تكفیر و خشونت مفاهیمی است كه ظاهرا امروز به سید قطب نسبت میدهند و وقتی از قطبیسم سخن میرود ظاهرا منظور جریانهای تكفیری است اما امتیاز كار دانشگاهی نسبت به دنیای سیاست و مطبوعات در این است كه بر دقت تاكید دارد و هر گونه دقتی پیچیدگی میآورد، در نتیجه از منظر دانشگاهی شاید نتوان به راحتی خشونت را به سید قطب نسبت داد و از آثار متفاوت او دریافتهای متفاوتی به دست آید و نوعی پیچیدگی و گیجی و آشفتگی حاصل میآید. اتفاقا از دل همین پیچیدگی و آشفتگی است كه اندیشه و حقیقت ظهور میكند.
نوگرایی گسسته از سنت به هیچ روی پذیرفتنی نیست. اگر ما تنها نوگرای باشیم، گسسته از پیشینة فرهنگ و تاریخ و اندیشة نیاکانی خویش، آن نوگرایی آشوبگرایی خواهد بود. نوگرایی سویمندی است در ساختار، اما اگر ساختار میباید بپاید، همچنان زنده، تپنده، شکوفان، بارآور، توانمند، نیاز دارد به سویمندی نو. از همین روست که آنچه سعدی در سخن پارسی کرده است، پیوندی نغز، ناب، دوسویه، پویا، برازنده، سازنده که در میان ساختار و سودمندی پدید آورده است. سعدی از همین دید به این ویژگی والا، کم مانند هم آراسته است که سخنوری است همهسویه و همهرویه، کمابیش در همه قلمروهای ادب پارسی توانمند، بشکوه، شگفتیآفرین، شاهکار آفریده است. نویسنده کوشیده است تا در این نوشتار به نوگرایی سعدی از این دیدگاه بپردازد.
جلالالدین محمد اسعد صدیقی دوانی، حکیم نامدار ایرانی در نیمة دوم سدة هشتم هجری و دهة نخست سدة نهم هجری، در ۸۳۰ قر ۱۴۲۷م در دوان از روستاهای کازرون زاده شد. دانشهای مقدماتی را نزد پدرش خواند که قاضی کازرون و از شاگردان سید شریف جرجانی (م۸۱۶ قر ۱۴۱۳م) بود. آنگاه به قصد ادامة تحصیل رهسپار شیراز شد و محضر درس استادانی چند را درک کرد که در مقدمة رسالة انموذجالعلوم خود، شماری از آنان را چنین یاد کرده است: سید صفیالدین عبدالرحمن حسینی ایجی، شیخ ابوالمجد عبدالله بن میمون کرمانی (مشهور به گیلی)، مظهرالدین محمد کازرونی، شیخ رکنالدین روزبهان بقلی شیرازی، محییالدین کوشکباری انصاری.
نقدی انسانشناختی بر نظام آموزش کودکان به نظر مولوی برای اینکه کار عالم معطل نماند، خداوند بین بعضی از انسانها و حقیقت، دیواری میکشد تا غافلانه به امور ظاهری مشغول شوند و دنیا آبادان بماند. برای برافراشتن یک سراپرده، کارهای متفاوتی باید انجام شود: پشم رشتن، طناب بافتن، میخ ساختن و… صدها نفر دست به دست هم میدهند تا خیمهای برافراشته شود و پادشاه در آن بنشیند. اگر همة افراد مثل پادشاه در پی نشستن در سراپرده بودند، ممکن نبود که خیمهای نصب شود؛ لذا در دل هر کسی میل کاری را انداخته و انجام آن را بر دلش شیرین و خوش کردهاند. هرکسی با شکوفاکردن استعداد حقیقی خود تسبیحگوی خدا میشود؛ طنابباف با کار خود و درودگر با کار خود مشغول تسبیح خدایند
مهم ترین موضوع در دو اثر اصلی برجای مانده از امام محمد غزالی یعنی کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین، اخلاق است. او در آن دسته از مباحث اخلاقی که بین شرع و عقل اختلاف است، جانب شرع را میگیرد و در عین حال محاسن اخلاقی و تهذیب اخلاق را امری اکتسابی و تربیتی میداند و معتقد به دگرگونی اخلاق است. مقاله در صدد تبیین این موضوعات است که اولاً از نظر غزالی جایگاه اخلاق در تقسیم بندی علوم کجاست؟ و ثانیاً چگونه در تفکر او، اصول اخلاقی و شرعی کاملاً منطبق اند و در عین حال تهذیب اخلاق بر پایه عرفان، رکن اصلی کمال اخلاقی است؟
از آنجا که متن های ایرانی درباره موضوع آغاز اتحاد مادها اطلاعی دراختیار نمی گذرادند،این مطالعه تنها براساس منابع غیر ایرانی ممکن می شود.درعین حال، این گونه منابع نیز ازنظر قدمت، اصالت، چرایی و چگونگی ارائه مطالب با یکدیگر متفاوت اند.دراین میان، نوشته های مورخان یونانی، به ویژه هرودت و کتسیاس از دیرباز مورد توجه واقع شده اند و محققان جدید نیز بیشتربه یکی از آنها استناد کرده اند.با اینکه پژوهشگران معاصر برای بازسازی اتحاد مادها، معمولا نوشته های هرودت را بر دیگران ترجیح می دهند، دراستفاده ازکتاب این مورخ یونانی باید احتیاط کرد. از این رو، برای درک درست تاریخ ماد، منبع شناسی و بررسی نقادانه منابع اهمیت اساسی دارد.
درشاهنامه فرزانه بزرگ، فردوسی توسی، ازنام کسان در داستان ها بسیار یادشده است، این نام ها گاه اشاره به سرزمین و گاهی ، تیره هایی از مردمان و زمانی اشاره به دوره هایی از تاریخ ایران و جهان باستان و یاجنبه های دیگر دارد.یکی از این نامها«جانوسپار» یا «جانوشیار»است که در داستان جنگ اسکندر به نام کشنده دارا از آن یاد شده است که در این جستار به آن می پردازیم.
در لابهلای اوراق کانت به دوجملهی کلیدی برمیخوریم: یکی اینکه «در حصول شناخت ما، سراسر با تجربه آغاز میشود هیچ تردیدی نیست» (۱) و یا «شناخت ما، سراسر از حس ماست و از آنجا به فهم میرود به خرد میانجامد». (۲) در ابتدای امر، اتهام «پوزیتیویست» بودن به کانت اندکی منتقدان را از صراط عدالت خارج کرده است. کانت گرچه به حس و «قدرت حسیّه» (حس پنجگانه) اعتماد دارد ولی در برخی متون خود سعی کرده به ورطهی اغراق و اعتماد بیحد به حس دچار نگردد.
زندگی جوامع بشری همواره دستخوش تغییر و تحول بطئ و سریع بوده است. در نتیجه ،بشر سبک های زندگی بی شماری را تجربه کرده است.پاره ای از این تحولات بدلیل ماهیت آن ، مورد توجه اندیشه ورزان قرار گرفته است. آنان تلاش دارند از طریق فهم منطق این تحولات و روایت آن برای مردم در یافتن سبک زندگی مطلوب سهیم شوند. لیکن قبل از هر گونه بهره برداری از این یافته های پژوهشی لازم است آنها را به زیر تیغ نقد برد تا عیار علمی آنها بیشتر معلوم گردد. از جمله این تلاش ها مطالعه مردم شناسانه دکتر نعمت اله فاضلی است که حاصل آن در قالب کتابی با عنوان تجربه تجدد منتشر شده است .
متأسفانه از گذشته مشکلی که در حوزه وجود داشته، این بوده که حوزه فقط به دو رشته فقه و اصول بهطور تخصصی بها داده و بقیه رشتهها مثل فلسفه، تفسیر و.. هیچ گاه به عنوان رشتههای تخصصی مورد توجه نبودهاند. موانع فراوانی هم در این زمینه وجود داشته که هنوز هم باقی است. بهنظر من حوزه نتوانسته خود را با نیازها و اقتضائات انقلاب هماهنگ کند. اگر میتوانست این هماهنگی را به وجود آورد، الان باید خیلی از نظامهای ما مبتنی بر متون فلسفی نوشته میشدند. در حالی که حتی تفکر فلسفیمان را هم بهصورت نظاممند ارائه نکردهایم، چه برسد به اینکه نظامهایی را با پشتوانه فلسفه بنا کنیم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید