مقاله

نتیجه جستجو برای

سهروردی و تداوم میراث ایرانی ابن‌سینا از برخی نوشته‌های ابن‌سینا برمی‌آید که وی درصدد تدوین نظام فلسفی نوینی بوده که «حکمت یا فلسفه مشرقی» نامیده شده است. مهم‌ترین فقره در این باره، مقدمه ابن سینا بر کتاب منطق المشرقیین است که برخی پژوهشگران آن را بخشی از رساله‌ای مفصل‌تر دانسته‌اند.

( ادامه مطلب )

فلسفه از زمانی که رختِ خدمت به انسانیت را از تن بیرون کرد، راه خود را نیز گم کرد. امروزه فیلسوفانی که در فلسفه‌ورزی مهارت دارند، ‌ به دانشجویان تازه‌کار، فلسفه می‌آموزند تا آنان هم بتوانند به دانشجویانِ پس از خود فلسفه بیاموزند. همین روند تا بی‌نهایت ادامه می‌یابد! مثل این است که پزشکان بخواهند به تدریس طب بسنده کنند و دانشجویانشان نیز بدون اینکه به کاربرد پزشکی در زندگی مردم اهمیتی بدهند، تنها سرگرم تدریس شوند. به‌راستی چرا هیچ‌کس به فلسفۀ عملیِ مطلوب نمی‌پردازد؟ چرا فلاسفه سودای کاستن از آلام بشر و آموختنِ روش صحیح زندگی به آنان را از سر بیرون کردند؟

( ادامه مطلب )

«همه ما ماهی سیاه کوچولو هستیم.» توران میرهادی شاید این سخن فرهنگ‌بانوی ایران، توران میرهادی پارادوکسکال به‌نظر برسد؛ بانویی را که تمام عمر به کار گروهی و فعالیت فرهنگی و مدنی با بهره‌گیری از خرد جمعی مشغول بوده، با ماهی‌ سیاه کوچولوِ تک‌رو چه‌ کار؟

( ادامه مطلب )

رویکردِ قرآن‌محور تا حدود زیادی سنت حقوقی اسلام یعنی فقه را نادیده می‌گیرد. اکثرِ مسائلِ معاصر دربارهٔ سیاست، جنگ و نابرابری جنسیتی که افسرالدین از آن‌ها بحث می‌کند مسائلی فقهی هستند. در فقه اسلامی توضیح‌المسائل‌هایی است که با جزئیات توضیح می‌دهد چگونه یک مسلمان باید به اسلام عمل کند. فقهای مسلمان همیشه تعدادی از مکاتب فقهی را به رسمیت شناخته‌اند و عموماً به مکاتبی که به فرقهٔ خودشان تعلق داشته، احترام گذاشته‌اند. اما چیزی که در هرمنوتیکِ بسیاری از نوگرایانِ مسلمان عجیب به نظر می‌رسد عدم توجه آن‌ها به فقه است.

( ادامه مطلب )

بسیاری از تمدن‌ها افول کرده‌اند و نهایتاً مرده‌اند، بی‌آنکه هیچ احیایی را تجربه کرده‌ باشند، تعداد اندکی از آن‌ها به دلیلِ مهارت‌هایشان، یا خصصه‌های جمعی و مخصوصاً، پیش از هر چیز دیگری، به دلیلِ انعطاف‌پذیری یا قابلیت‌شان در سازگاری، نسبت به بقیه عمر طولانی‌تری کرده‌اند. هیچ تمدنی ابدی نیست، تمدن‌ها همواره در حال تغییر و تحول‌اند. در زمانه‌ای که اجتماعاتِ جهان ارتباطات کمتری داشتند، تمدن‌های مختلف می‌توانستند مجزای از یکدیگر باقی بمانند

( ادامه مطلب )

«کریم اصفهانیان هم که دیروز درگذشت...، جمله‌ای که استاد عزیزم جناب سیدعلی آل‌داود در میانۀ گفت و گویی گرم در خصوص یکی از بزرگان درستکار دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران بدون هر مقدمه‌ای بر زبان آورد. یکی لحظه خشکم زد. از بهت خبر کمی هم حالت خنده به من دست داد. چندبار با نهایت تعجب از درگذشت مرحوم اصفهانیان پرسیدم. مانده بودم چه بگویم. به یک معنی این جمله نطق‌ام را کور کرد. دورخیز برداشته بودم تا در موضوع گفت و گوی خود خاطره‌ای شیرین تعریف کنم، تلخی خبر درگذشت زنده‌یاد اصفهانیان هر شیرینی و خوشی را از یادم برد.

( ادامه مطلب )

در قرون وسطا تعداد زیادی از اسلاوها و مجارها از اعماق اوراسیا به اروپای مرکزی و شرقی مهاجرت کردند، مسیحی شدند، جوامعی مانند لهستان و بلغارستان را تشکیل دادند و درون نظام حکومتیِ اروپا جاگیر شدند. اما امروزه صدها هزار مسلمان امنیت اجتماعیِ شکنندۀ اروپا را تهدید می‌کنند؛ چون تمایلی به مسیحی‌شدن ندارند و به آرامی وارد آن دسته از کشورهای اروپایی می‌شوند که دچار رکود اقتصادی هستند. اکنون اروپا باید راه‌های دیگری برای متحدکردنِ فعالانۀ جهان اسلام با خود بیابد.

( ادامه مطلب )

انتشار شاهنامه خالقی مطلق تحول بزرگی در عرصۀ شاهنامه شناسی و تصحیح متن در ایران بود. دعوت صریح خالقی از منتقدان در مقدمۀ متن شاهنامه اش برای بررسی بیت بیت تصحیح او و بحث های گوناگون تصحیح متن در یادداشت های شاهنامه توسط او، باب جدیدی را در مقابل پژوهشگران این عرصه گشود.

( ادامه مطلب )

حسن انصاری: ویلفرد مادلونگ در مقاله ممتازش درباره گسترش حنفی گری و ماتریدی گری در میان ترکان به پیامدهای مهاجرت ترکان به سمت غرب و آسیای صغیر از جهت جوانب کلامی و مذهبی پرداخته است. این روزها من مشغول تدوین پژوهش پر دامنه ای هستم درباره سیر تحول حنفی گری و مذهب ماتریدی از خراسان تا آسیای صغیر و برآمدن دولت عثمانی. نکته ای که اینجا می خواهم بدان بپردازم در رابطه با نسبت زبان فارسی است با ادبیات مذهب حنفی در خراسان و ماوراء النهر و اهمیت ادبیات این سرزمین ها در رابطه با بازخوانی تاریخ اجتماعی و فرهنگی خراسان و ماوراء النهر.

( ادامه مطلب )

مکتب کمبریج را باید جنبشی در مقابل سنت آثار بزرگ (the “great text” tradition) که بیش از هر چیز در اندیشه و آثار آرتور لاوجوی (۱۸۷۳-۱۹۶۲) ریشه داشت، قلمداد کرد. سنت آثار بزرگ تا حد زیادی در مفهوم تاریخ عقاید (history of ideas) ریشه دارد که لاوجوی برای نخستین بار از آن استفاده کرد و مفهوم نقد (criticism) را -که تا پیش از این حوزه‌ی مطالعات ادبی را پو‍‍شش می‌داد- به عرصه‌ی مطالعه‌ی عقاید وارد کرد.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: