دوره آقای احمدی نژاد یک خاصیت مهم داشت و آن این بود که جای آن اعتماد را «تردید» گرفت. حال فکر می کنم علاملان سیاست مُدن، به جای این که به اداره شهر بپردازند و فکر کنند، می توانند عکس آن عمل کرده و همه تلاششان برای حذف این و آن و بقا و استمرار دولتشان باشد. سخنان و وعده ها برای نشان دادن ظاهری زیباست حتی اگر اساس آن ویرانی باشد. این نتیجه کمی نبود که در این هشت سال گرفتم.
مدیران بالای کشور که تصمیماتشان فراگیر و سرنوشتساز است، لازم است حتماً اطاق فکر داشته باشند. اطاق فکر از افرادی تشکیل میشود که هم متفکرند و هم عالم و باتجربه و هم مزیّن به نشانی از وجدان عمومی ملت. آنچه اطاق فکر انجام میدهد تأمل و تفکر راهبردی است.
همراه امام و هم صدای مردم / سیدحسن خمینی در جمع یاران باوفای رهبر کبیر انقلاب اسلامی، نام آیتالله طاهریاصفهانی برای همیشه در تاریخ نهضت امام خمینی، انقلاب اسلامی و دوران تاسیس و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد درخشید. خاطره رشادتها، مجاهدات و پایمردی آنانکه در سختترین شرایط حاکم بر این مرزوبوم برای نجات اسلام و ایران در مصاف با استبداد و استعمار، با خمینی بزرگ همصدا شدند و کانونهای قیام و خروش علیه استبداد را در سراسر ایران پدید آوردند و پس از پیروزی نیز تا پایان عمر بر پیمان خویش در همراهی با امام و همصدایی با مردم، وفادار و استوار ماندند، هیچگاه در گذر ایام فراموش نخواهد شد.
هشت سال است كه علاقهمند بودم در ارتباط با این موضوع، دانستهها و دیدههای خود را روی كاغذ بیاورم. خرسندم كه امروز، فضای بهتر فكری این فرصت را فراهم كرد. نزدیک دو قرن است كه سیاستمداری، تخصص است...
دغدغههای نوشتن مدام در تندادن به این فضا رنگ میبازد. ذهن تاب نمیآورد. ولی چارهای جز مقاومت نیست. باید ثابت کرد ادبیات راهِ خودش را میرود... کدام راه؟ پاسخ به این سوال آسانتر از سوالهای دیگر است؛ راهِ منطقیاش را که همان اضافهشدن به تاریخِ آزادیست.
بهار اخوان المسلمین در مصر کوتاه بود نه از آن رو که ارتش به بهانه اعتراض گسترده مردم، محمد المرسی را از قدرت خلع کرد بلکه به این دلیل روشن که این جریان سیاسی ایدئولوژیک به رغم سابقه دیرینه خود نتوانست از تاریخ بیاموزد؛ در مسند قدرت باید بدانیم که از چه چیز پرهیز کنیم نه اینکه چه انجام دهیم.
چند روز پس از انتشار مقالۀ قرائت نبوی از جهان ۱۴، مقالهای را در اینترنت خواندم که در آن بخشی از مقاله ۱۴ که مربوط به آیت الله منتظری است، نقد شده است. در این جا آن نقد را به اختصار پاسخ میگویم. نویسنده محترم آن نقد آقای احمدرضا اسدی پس از تقریر پارهای از مبانی متافیزیکی فلسفه اسلامی چنین نوشتهاند.
در مقالات «طرحوارهای از عرفان مدرن»،1و2و3، مؤلفههای وجودشناختی، جهانشناختی، معرفتشناختی و اخلاقیِ عرفان مدرن به بحث گذاشته شد. مقولۀ «ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻣﺪﺭﻥ» ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﮕﺎﺭﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﻘﺎﻻﺕ، با عنایت به گسست معرفتیِ ﻣﻴﺎﻥ ﺳﻨﺖ ﻭ ﻣﺪﺭﻧﻴﺘﻪ ﺻﻮﺭﺗﺒﻨﺪﻱ ﺷﺪﻩ، ذیل مفهوم «دینداری تجربتاندیش» گنجانده شده، در پیِ بازخوانی انتقادیِ سنتِ ستبرِ عرفانی است و ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﻭ ﺳﻠﻮﮎ ﻋﺮﻓﺎنی ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍﺯﺯﺩﺍﻳﻲ ﺷﺪۀ ﮐﻨﻮﻧﻲ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﻭ ﻣﻘﻮّﻣﺎﺕ ﺁن رﺍ ﺑﻪ ﺑﺤﺚ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﺩ.
در محضر یکی از دوستان بودم گفتند که قرار است یکی از پژوهشگران حوزة مسائل سیاسی ایران (قبل از انقلاب) که کتابی هم در مورد شورشیان آرمانخواه چپ نوشته است بیاید. خواستم عذر بخواهم و برخیزم گفتند ایشان خیلی هم چپ نیست و خودش منتقد چریکهای چپ بوده است. نشستم. آمدند و گفتگوهائی پیش آمد و بحث به بیست و هشت مرداد رسید. من البته طرف اصلی بحث نبودم. نه علاقهای به مناظره دارم نه اعتقادی به آن و نه هیچوقت زیر بار پذیرش آن رفتهام. ولی وقتی حضور داشتم و بحث درگرفت تحمل شنیدن بعضی حرفها برایم آسان نبود.
جفری استفان کرک/ ترجمه بهار مختاریان : گواه راهگشائی که یونگ به دست داد، این است که نمادهای عمومی (مرد پیر دانا، زمین- مادر، کودک قدسی، خود، خدا، خورشید، انیموس و انیما ، عدد چهار، صلیب، ماندالا، و …)، بنا بر تجربه، پیوسته در اسطوره ها و رؤیاها تکرار می شوند و به همین دلیل می بایستی خاستگاهی جمعی و عمومی داشته باشند...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید