دنیل مککارتی دبیر کتاب آمریکایی محافظهکار است. نوشتههای وی در نشریات متعددی از جمله تماشاگر، دلیل و دوران مدرن بهچاپ رسیده است. وی دانش آموختهی دانشگاه واشنگتن در سنت لوییز است.نظامی که هم شامل دارایی خصوصی باشد و هم نهادهای عمومی را در بر داشته باشد، بستری است که ایدههای ما در مورد حریت در آن شکل میگیرد.
اتین دو لابوئسی، حقوقدان، شاعر، و نظریهپرداز سیاسی فرانسوی بیشتر با عنوان قهرمان مقالهی «دربارهی دوستی» میشل دو مونتنی و همچنین نگارندهی مقالهی «گفتار در باب بندگی خودخواسته» به یاد مانده است.مونتنی مینویسد نام لابوئسی را برای اولین بار بهعنوان نویسندهی گفتار شنید و این آغاز دوستیای بود «که بعداً قوامش بخشیدیم و تا وقتی که خدا خواست با هم باشیم آن را چنان کامل و ناگسستنی و بیعیب نگه داشتیم که مانندش را در داستانها و در بین مردم این روزگار، که نه نشانی و نه نشانهای از چنین چیزی بروز میدهند، سخت بتوان یافت.»اتین دو لابوئسی، که بیشتر بهعنوان قهرمان مقالهی «درباب دوستی» میشل دومونتنی شناخته شده، با استدلال میگوید بنیان قدرت سیاسی در اطاعت مردم است.
یکی از افسانه های اقتصادی معاصر این است که ثروتمندان در حال ثروتمندترشدن هستند و فقرا در حال فقیرتر شدن. مانند هر افسانه ای، قدری حقیقت در این گفته وجود دارد. به عنوان مثال، اگر به داده ها نگاه کنیم، امروزه دو دهک اول سهم بیشتری از درآمد ملی را نسبت به گذشته کسب میکنند و از آن طرف دو دهک آخر نسبت به قبل سهمی کمتری از درآمد ملی دارند.
فرانکلین دلنور روزولت، در سخنرانیای در می ۱۹۳۲، سخنانی گفت که بعدها شهرت زیادی یافت: «کشور نیاز به یک آزمون متهورانه و مصرانه را دارد، و اگر در مورد طبعش اشتباه نکرده باشم، تقاضا برای چنین تجربهای نیز وجود دارد. عقل سلیم میگوید روشی را در پیش بگیریم و آن را امتحان کنیم: اگر شکست خورد، رک و راست به آن اذعان کنیم و روش دیگری را در پیش بگیریم. اما بالاخره باید چیزی را امتحان کنیم.»
آشوريها درايران حضوري چند هزار ساله دارند. گرچه گوشههايي از تاريخ پر ماجراي دولت آشور در پرده ابهام فرو رفته اما حضور گروه قومی که خود را آشوری تعریف می کنند ، به آنان هویتی باستانی و اساطیری بخشیده است. آشوریان امروز نه دیگر "آشور" ،خدای بزرگ را می پرستند و نه پیرو ایشتار و آربل و سایر خدایان جنگ جوی اند. امروزه ،آشوریان اقلیتی قومی – مذهبی در خاورمیانه اند که آرام آرام سرزمین اجدادیشان را در پس مشکلات موجود در منطقه – خصوصا بعد از جنگ عراق و ناآرامی های سوریه- برای رسیدن به آرامشی از دست رفته ، به سوی غرب رها می کنند و راهی دیاری می شوند که شاید تنها نقطه اشتراکشان با آن ، مسیحیت است.
زندگی امام علی(ع) از آغاز تا انجام، درسآموز است و راه و رسم آن حضرت در نشاندادن زیستاخلاقی همچون مشعلی بر قله زندگی بشری فروزان است؛ و هر انسان آزاده و خواستار زندگی اخلاقی و ایمانی میتواند برترین تربیتشده قرآنکریم و مدرسه نبوی را الگویی راهبر به کمالات انسانی و میزانی برای سنجش راه و رسمها قرار دهد. آخرین روزهای زندگی ایشان و آنچه پس از ضربت خوردن انجام دادند و بیان کردند، خود مایه درس آموزیها است.
تعریف علمی بیطرفانه از شرق شناسی، اغراضی که در پس این پدیده وجود داشته را نمایان نمیکند. شرقشناسی روشی غربی برای هیمنه یافتن بر شرق و ساختن مجدد آن [طبق الگوها و معیارهای غربی] و سیطره بر آن است. مروری بر تاریخچه شرق شناسی، عنوان مقاله ای است از محمد الهامی، پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی که توسط وحید خضاب به فارسی ترجمه شده است و در سه قسمت منتشر می شود. قسمت اول ترجمه این مقاله پیش روی شماست؛
علوم انساني مجموعهاي از دانشها و معلومات و مکشوفات بدست آمده است و برخلاف علوم تجربي و علوم دقيقه و حساب و هندسه و شيمي که با ماده و ماديات در ارتباط است، مستقيما وظيفه مطالعه و تحقيق و بررسي کنش و واکنش انسان در جامعه و نقش بي بديل روح و روان و رفتار و تصميمات انسان در تحولات جهان امروز را بعهده دارد. علوم انساني کاربردي در يک تعريف ساده، دانشي است که با استفاده ازيافتهها و نظريههاي بنيادي و معرفت شناسانه به حل مسأله يا مسائل و مشکلات انسان در ارتباط با خود، جامعه و با جهان پيرامونياش از جمله در ارتباط با ساير علوم مادي، صنعت و فنآوري اقدام مينمايد.
در آيين علويان اهل حق (يارسان) همان طور که براي اسما و اعداد، ظاهر و باطني قائلند، براي اشيا نيز ـ بهويژه اشياي مقدس ـ ظاهر و باطني قائل ميشوند؛ چنان که در روايتي از مقام کلامي «يار ديدگاني» که از مقامات موسيقي کلامي است، تنبورنوازان و کلامخوانان چنين نغمه حقاني سر ميدهند:
مسعودي در جلد نخست تاريخ خود1 ارقام خيرهكنندهاي از ثروت امثال طلحه و زبير و عبدالرحمن بن عوف ميدهد. در همين زمينه، زندهياد استاد سيدجعفر شهيدي مينويسد: «روزي كاروان عبدالرحمن بن عوف به مدينه رسيد. اين كاروان چندان بزرگ بود كه ولوله در شهر افكند. عايشه پرسيد: چه خبر است؟ گفتند: شتران عبدالرحمن رسيده است. گفت: از پيامبر(ص) شنيدم: عبدالرحمن بن عوف بر صراط افتان و خيزان ميرود؛ چنان كه گويد به دوزخ خواهد افتاد!»
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید