانندگان دقیق شاهنامه به ابهامی که از نظر جغرافیایی در کاربرد این واژه هست، توجه کرده و از خود پرسیدهاند: ایران در شاهنامه با چه مرزهایی مشخص میشود؟ این ابهام در وهله نخست از آنجاست که در شاهنامه مانند دیگر حماسههای طبیعی و ملی زمان و مکان را ارج و اهمیتی نیست.
اهل مکه برخی از سورهها و آیههای قرآن را به ادبیات آن کاهنان شبیه دیده و لذا پیامبر را کاهن یا شاعر و یا مجنون مینامیدند که قرآن کریم و زبان وحی، این تهمت را بارها و بارها از پیامبر دفع میکند. در قرآن کریم، بارها از مشرکان نقل شده است که به محمد، «مجنون» می گفتند. از جمله: طور، ۲۹. قلم، ۲ و ۵۱ و در آیات دیگری آمده که میگفتند: او دارای «جِنَّة» است. از جمله: سبأ، ۸. مؤمنون ۲۵ و ۷۰. اعراف، ۱۸۴. مفسران و مترجمان تا آنجا که من دیده ام، مجنون را به معنای دیوانه گرفتهاند و جِنَّة را به معنی جنون یعنی دیوانگی. از جمله: مکارم، الهی قمشه ای، فولادوند، مجتبوی و پاینده.
عنوان این جلسه «دومین پیش نشست همایش ملی نقد اعتزال نو» می باشد. قبل از شروع بحث، اجازه می خواهم به «عنوان» این نشست، که حکایت گر نکاتی بسیار اساسی در حیات اجتماعی و فرهنگی روزگار کنونی ماست، انتقاداتی داشته باشم. نخستین انتقادم به «عنوان» همایش پیش روی، «نقد اعتزال نو»، این است که دست اندرکاران همایش و تفکر آنان از همان آغاز موضع سلبی و منفی خود را با واژه «نقد» نسبت به «اعتزال گرایی و نواعتزال گرایی» بیان داشته، پرسشگری، جست وجوی آزادانه حقیقت و لذا امکان دفاع از خردگرایی، «اعتزال گرایی و نواعتزال گرایی» را لااقل به نحو ذهنی برای خویشتن سرکوب کرده اند.
من با لفظ روشنفکری دینی مشکل ندارم و معتقدم که صاحبنظران و متفکران حق دارند که اصطلاح بسازند. آنها با زبان انس و رفاقتی دارند که حتی میتوانند اصطلاحات را به معنای تازه به کار برند؛ اما در جایی که تفکر ضعیف است زبان و اصطلاحسازی هم دچار پریشانی و آشفتگی میشود. روشنفکری، روشنی فکر نیست، بلکه معنی اصطلاحی خاص دارد؛ اما وقتی این تعبیر در زبان ما به کار میرود شاید به ذهنها متبادر شود که روشنفکر در مقابل تاریکاندیش است و آن را مدح تلقی کنند؛ ولی فکر، روشن و تاریک ندارد، پیداست که بعضی افکار پیچیدهتر است و بعضی دیگر چندان پیچیده نیست.
دین باید وجه الهی داشته باشد و دارای جنبهیی باشد كه از آن به جنبه «ید الحقی» تعبیر میكنند، یعنی آن طرفی كه طرف خ داست، اصلا بدون خداوند معنایی نخواهد داشت. جنبه یدالحقی را «ولایت» میگویند و دینی كه جنبه یدالحقی نداشته باشد، دین نیست. ولایت یعنی وجهی از دین كه انسان را به خدا میرساند، ولایت در لــغت به معنای قرب است، دو عدد متوالی و نزدیك به هم كه فـاصلهیی نداشته باشند. ولایت مایه تقرب بنده به خداوند است
در این نوشته قصد ورود به جزئیات زندگی پیامبر اکرم(ص) را نداریم؛ آن مبحثی است که مجالی فراخ میطلبد. فقط میخواهیم به بیان حقیقتی دردناک و ضرورتهایی بپردازیم که شرایط جدید جهان به ما دیکته میکند. امروز پیامبر اکرم(ص) مورد هجوم و حملههای جدیدی واقع میشود که برای دفع آنها نیاز به یک الهیات فعال، مبتکرانه، پویا، نواندیش، بازسازی شده و احیاگرانه داریم. این البته بحثی دراز دامن و بسیار گسترده و فنی است که نیاز به تشریح مفصل دارد اما در اینجا تنها به اشاراتی بسنده میکنیم، باشد که راهگشای اندیشمندان فرزانه و اهل درد باشد.
بحث از بنیادهای اخلاقی در رفتار سیاسی دولتمردان و حکمرانان، بحثی است که اگر چه طرح و تدوین آن، در دنیای مدرن شکل گرفته است اما همواره در طول تاریخ، بویژه در سیر تاریخ سیاسی اسلام و حکومت شیعی، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در واقع، توجه به ارتباط میان اخلاق و سیاست، توجه به ارتباط تنگاتنگ میان نظر و عمل است؛ ارتباطی که امروزه برای بسیاری از قدرتهای سیاسی مغفول مانده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید