آنچه در این مقال می خوانید، مروری است ادیبانه بر تاریخ تلاش های نافرجام فکری بشر در جهت شناخت حقیقت هستی و گشودن گرهی از معمای رازناک وجود. و شاید بث الشکوایی است برخاسته از قلمی که حاصل سال ها مداقه و باریک بینی در فلسفه حیات و مشاهده گم گشتگی های انسانی را به نثری شعرآمیز و یا شعری نثرآمیز بیان ساخته است.
سخن از تقابل میان عاطفه ازلی بی زوال شورآفرین عشق است و بارقه نخستین خلقت یعنی عقل. دو مقوله ای که همواره تعارض آن دو از مهم ترین مسایل مورد بحث در طول تاریخ عرفانی ادب فارسی بوده است. موضوعی که پژوهش ها و نقدهای بسیاری در پی داشته است.
در این مقاله کوشش شده است که در احوال امیر خسرو و مرشد وی، نظام الدین اولیا، سخنی هر چند کوتاه در میان آید و نگاهی گذرا به محیط زندگانی امیرخسرو از چشم انداز موسیقی کرده شود و نقش خسرو در پیوند موسیقی ایران و هند مورد بررسی قرار گیرد و ویژگی های موسیقیایی شعر وی در ترازوی عروض فارسی سنجیده شود و هنر شاعری وی نموده آید.
مقاله ای که ملاحظه می فرمایید، گزیده ای مختصر از فصل پنجم کتابی است که تحت عنوان اخلاق جنگ در فرهنگهای اسلامی با نگرشی تطبیقی و منتقدانه، به قلم دکتر محمدجعفر محلاتی تنظیم شده است و کتاب آن توسط دانشگاه هاروارد در دست انتشار است.
نقدی بر مبانی فکری تاریخنگاری الیتیستی تاریخنگاری آنجا که از سطح پراکندهگویی صرف دربارۀ آنچه پیشتر روی داده است، فراتر میرود، همواره بر رویکرد مشخصی به فلسفۀ تاریخ و مسئلۀ «عاملیت» متکی است.
آیا آفات و دستاندازهای حوزۀ نشر به کاهش سرانۀ مطالعه در ایران کمک کرده است؟ اهمیت مطالعه و تأثیر آن بر رشد و توسعۀ فرهنگی جامعه بهقدری واضح است که ما را بینیاز از بازگوییاش میکند. پایین بودن سرانۀ مطالعه در ایران خبری تازه نیست،
در سال 263 ه.ش در معره النعمان در خاندانی اصیل از دودمان تنوخ کودکی زاده شد که او را محمد نامیدند. او بعدها به ابوالعلا نامور گشت. در سه سالگی به بیماری آبله دچار شد که این بیماری به نابینایی وی انجامید. مقدمات را در معره، نزد پدر آموخت، سپس برای دانش آموختن به حلب رفت.
پیش از انقلاب اسلامی هنر بیشتر در مدار تهران میچرخید. در شهرها سکوتی سخت و دلگیر در حوزه فرهنگ و هنر حاکم بود. اصفهان و شیراز و تا حدودی تبریز به سبب ویژگیهای خاص در این حوزه و عبور و مرور میهمانان خارجی و برگزاری جشنهای زیربنایی، استثنا بودند.
شایان توجه است که در چندین جای شاهنامه «داد» در کنار «یزدانپرستی» آمده و دادگری و فریادرسی افتادگان و احساس مسئولیت در برابر ناتوانان و ستمدیدگان کاری خداپسند و مطابق با آیین تلقی شده است:
جشن ها همواره یکی از دیر پاترین و ماندگارترین مولفه های هویتی و اجتماعی یک جامعه هستند که به رغم تحولات تاریخی عمیق در میان یک قوم و یا یک ملت، حتی در سخت ترین شرایط، پایدار می مانند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید