با تشکیل نهاد خلافت به خصوص در دورۀ عباسی، ایرانیان نیز با هدف بازیابی قدرت و هویت سیاسی خویش، نهاد سلطنت را تاسیس و با خلفای عباسی به رقابت و گاه دشمنی پرداختند. در دوره خوارزمشاهیان، خلفا و سلاطین با بهره گیری از عوامل مختلف از جمله سیاست های مذهبی، در پی بسط و توسعه قدرت و قلمرو خود بودند. عراق عجم مهمترین منطقه محل نزاع این دو نهاد در این دوره، به آوردگاه خلفای عباسی و خوارزمشاهیان و متحدان سیاسی آنان تبدیل شده بود. خلاء قدرت ناشی از اضمحلال سلاجقه بزرگ، طمع این دو قدرت را برای تصاحب میراث سلاجقه دو چندان ساخته بود.
چکیده: ترجمه منابع آثار و تألیفات از زبان های اروپایی در دورۀ قاجار یک داد و ستد فرهنگی، علمی و تجربی بود که بر نگرش، جهان بینی و فرهنگ و معارف گروه های فعال اجتماعی ایران تأثیر زیادی داشت. در این فرآیند، رابطۀ زبان و فرهنگ در ترجمه به عنوان یک اصل مهم در مطالعات فرهنگی، نقش اثرگذاری در شکل گیری گفتمان میان متن مبدأ و ذهن و فرهنگ خالقان جدید (مترجمان) در جامعة ایران داشته است.
بخشی از اسواران به عنوان جنگجویان سواره نظام ویژۀ ارتش ساسانی در آستانۀ فتوح به مسلمانان پیوستند و ضمن ادامۀ فعالیت نظامی و نقش در گسترش فتوحات اسلامی، پس از استقرار در شهرهای تازه تأسیس بصره و کوفه در فعالیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این شهرها سهمی عمده داشتند. آنها پس از روی کار آمدن امویان، ضمن شرکت در جنبش های ضد اموی به فعالیت فکری علیه جریان جبرگرایی که از سوی امویان تبلیغ می شد روی آوردندکه نتیجه آن پیدایش تفکر «قدری» بود. فعالیت های ضد اموی اسواران منجر به تبعید تعدادی از آنان به مرزهای سوریه شدو در آنجا نقش مهمی در تحولات سیاسی و فرهنگی دنیای اسلام بازی کردند.
بیش از هزارسال از تدوین شاهنامه می گذرد. این اثر سترگ، طی آن مدت، در معرض تصرفات گوناگون از قبیل الحاق و جذف و جابه جایی و تغییر و تبدیل بوده است. در ویرایش های متأخر، همۀ آثار دستکاری ها زدوده نشده است. افزون بر آن، شماری از ناهنجاری ها و اشکال ها چه بسا، به جهات و از راه های گوناگون، در خلال سی سال مدت ساخت و پرداخت تحریرهای متعدد این شاهکار نفس گیر، به سروده های خود شاعر راه یافته باشد. وظیفۀ ما به حیث حافظ این میراث گرانبها آن است که تا آخرین حد امکان در پالایش آن بکوشیم و آن را هرچه بیشتر به صورت اصیلش نزدیک تر سازیم.
در بخش اول و در بخش بازخوانی، دربارة طنزپرداز برجسته و صاحب نبوغ ایران زنده یاد پرویز شاپور، نکاتی گفته آمد و اجمالی دربارة زندگی و شیوه خاص گزینگویههای او به نام کاریکلماتور بیان شد. در این قسمت با سبک و امکانات این نوع لطیفههای کوتاه و ماهیت ادبی و کیفیت پرورش و شکلگیری آنها آشنا خواهیم شد.
از موسیقی باستانی ایرانی اطلاع دقیقی نداریم، اما آثار آن در حجاری ها و اشعار قدیم و کتاب های لغت باقی مانده است. نام نویسندگانی مانند باربد و نکیسا و اسم آوازهای و لحن های موسیقی که در اشعار فارسی و کتاب های لغت دیده می شود و نقش سازهای قدیم و نوازندگان درباری در حجاری ها همه حکایت از عظمت و جلال موسیقی دارد. بعد از اسلام تا یکی دو قرن، از سرنوشت موسیقی خبری در دست نیست، بعدها که شرایط برای فعالیتهای علمی و هنری مساعد شد،پیشرفت موسیقی خیلی کندتر و نامحسوستر از دیگر رشته های هنر صورت گرفت. اما از زمان فارابی به بعد موسیقی در ایران به صورت علمی و مدون درآمد و دارای کتاب و صبغه علمی شد(مراغی،14:1356). در این مقاله به سیر موسیقی در ایران پس از اسلام پرداخته می شود.
«آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس» (تولد: ۴۷۷–۴۷۵ میلادی، فوت: ۵۲۶ میلادی) بهعنوان یکی از واسطههای مابین فلسفهی باستان و فلسفهی لاتین قرون میانه شناخته شده است و کتاب «تسلای فلسفه» (Consolation of Philosophy) وی را بهعنوان نویسندهای دارای ذوق سرشار ادبی که توانایی مطرح کردن مفاهیم فلسفی را در قالب دراماتیک -با وجهی عامهفهم - دارا است، میشناساند.
ماهیت و چیستی «تربیت» از نظرگاه افلاطون؛ فلاسفه همواره قصد داشتهاند مسیر دیدن، اندیشیدن، عمل کردن و تعامل ما را تغییر دهند، چراکه آنها خودشان را نخستین آموزگاران و مربی نوع بشر میپنداشتند و تصور میکردند که تفسیر درست جهان -درک آن و جایگاه ما در آن- میتواند ما را از وهم و خیال رها کند و ما را بهسوی فعالیتهایی همچون تأمل در نظم الهی، پیشرفتهای علمی و یا خلاقیت هنری هدایت کند که برای ما مناسبترین هستند.
آنان که با آشوبها و فتنههای زمانه حافظ آشنایند، نیک میدانند رمز این آرزوها، که حق طبیعی هر فرد و جامعهای است، چیست و چرا حافظ کنج فراغت را بر همه دنیا ترجیح میدهد و از دستدادن آن را برابر با فروختن یوسف به ثمن بخس میداند. آری، او در «زمانهای عجیب» زندگی میکند؛ زمانهای که جاهطلبیها و خودخواهیهای گروهی بیمغز و ستمگر همه مردم را در جهنمی از ناامنی و درد و رنج قرار داده است. حافظ این دوره را چنین توصیف میکند
نگاه حافظ به اخلاق و انسان اگر اولویت دادن به انسان را از پایههای اصلی نوینگرایی بدانیم، این اصل را در نگاه حافظ به انسان، فارغ از هر نوع درجه بندی و ارزشداوری، نیز به روشنی خواهیم دید. در بعضی از این ابیات نیز حافظ اشارات روشنی به رواداری، آزادی بیان و برابری انسانها دارد که همه این مفاهیم، انسانگرایانه و از ارزشهای نوینگرایانه (مدرنیستی) است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید