هرچند امروزه مطالعات مقایسه ای در بسیاری از زمینه ها رواج یافته است، ولی در سنـت کلامی و الهیاتی کمتر شاهد چنین مقایسه های علمی و معرفتی هستیم. بی شک در پرتو مقایسه های علمی، بهتر می توان به فهم میرٍاث سنـتی و نیز جریان های الهیاتی و معرفتی معاصر دست یافت.
حاصل سفر دو هفته ای اینجانب به جمهوری قزاقستان به دعوت دانشگاه فارابی آشنایی با ایرانشناسان و دوستداران زبان و فرهنگ ایرانی در آن دیار بود. یکی از ایرانشناسان برجسته قزاق آقای تیمور بیسمبیوف بود که تحقیقات ارزنده ای در زبان و فرهنگ ایران و ملت های فرارود کرد.
سه سفرنامه: رایی بنیامین تطیلی، آنتونیو تنرور و میکل ممبره (از زمان سلطان سنجر و اوایل صفویه) با دو شرح دربارۀ سفرنامه های اسپانیولی، پرتغالی و ایتالیایی، به کوشش حسن جوادی و ویلم فلور، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، 1393 ش.
بررسی تطبیقی آثار ادبی، به ویژه در حوزۀ حماسی، علاوه بر آشکار ساختن اشتراکات، وجوه تمایز و میزان تأثیرپذیری آثار را از یکدیگر معلوم می سازد.
اسطورهی گیلگمش که به قولی کهنترین اسطورهی جهان و حدود چهار هزار سال عمر دارد، داستان تکامل و رنج و به پوچی رسیدن انسان است. آنچه باعث امتیاز این اسطوره بر دیگر اساطیر جهان میشود، ضرب آهنگ فلسفی آن است که در هر بخش با طنینی دیگر ذهن انسان امروز را درگیر میکند وگرنه ظاهر داستان از بافت سادهای برخوردار است و مانند هر اسطورهی دیگر بر پایهی وقایع ناباورانه قرار دارد
34 جلد از مجموعه 110 جلدی بحار الأنوار، ذیل عناوین مرتبط با تاریخ اسلام قرار دارند و میتوان این تاریخ را به سه بخش: «تاریخ پیامبر(ص) [ج 15 ـ 22]»، «تاریخ تحولات سیاسی از تشکیل سقیفه تا پایان خلافت امیرمؤمنان، علی(ع) [ج 28 ـ 34]» و «تاریخ امامان شیعه: [ج 35 ـ 53]» تقسیم نمود.
تمایلات تجزیهطلبانه و اعلام خودمختاری تنها منحصر به جغرافیای سیاسی و دولتها نیست؛ این تمایلات در حیطههای علمی کمتر از امور سیاسی نیست.
در شمارههای گذشته، بحثی درباره ماهیت و سیرتطوّر «مقامه» داشتیم. مقامهنویسی چندان مورد پسند و مطبوع ذوق ایرانیان نبود. آن نوع ادبی كه پارسیزبانان را خوش میآمد و محبوب ادیبان و خوانندگان آثار ادبی بود، «حكایت» نام داشت و قرنها در عرصه نثر زیبای پارسی سلطنت میكرد.
متافیزیک در سیر تاریخی خود رویکردهای متعددی را پشت سر نهاده است. در فلسفه قدیم یونان توجه اساسی به شناخت طبیعت بود تا هنگامی که سوفسطائیان و سقراط آن را به شناخت تواناییهای ادراکی انسان سوق دادند و بحثهای متافیزیکی بیش از هر چیز به معرفتشناسی تبدیل شد.
به نظر کربن، فلسفه جدید در پی ابنرشد، عالم خیال را حذف کرد و دو عالم (حس و عقل) را به گونهای که هیچ رشته پیوند و ارتباط میان آنها نیست و از هم کاملا گسیختهاند، تصدیق کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید