با تسلط مسلمانان بر اندلس، به مرور آئین و فرهنگ اسلامی در میان ساکنان آنجا گسترش یافت. با این همه به رغم آن که اندیشه های مختلف دینی و گرایشهای گوناگون مذهبی، مجالی برای بروز و ظهور در اندلس (در دورة اسلامی) به دست آوردند، تشیّع در شمار معدود مذاهبی بود که اساساً فرصتی برای بیان مبانی اعتقادی خود به دست نیاورد
گرایش به خدا در فطرت انسان ها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیرْ مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه می کنند
ملّاصدرا در تحلیل ایمان به گزارش و تفکیک مفهومی تعریف های گذشتگان می پردازد. از نظر او علم یا تصدیق یقینی مفهومی محوری در ایمان است. او جایگاه مفاهیم دیگری چون اقرار زبانی، احوال، و اعمال را در مفهوم ایمان بررسی میکند و آن ها را به مفهوم علم پیوند می زند.
علی رغم مطرح بودن نام آبادان در عرصهی تعاملات اقتصادی،اجتماعی و حتی سیاسی، با این حال، پژوهشی علمی در خصوص تاریخ بنای این شهر، وجه تسمیه و سیر تحول تاریخی آن انجام نگرفته است.
مسأله شرایط جانشین پیامبر و چگونگی برگزیدن وی و اینکه آیا می توان با وجود فردی برتر (افضل) در جامعه انسانی، به مشروعیت حاکمیت انسان فروتری (مفضول) رسید یا خیر، از جمله مسائلی است که موجب انشعاب مسلمانان به جبهه های گوناگونی شده است. در این میان، معتزله به گفتگویی جدی در این باب روی آورده اند.
سنت تفسیری معتزله نه تنها به طور گسترده در سنت تفسیری امامیه باقی مانده است، بلکه شکل دهنده اصلی سنت تفسیری امامیه را نشان می دهد. نویسنده در نوشتار حاضر با بررسی دو کتاب تفسیری التهذیب فی تفسیر القرآن از حاکم جشمی و الکشاف زمخشری اثبات می کند که سنت تفسیری معتزلی در سنت های عمده تفسیری امامیه و اهل سنت جذب شده است.
بر خلاف روزگار کنونی که ابن حزم شخصيتی شناخته شده برای دانشمندان شيعی است، در گذشته دور عالمان شيعه هيچ گونه شناختی از او و آثارش نداشته اند. شيعيان امامی با وجود اينکه به سختی از سوی ابن حزم مورد انتقاد قرار گرفته بودند، بسيار دير با اين شخصيت و آثارش آشنايی يافتند.
شرق شناسی یک «گفتمان» است؛ گفتمانی که در آن تمایز میان غرب و شرق، اساس هر نوع بحث و استدلالی می باشد. شرق شناسی بهعنوان یک نیروی خستگی ناپذیر فرهنگی و سیاسی، فرایند تولید و بازتولید شرق را امتداد بخشید و نقشی موثر در قوام و تکوین استعمار غربی ایفا کرد.برای محقق علاقهمند به حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران است این پرسش شکل می گیرد که شرقیان آنگاه که از موضع استیلا با "دیگری" روبرو می شدند این سلطه یا غلبه به چه شکل و صورتی خود را در شناخت و تکوین تصور از دیگری نشان می داده است
تغییرهای عمیق، ساختاری و چندبعدی که در پی فتح ایران رخ نمود، برخی از مهم ترین عنصرهای تشکیل دهندهٔ هویت ایرانی در عهد باستان را دگرگون کرد یا به نابودی کشاند. با از میان رفتن برخی از این عوامل مانند سرزمین /جغرافیا و دولت ایرانی و در پی آنها تغییر یکی از مهم ترین پایه های هویت ایرانی در عهد باستان یعنی دین، هویت ایرانی دچار بحران شد
ابوریحان محمدبن احمد بیرونی خوارزمی (362 – 442 یا 444 ق) ریاضیدان، منجم، مورخ، دین شناس و هندشناس، یکی از ائمۀ علم و تحقیق ایران در اواخر عهد سامانی و اوایل عصر غزنوی است که شهرت و اعتبار نام و کارنامۀ علمی او فقط با شیخ الرئیس ابوعلی سینا و ابوبکر محمدبن زکریای رازی قابل مقایسه است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید