یادداشت زیر از آقای صادق کرمیار نویسنده ی کتاب «نامیرا» درباره ی نگرانی ها پیرامون وضعیت زبان فارسی است که در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شده است.
هر طرح و برنامهيي براي حل مشكلات و مسائل مربوط به علوم انساني مستلزم شناخت عوامل و علل به وجودآورنده معضلات است.
چه دوست داشته باشيم، چه دوست نداشته باشيم ما در عصر مدرن زندگي ميكنيم. مدرنيته به هر دليلي جهانگير شده است. در دهههاي 40 و 50 از موضعي نه چندان انديشيده گمان ميرفت كه جهانگيري مدرنيته توطئه قدرتهاي سياسياي است كه بنا دارند فرهنگ ما را نابود و فرهنگ خود را غالب كنند. در اينكه در نزاع قدرتهاي سياسي از ديرباز خواست قدرت و سلطه با پيامهاي معنوي مزين شده ترديدي نيست اما امروزه يك كودك هفت ساله نيز ميفهمد كه رويارويي فكري به كشتار و جنگ نياز ندارد. امروزه هر كسي ميتواند بفهمد كه فكر را با فكر بايد پاسخ داد و كلمه را با كلمه.
شيخالعارفين سيدصفيالدين اردبيلي خلف صالح حمزه بن امام موسي كاظم (ع) موسس ايران جديد پس از اسلام، در ادامه طريق انبيا و اوصيا نهضتي بنيان نهاد كه امروز به ما رسيده است.
مطالعه تاريخ به ما ميگويد كه انديشه عارفان واصل به اهل بيت(ع) به دليل توفيقات الهي، از گستره شعاع و بردي بينظير برخوردار بوده و منشا بروز و ظهور قدرت سياسي و فرهنگي و تمدنسازي مهمي در طول تاريخ ايران بوده است و از اين جهت حضرت امام خميني(ره) و شيخ صفيالدين اردبيلي به عنوان دو عارف نامي، داراي اين شاخصه بودهاند.
فتوت و مردانگي شرط عرفان و تشيع است و اين ويژگي در شيخ صفيالدين اردبيلي ديده ميشود و بايد توجه داشت كه فتوت اساس جهاد اكبر و اصغر است.
قصد اين است كه نشان دهيم نظام آموزش عالي در ايران ساختارهاي خود را متناسب با ظهور استعدادها و علايق دانشگاهيان همسو و سازگار نكرده است.
هرچند کتاب «قبله عالم» نوشته عباس امانت (ترجمه حسن کامشاد، تهران: انتشارات کارنامه) آنگونه که نویسنده آن در دیباچه خود بر ترجمه فارسی کتاب آورده است، بر آن است تا «وجهی از تحول فرهنگ سیاسی ایران و ناکامیهای ناشی از درگیری با معضل تجدد را در سرگذشت شخصیت بغرنجی چون ناصرالدینشاه نشان دهد»،
در چند روزی که گذشت وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری در مورد یکی از بنیادیترین موضوعات و مسایل و مشکلات حوزه علم و تخصص در کشور تحت عنوان «فرار مغزها» سخن گفتند.
جهانی شدن به عنوان یك فرایند گریز ناپذیر در قرن بیست و یكم در ابعاد سه گانه خود (اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی ) آموزش و پرورش را دستخوش تغییر و تحول میکند ،از این رو شناسایی ویژگی ها و آثار این فرایند بر آموزش و پرورش (و به عبارتی جهانی شدن تعلیم و تربیت) یكی از وظایف اصلی هر نظام تعلیم و تربیت و از جمله نظام آموزش و پرورش ایران است. در این میان می توان به پیامدهای اقتصادی جهانی شدن برای نظام آموزش و پرورش از جمله توجه بیشتر بر آموزش های فنی و حرفه ای و استفاده بیشتر از تكنولوژی اطلاعات و پیامدهای بعد سیاسی جهانی شدن از جمله كمرنگ شدن نظارت و تسلط دولت و حكومت بر نظام تعلیم و تربیت و پیامدهای فرهنگی جهانی شدن از جمله ترویج فرهنگ غرب و كمرنگ شدن ویژگی های بومی و به مخاطره افتادن هویت ملی و ارزش های دینی در برنامه های درسی مدارس اشاره کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید