آنچه در ادامۀ این متن میآید در مورد موضوعی طرح شده که شاید ما را در فهم بعضی از مسائل تاریخ اندیشه در ایران یاری کند. در آغاز بحث به چند نکتۀ مقدماتی اشاره میکنم تا از آن طریق بتوان میدان بحث را از هم متمایز کرد، چراکه اگر ما تمییزی میان این مناطق ایجاد نکنیم در آن صورت درک و استنباط موضوع برای ما سختتر میشود.
حکایت بازرگانی را بخوانیم که شبی در جزیره کیش سعدی را به حجره خویش برده و سخنان پریشان بسیار گفته تا به اینجا رسیده است که: «سعدیا، سفری دیگر در پیش است که اگر کرده شود، بقیت عمر به گوشهای نشینم…» و در پاسخ سعدی که آن کدام سفر است، گفته: «گوگرد پارسی میخواهم بردن به چین که شنیدم عظیم قیمتی دارد و از آنجا کاسه چینی به روم آورم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و بُرد یمانی به پارس و از آن پس ترک تجارت کنم و به دکانی نشینم». انصاف از این ماخولیا چندان فرو گفته که بیش طاقت گفتنش نمانده و از سعدی خواسته که سخنی بگوید.
حقیر از موجودین اهل علم و کتاب کمتر میشناسم کسی را مثل مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی یا دکتر محقق خراسانی یا دانشمندان گرامی دور از وطن: دکتر سیدحسین نصر و دکتر مهدوی دامغانی که در دوران ۳۷ ساله سخنرانیهای راشد که از «رادیو تهران» (تنها شبکه رادیویی سراسر کشور) پخش میشد، شنوندۀ وفادار این سخنرانیها باشند و چه بسیار کسان از مسلمان و مسیحی و زرتشتی و کلیمی و ارباب مسالک اسلامی و غیرهم در داخل و خارج کشور تعلق خاطر فراوانی به این سخنرانیها و آموزههای بیبدیل و راهنماییهای کارساز و زندگیساز آن علامۀ گرانقدر داشتند.
چرا خود را با تاریخ سرگرم می کنیم؟ آیا پژوهشهای تاریخی ارزشی دارند، و تلاشهایی که در این باره صورت می گیرند، به زحمتش می ارزد؟ پاسخ "آری یا نه" گفتن به این سؤالات در یک آن ممکن نیست. اجازه دهید با نقل حکایتی کوچک توضیح دهم که منظورم چیست؟
نظام آموزشی هر جامعه به گونه نهادی کارساز در مجموعۀ فرهنگی، دگرگونی و رشد خود را در پیوند با ساخت کلی جامعه فراهم می آورد و در این ساخت، فعالیتهای دیگر نهادها، از آن میان حکومت و اقتصاد از یک سو معیارها و ارزشهای برین جامعه، دیانت و باورهای مذهبی از سوی دیگر، نقش تعیین کننده ای پیدا می کنند.
گنبد و ایوان دو عنصر بارز معماری ایرانی است. با وجودی که در پیدایی ایوان هنوز مسائل مورد بحثی به چشم می خورد، اما در تداوم و تکامل بناهای گنبد دار ایرانی از عصر ساسانی تا زمان حاضر تردیدی وجود ندارد. بناهای گنبد دار مغرب زمین که به طور کلی شناخته شده اند، تفاوت بسیاری با بناهای گنبددار ایرانی دارند.
در متون قدیمی تاریخ ایران، هنوز نکته های بسیار مهم و دست نخورده ای یافت می شود، که گوشه های جالبی از رویدادهای سیاسی سرزمینهای پهناور جهان اسلام و وقایع تاریخی ایران را روشن می کند. سرزمین ایران به مناسبت واقع شدن بر سر راه قاره های دیگر، همواره به عنوان گذری تاریخی در تبادل و انتقال فرهنگها مؤثر بوده است.
برخلاف مرحوم دکتر زریاب که در دائره المعارف چند سالی با ایشان مراوده داشتم و از خدمت آن استاد گرانمایه بهره می بردم من با مرحوم زرین کوب ارتباطی شخصی نداشتم، جز چند باری و آن هم زمانی که اواخر عمر استاد هفته ای شاید یک روز به مرکز می آمد.
حتی اگر بتوان بارها و بارها بر این شعار انقلاب نوپای فرانسه صحه گذاشت که «ما به پشتوانه اراده مردم اینجاییم» باید اذعان کنیم که «مردم» به خودی خود، بههیچوجه اسمی مترقی نیست. وقتی پوسترهای ملانشون هم از «مکانی برای مردم» دم میزنند دیگر این واژه فقط یک لفاظی گنگ است.
سعدی شاعری اهل طنز و طیبت است، اما طنز او مخلّ اخلاق نیست، بلکه در آن، جهل و حماقت و غرور و خودبینی صاحبانشان به یاد آورده میشود و از این جهت است که میتوان او را شاعر اخلاق نامید. به بیانی دیگر، او طنز را وسیلهای برای آرایش سخن خود نساخته، بلکه اقتضای سخن تذکر او این است که طربانگیز و طیبتآمیز باشد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید