انسان از لحظه شناخت خود و جهان‘خواسته بداند ازکجا آمده و به کجا می رود اندیشه گذر از این جهان همچون گردش روز شب وتغییر فصول‘ بر دل و جانش سایه سیاهی افکنده که نه راه قرار درآن را داشته ونه راه فرار ازآن را.در نگاه شعرای عارف ‘ زندگی جاوید یعنی تحول و تکامل انسان از خاک تا افلاک. به همین خاطر سنایی غزنوی و بعد از او مولوی عاشقانه به توصیف سرای جاوی پرداخته و قیامت را لقاء الهی وبهشت را زمان وصال با یاردانسته اند و دوزخ را لحظه فراق از یار.
برای فهم هر شاعر و نویسنده ای درک زمینه های فکری او لازم است.نویسنده در این مقاله می کوشد بازتاب اندیشه های اسماعیلیه را درآثار ناصرخسرو به اجمال بررسی کند و توضیحی مختصر آنگونه که علاقه مندان را به کارآید‘ ارائه دهد.
تاکنون مطالب ومقالات بسیاری درباره انسداد چاکنایی در زبان فارسی نگاشته شده است و شبهات زیادی در مورد این همخوان در زبان فارسی وجود دارد . بعضی از نویسندگان با استناد به بعضی شواهد آن را جزو واج های زبان فارسی نمی دانند و بعضی دیگر با ارائه شواهدی آن را یکی از واجگان این زبان میدانند‘ اما کاربرد آن با استثنائات فراوانی همراه است .
این مقاله بخش دوم از معرفى "خردمندان و بى خردان شاهنامه " است که به معرفى پنجاه و سه تن از قهرمانان این اثر از دید موضوع مقاله یعنى خردمندى و بى خردى پرداخته است. در بخش نخست 62 تن دیگر به ترتیب الفبائى معرفى شده بودند. روش کار در هر دو مقاله تحلیل و معرفى قهرمانان این اثر فقط از دید موضوع مقاله بوده و به جنبه هاى دیگر توجه نشده است. مجموع شخصیتهاى معرفى شده در دو مقاله 115 تن است که صد و چهار نفر از آنان یعنى 4/90 %خردمند و 6/9% آنها یعنى یازده نفر از جانب دوستان یا دشمنان بى خرد توصیف شده اند. در پایان باید متذکر شد خرد مورد نظر شاهنامه بیشتر حکمت عملى یا خرد شرقى است.
ازجمله هنرهای بشری تجلی آرمان های او درقالب نظم الفاط می باشد. این هنر دیرپا و کهن از عهده هر فرد و شخصی برآورده نیست بلکه موهبتی است الهی که افراد معدودی ازآن برخوردار می باشند. درگذشته دیر به عنوان بهترین یا تنها وسیله تبلیغاتی افراد وگروهها و حکام وتجار به کار گرفته شده وشاعر مانند عکاس طبق درخواست ها‘ ایده داعیان رادر قالب الفاظ منعکس می کرده است.
مولانا جلال الدین محمد بلخی از بزرگترین مفاخر ادب فارسی و از اندیشمندان بنام اسلامی در قرن هفتم است. مثنوی معنوی وی ‘ گنجینه ای عظیم ازمعارف والای بشری ومتضمن پاره ای از علوم اسلامی است . قضا و قدر از جمله مباحث جدال برانگیز کلام اسلامی است که مولوی بادقت تمام در ابیات پراکنده ای ازدفاتر ششگانه مثنوی بدان پرداخته است .
مقاله حاضر نتیجه کوششی است در شناساندن سید میرحسن شیرازی از خاندان رسالت وولایت که علامه دکتر محمد اقبال لاهوری را در نوجوانی در سایه حمایت خود گرفت ودر تعلیم و تربیت او کوشید و از وی شاعری توانا در ادب فارسی ساخت و عارفی وارسته در عرفان اسلامی و شمشیری از نوربرای مبارزه با ظلم و جهل در دست وی نهاد.
در عصر امویان مراکز علمی وادبی فعال دوگونه بود:1- مراکزی که پیش از اسلام توسط اقوامی چون یونانیان‘ایرانیان و سریانیان درسرزمینهای همچون مصر ‘ ایران و شهرهای نصیبین و رها تأسیس شده بود وغالبأ به علوم عقلی و پزشکی می پرداخت .
شهابالدین یحییبن حبشبن امیرک ابوالفتح در سال ۵۴۹ق در سهرورد ـ از توابع زنجان ـ به دنیا آمد و در سال ۵۸۷ به دستور سلطان صلاحالدین ایوبی کشته شد. گفتهاند که صلاحالدین نامهای به پسرش ـ ملک ظاهر غازی، حاکم حلب ـ مینگارد و در آن دستور قتل سهروردی را به او میدهد.
در مقالهء حاضر به بررسى جادو در برخى از آیین هاى کهن بشرى پرداخته ایم. سپس برخى از مظاهیر جادو را مورد نظر قرار داده و بخشى از مضامین مربوط به آن را که در برخى از متون در ادبیات فارسى به کار رفته است، آورده ایم. نکتة مهئم آن است که بررسى جادو و مظاهر آن و دانستنی نکات ادبى به کار گرفته شده دربارهء جادو براى فهیم بخشى از مشکلاب ادبی مندرج در متولب نظم و نثر فارسى لازم و بایسته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید