مقاله

نتیجه جستجو برای

در میان خبرنامه‌های همایش‌ها که غالباً به صورت تشریفاتی و کم‌محتوا تهیه می‌شود، خبرنامه‌ای اخیراً به دستم رسید، تحت عنوان «سید العارفین» که در تاریخ آبان 1391 به مناسبت همایش بزرگداشت آیة الله سید علی قاضی طباطبایی انتشار یافته است. این خبرنامه سرشار از نکته و تصویر و سند‌های مهم در مورد بزرگان خاندان قاضی طباطبایی است، به ویژه سید علی قاضی (عارف مشهور)، سید محمدحسین طباطبایی (مفسر)، سید محمدعلی قاضی طباطبایی (امام جمعه شهید تبریز) که برگ برگ آن برای پژوهشگران سخن تازه دارد.

( ادامه مطلب )

رسالة نکت المنطق یکی از آثار منطقی کوتاه و نکته دار ابن سینا است که تاکنون به چاپ نرسیده و تنها در حدود نیمی از آن ــ که بی غلط هم نیست ــ در حاشیة کتاب شرح الهدایة الأثیریّة نوشتة ملاّصدرا به صورت چاپ سنگی منتشر شده است. تصحیح تحقیقی این رساله برپایة سه نسخة موجود در کتابخانه های استانبول، یک نسخه از کتابخانة مجلس سنا و نیمة یادشده در چاپ سنگی انجام گرفته است.

( ادامه مطلب )

یکی از مباحثی که در علم اصول فقه شیعی به نحو تطبیقی ومقایسه ای مورد بحث قرار گرفته مبحث " تخطئه وتصویب" است .فقهای شیعی امامی دراین مسأله با مکاتب اهل سنت به گفتگو نشسته وبه گونه ای موضع گیری کرده اند که از مختصات ومنفردات طرفین شده است. اشعریان ودسته قلیلی از معتزله می گفتند خدواند در عالم واقع حکمی ندارد بلکه حکم خدا همان است که آراء صاحب نظران بر آن مستقر می گردد. بنابراین هیچ گاه مجتهدان خطا نمی کنند .این نظریه را تصویب و پیروان آن را "مصوِّبه" می نامند. صاحبان نظریه مقابل می گویند خداوند احکامی در واقع دارد و مجتهدان ممکن است به آنها برسند وممکن است خطا کنند، پیروان این نظریه را "مخطِّئه" می گویند.

( ادامه مطلب )

ظاهراً جایگاه غزالی در تاریخ فلسفۀ اسلامی معلوم است. بسیاری کسان، گمان می-کنند که او با فلسفه مخالفت کرده و آن را از سیر و پیشرفت باز داشته است. در اینکه کتاب تهافت الفلاسفة، متضمن مطالب کلامی ضد فلسفه و احکام فقهی مشعر بر انتساب آراء فلاسفه به کفر و بدعت است، تردید نمی توان کرد. ولی قبل از غزالی هم، فقیهان بسیاری منطق و فلسفه را زندقه دانسته بودند و اگر تکفیر و تحریم فلاسفه و فلسفه، راه را می بست؛ می بایست راه فارابی و ابن سینا با زندقه دانستن منطق و ادّعای کفایت نحو به جای آن بسته شده باشد.

( ادامه مطلب )

ناسازگاری سخنان غزالی درباره موضوعات گوناگون از جمله در باب تعریف عقل و شأن و کارآیی آن در رساندن انسان به معرفت، کار پژوهش در آثار او را دشوار می سازد. او گاهی عقل را تنها به حیث استدلالی اش محدود میکند وگاه آن را به عرصه ایمان وارد می کند. گاه اعتمادش به عقل بسیار ضعیف یا محدود می شود و گاه گویی در همه عرصه ها بدان حضوری قابل توجه می بخشد.

( ادامه مطلب )

دو ردّیه که یکی مبتنی بر کلام اشعری و دیگری مبتنی بر کلام معتزلی است، در فاصله کوتاهی از یکدیگر در قرن ششم نگاشته شده اند و با رویکردهای مختلفی به نقد آراء فلاسفه در حوزه مسائل فلسفی مرتبط با معتقدات دینی، پرداخته اند. این دو ردّیه هم به جهت انگیزه نویسندگان آنها و هم به لحاظ روش نقد مسائل فلسفی و هم به لحاظ محتوا و مضمون و هم به جهت میزان تأثیرگذاری، با یکدیگر تفاوت های عمده ای دارند. نگارنده در این مقاله دو اثر مزبور را در محورهای چهارگانه فوق با یکدیگر مقایسه کرده است.

( ادامه مطلب )

حافظ در بیتِ «دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما / چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما» از پیری یاد میکند که در ابتدا خراباتی نبوده، بلکه اهل طریقت و مسجد بوده و حال، ناگهان خراباتی شده است. منظور حافظ از این شخصیت که «پیر ما» خوانده شده چه کسی بوده است؟ آیا این پیر، شخصیتی تاریخی و واقعی بوده یا صرفاً شاعر، در عالم خیال خود، او را خلق کرده است؟

( ادامه مطلب )

احیاء علوم الدّین مهم ترین کتاب غزالی است که در قرن پنجم هجری نوشته شده است. در این کتاب، غزالی به عنوان یک مجدّد دینی، به دنبال احیای علم دین است و به سبک اصحاب هرمنوتیک، یادآور معنای اوّلیهٴ الفاظ مهم دینی میشود که در زمانه ٴ او تحریف شده یا به معانی خاصی تخصیص یافته اند. در تاریخ تفکر اسلامی، عنوان این کتاب، مبدّل به یک سرمشق و یک طرح (project) دینی شده و هر بار که متفکران بزرگ اسلامی، از مولوی تا ملاصدرا، به دنبال احیای علوم دین برآمده اند، به این کتاب نظر داشته اند.

( ادامه مطلب )

گفته می‌شود که حقوق طبیعی ماهیتی حراست‌کننده دارد، از همین منظر است که حقوق طبیعی و لیبرالیسم ارتباط وثیقی با یکدیگر می‌یابند، بدین معنا که اگر بپذیریم لیبرالیسم همواره دغدغه‌ی آزادی افراد و محدود کردن قدرت دولت را داشته است آن‌گاه این ارتباط معنادارتر خواهد شد.

( ادامه مطلب )

پرسش اصلی این است که آیا فلسفۀ اسلامی در عصر حاضر می‌تواند نقشی داشته باشد؟ تلقی ما از فلسفه چیست؟ اگر جامعۀ عالمان فلسفه و فیلسوفان قرارداد کنند که از فلسفه مثلاً چیزی را مراد کنند، بر ماست که آن را بپذیریم. در طول تاریخ هم این اجماع حاصل بوده که از فلسفه، یک سیر عقلانی مراد می‌کرده‌اند برای درمان حیرتمان و اصلاً و اساساً آن را در روند انتقال علم یونانی از یونان به ارث برده‌ایم و من به این دعواها که بر سر مضاف‌الیه اسلامی آن به راه انداخته‌اند وقعی نمی‌گذارم و جنگ این غوغاییان را همه عذر می‌نهم؛ از این‌ جهت که این فکر بالأخره وارد زیست‌جهان فرهنگی ما شده است؛ یعنی قلمرو اندیشۀ اسلامی از شرق تا غرب و رنگی از خودمان به خودش گرفته است.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: