خمینی، روح الله
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 15 مرداد 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/240871/خمینی،-روح-الله
جمعه 11 آبان 1403
چاپ شده
22
رعایت ادب استاد و شاگردی در نظر امام خمینی، یکی از مهمترین شاخصههای مراتب در حوزه به شمار میرفت و بر همین اساس به رغم جایگاه علمی قابل قبول در فقه و اصول، تا زمانی که استادش، آیتالله عبدالکریم حائری در قید حیات بود، حوزۀ درسی تشکیل نداد. پس از درگذشت وی در 1355 ق، امام خمینی که بهشدت بر مبانی اخلاقی در درس و درسآموزی پای میفشرد، نخستین دورۀ درس اصول خود را برگزار کرد که تا 1370 ق به طول انجامید. دورۀ دوم درس اصول وی هم تا 1377 ق به درازا کشید. او در این زمان هنوز به طور جدی درگیر مسائل سیاسی نشده بود؛ دستگیری و اعدام نواب صفوی، تصویب لایحۀ اصلاحات در دورۀ نخستوزیری امینی، تصویب طرح لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت، و در نهایت یورش ساواک به مدرسۀ فیضیه، موضوعات و رخدادهایی بود که امام خمینی را از درس و بحث، به سمت مبارزۀ سیاسی سوق داد، اما در همان دوره و نیز پس از آن در حوزۀ نجف، این امکان برای وی به وجود آمد که به تدریس بپردازد و شاگردان بسیاری را تربیت نماید.از مسائل مهم دربارۀ حوزۀ درسی امام خمینی، افزون بر نام و یادکرد شاگردان، شیوه و روش عملکرد و تدریس او ست. پس از آنکه حضور شاگردان زیاد در درس ایشان سبب شد تا حوزۀ خود را از مسجد کوچک سهراه موزه در قم، به مسجد دیگری منتقل کند، وی مسجد محقر سلماسی را برگزید؛ انتخابی که به نظر برخی از شاگردان وی نشان از تقوای وی دارد. در این مجالس درس، استاد تلاش میکرد در وهلۀ اول، به شاگردان خود دستکم درک و مدیریت زمان را بیاموزد. تصریح ایشان در خطاب به شاگردان مبنی بر اینکه ملزم نیستند در درس وی حضور یابند، اما اگر هر درسی را حاضر میشوند، به زمان حضور دقت کنند، از موضوعات قابل تأمل است. از جملات ایشان است که درس استاد «مجلس روضه که نیست که به هر جای آن رسیدید، ثواب آن را ببرید» (مرتضوی، 4 / 139). از سخنان برخی از شاگردان امام خمینی میتوان کلیتی از شیوۀ آموزش ایشان را دریافت. از سخنان آیتالله محمد فاضل لنکرانی است که مهمترین ویژگی درس اصول امام آن بوده است که با مباحث به صورت اساسی و بنیانی مواجه میشده، و اساس و ریشۀ مسائل را بررسی مینموده است (4 / 69). شاید به همین دلیل است که آیتالله جعفر سبحانی معتقد است که آموزههای امام خمینی آمیختهای از آموزههای حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیتالله بروجردی است؛ او از حاج شیخ تفکر و دقت را اخذ کرده، و از آقای بروجردی تأمل در روایات و اسانید و متون، و تاریخچۀ مباحث را گرفته و هر دو را جمع کرده است (نک : باقری، 87). آیتالله عمید زنجانی که درس استاد را هم در قم و هم در نجف درک کرده بود، بر این امر تکیه دارد که امام، شاگردان خود را آموزش داده بود که بر تقریرات استاد، درک خویش را نیز بیفزایند تا بدینترتیب درخت دانش بارور گردد. در همین راستا، همکلامی و مباحثه از امور ناگزیر در درس امام بوده است. وی بر آن بوده است که مجلس درس را باید از سبک سخن یکسویه، به بحث و ایراد و بیان و مباحثه تبدیل کرد. «خاصیت درس این است که یکی اشکال کند، ایراد بگیرد، اظهارنظر کند» (نک : علمالهدى، 4 / 27- 28). با ابتنا بر سخن شاگرد وی، آیتالله جعفر سبحانی، امام خمینی مسائل نظری و فکری را که درک آن دشوار بود، با روشنترین عبارات و امثلۀ واضح بیان میداشته تا برای همۀ سطوح طلاب قابل فهم باشد. اجتناب از پیچیدگی و مغلقگویی از شیوههای وی بوده است. سبحانی بر آن است که اگرچه شاید استادانی دارای رتبههای بالاتر از امام هم در حوزه حضور داشتند، اما آنچه سبب میشد تا درس ایشان، دارای مخاطب بیشتری گردد، سبک و کیفیت تدریس امام بود (3 / 216). از دیگر شاخصههای درس ایشان که اسباب فزونی مخاطب ایشان میشد، آن بود که ایشان اشکال گرفتن و مناقشه را در درس خود نمادی از درسآموزی میدانست. بنا به گفتۀ آیتالله معرفت، در آن زمان مسئلۀ اقوال بزرگان در فقه، بهعنوان حریمی مقدس دانسته میشد و نقل سخن و رأی آن بزرگواران برای اقامۀ دلیل کافی بود. نام این شخصیتها همچون آقاضیا، نائینی، شیخ انصاری و دیگران، بسیار اثرگذار بود؛ بدینترتیب فقه از تحقیق خارج، و به تقلید گراییده بود؛ شیوهای که توسط امام از میان رفت و فقه سبک و سیاق تحقیقی خود را بازیافت. معرفت بر آن است که امام خمینی بدین سان ایجاد تحول کرد و راه مناقشه در اقوال بزرگان را گشود. امام مناقشه در سخن بزرگان را بیان بزرگی و احترام آنها میدانست؛ چه، سخن اگر بزرگ نباشد و از بزرگان نباشد، هرگز آن جایگاه را نمییابد که به مناقشه کشیده شود (نک : 4 / 164-165).امام خمینی مجموعۀ دروس خود را با درس اخلاق آغاز کرد و چون پس از مدتی به دلایل سیاسی نتوانست در فیضیه به این درس ادامه دهد، آن مجالس را به مدرسۀ حاج ملاصادق منتقل نمود و این همان دوره است که وی کتاب اربعین خود را تألیف کرد. چند سال بعد یعنی از 1364 ق (1324 ش) تدریس فلسفه را آغاز کرد و 3 سال ادامه داد. با رفتن آقامیرزا مهدی آشتیانی به قم، امام به احترام استاد، درس خود را تعطیل کرد. با خروج آقامیرزا آشتیانی از قم، امام بار دیگر اسفار را، این بار به صورت خصوصی، برای 3 تن از شاگردان خاص خود، شهید آیتالله مرتضى مطهری، آیتالله جوادی آملی و آیتالله حسینعلی منتظری تدریس کرد. ظاهراً اشارات شهید مطهری به درس اخلاقی که آن را در قم فراگرفته، مربوط به همین حوزۀ درس امام خمینی است؛ مخصوصاً با یادکرد همراه با اشاره به نام وی به صورت «روح قدسی الٰهی»، که البته میتوان دریافت در آن زمان که تسلط رژیم پهلوی گسترده بوده، مطهری نمیتوانسته است به وضوح و آشکارا از استادی امام یاد کند و تقیه کرده است. این درس اخلاق را شهید مرتضى مطهری، درس معارف و سیر و سلوک یادکرده، و آن را از نمونۀ درسهای اخلاق که خشک و بیروحاند، متمایز دانسته است (علل ... ، 8- 9). در همین سالها از دهۀ 1320 ش بود که امام خمینی درس خارج را از مباحث عقلی اصولی شروع کرد و از آموختههای خود در محضر آیتالله بروجردی و آیتالله عبدالکریم حائری در این دروس بهره برد (سبحانی، همانجا). در سخن از دروس اصولی امام، شاگرد وی، حجتالاسلام محمدحسن مرتضوی لنگرودی معتقد است که استاد مباحث اصول را با مباحث پیچیدۀ فلسفه که دارای دقتهای عقلی است، در هم نمیآمیخت (4 / 138). این سخن مخصوصاً آن زمان که مقدمۀ امام در الطلب و الارادة را بررسی کنیم، بیشتر قابل درک است؛ چه امام خمینی در آنجا بیان داشته که مطلب الطلب و الارادة را به رغم خواستۀ خود، در میان درس اصول خویش پرداخته است (نک : ص 59).هنگام سخن گفتن از شاگردان امام خمینی باید دانست که مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تقریباً همۀ ایرانیان در شمار شاگردان وی درآمدند. ایران حوزۀ درس او بود، و وی با سخنان و پیامها و خطابههایش به ارشاد و درسآموزی میپرداخت، و بدینترتیب در طی حدود 10 سال در جمهوری اسلامی ایران، طیف وسیعی از مردم با آموزههای ایشان آشنا شدند؛ بهویژه آنکه دورۀ جلسات تفسیر سورۀ حمد وی که از تلویزیون ملی ایران (صدا و سیمای امروزین) پخش میشد، بر این استادی و شاگردی میافزود. اما فارغ از این کلینگری، برخی از کسان در محضر استاد درس وی را به صورت مستقیم فرا گرفتهاند. شمار ایشان اندک نیست، و بیشتر شاگردان وی هم غالباً در شمار شخصیتهای طراز اول سیاسی و حکومتی ایران به شمار میروند. بدون قصدی برای تقدم و تأخر / حذف و ابقا در نامبری ایشان، با رعایت ترتیب الفبایی، بهجز فرزند ایشان، حاج آقا مصطفى، برخی از شاگردان امام خمینی عبارتاند از: شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی، شهید آیتالله دکتر محمدحسین بهشتی، شهید آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی، شهید آیتالله محمدرضا سعیدی، شهید آیتالله محمدعلی قاضی تبریزی، شهید حاج شیخ علی قدوسی، شهید آیتالله فضلالله محلاتی، شهید آیتالله مرتضى مطهری، شهید آیتالله دکتر محمد مفتح همدانی، شهید سید عبدالکریم هاشمینژاد؛ نیز آیتالله جلالالدین آشتیانی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، آیتالله محمد امامیکاشانی، آیتالله احمد جنتی، آیتالله مرتضى حائری یزدی، حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، آیتالله سید علی خامنهای، آیتالله ابوالقاسم خزعلی، آیتالله صادق خلخالی، حجتالاسلام شیخ علی دوانی، دکتر عباس زریاب خویی، آیتالله جعفر سبحانی، آیتالله موسى شبیری زنجانی، آیتالله یوسف صانعی، آیتالله حسن طاهری خرمآبادی، آیتالله عباسعلی عمید زنجانی، آیتالله محمد فاضل لنکرانی، حجتالاسلام علیاصغر مرواریـد، آیتالله محمدهـادی معـرفت، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، آیتالله حسینعلی منتظری، آیتالله محمد موسوی بجنوردی، آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، آیتالله حسین نوری همدانی، آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله محمد یزدی، و بسیاری دیگر.2. آثـار: آیتالله سید روحالله خمینی در دورۀ نخست زندگی خود که میتوان آن را دورۀ دانشاندوزی نامید، یعنی زمانی که هنوز به شکل کامل وارد عرصۀ مسائل سیاسی نگشته بود، آثار بسیاری را تألیف نمود. در واقع آشنایی وی با آیتالله شاهآبادی در 1347 ق / 1307 ش افزون بر آنکه تأثیرات فراوانی بر روحِ روحالله نهاد، وی را به تألیف نیز متمایل کرد. البته نباید تألیف کتاب کشف الاسرار او را در اوایل دهۀ 1320 ق که جوابیهای نسبت به نوشتۀ علیاکبر حکمیزاده بود، از یاد برد (نک : بخش اصطلاحشناسی، در همین مقاله). در ادامۀ سخن از تأثیرات آیتالله شاهآبادی بر وی در قالب تألیف و تعلیق و شرح و تدوین، گفتنی است که نخستین آثار وی شرح دعاء السحر و شرح حدیث رأس الجالوت و مصباح الهدایة به شمار میرود که حاصل همین آشنایی است و مربوط به همان سالها میشود. نشانههای افکار و اندیشۀ استادش، شاهآبادی در این آثار مخصوصاً شرح دعاء السحر به روشنی آشکار است. این دوره از زندگی آیتالله خمینی تقریباً تا زمان درگذشت آیتالله بروجردی در 1380 ق (1340 ش) ادامه یافت و اصلیترین تألیفات وی در همین زمان به رشتۀ تحریر درآمد. آثار وی بیرون از این بازۀ زمانی، شمار اندکی است و در واقع این دورۀ دوم را که از حدود سال 1380 ق آغاز میشود، باید عصر آثار سیاسی ـ مبارزاتی امام در قالب نامه، سخنرانی و پیام دانست. درگیریهای سیاسی و مبارزات وی که به تبعید ایشان انجامید، تا حد زیادی سبب دور شدن او از تألیف و تحقیق شد. حضور در درس آیتالله شاهآبادی، امام خمینی را که به حوزۀ عرفان و اخلاق متوجه شده بود، نسبت به برخی موضوعات حساس کرد که دعای سحر یکی از این مباحث بود. همانگونه که از نام شرح دعاء السحر برمیآید، رسالهای است در شرح «دعای سحر» منسوب به امام محمد باقر (ع) که در 1347 ق نوشته شده است و در آن، دیدگاهها و نظرات استاد وی، آیتالله شاهآبادی آشکارا مشاهده میشود. شارح برای تألیف خود از بسیاری آثار عرفانی، اخلاقی و فلسفی اسلامی بهره برده، و با استشهاد به آیات، روایات، حکایات، اشعار و جز آن به وصف و شرح این دعا پرداخته است. وی در جایجای اثر در صورت لزوم به آراء و اندیشۀ عرفانی استادش اشاره کرده، و به تصریح از او به صورت «شیخنا العارف»، و در مواردی به صورت «شیخنا العارف الکامل الشاهآبادی» یاد کرده است (برای نمونه، نک : ص 104، 105، 131، 132). به رغم متن عربی اثر، شارح در موارد لزوم از اشعار فارسی، بهویژه اشعاری از مثنوی مولوی و در برخی موارد از اشعار حافظ شیرازی بهره برده است (برای نمونه، ص 15-16، 66، 131، 160). در این اثر که مؤلف در سن 27سالگی تألیف کرده است، میتوان غلبۀ مفاهیم و معانی مجموعۀ اندیشۀ ابنعربی در قالب شرح قیصری را مشاهده نمود (برای نمونه، ص 44-47، 104-106، جم ). شرح دعاء السحر دارای متن و ادبیاتی کاملاً استوار، و برخوردار از شاخصههای متعارف در مجموعه آثار عرفانی است.از دیگر آثار او در این دوره، التعلیقة علی الفوائد الرضویة یا شرح حدیث رأس الجالوت است. حدیث رأسالجالوت مربوط به احتجاجات امام رضا (ع) به رأسالجالوت، عالمی یهودی است که در مجموعۀ مناظرات امام رضا (ع) با بزرگان ادیان دیگر در مجالس مأمون بیان شده است. مبتنی بر این حدیث، رأسالجالوت پس از دریافت پاسخ پرسشهای خود، به دین اسلام مشرف میشود. شرحی بر این حدیث توسط قاضی سعید قمی از علمای سدۀ 11 ق، که شخصیت علمی وی بسیار هم مورد توجه امام خمینی بوده، صورت گرفته، که امام بر آن تعلیقاتی داشته است. در برخی از منابع آمده است که شرحی از خود امام خمینی هم به طور مجزا بر این حدیث انجام گرفته است. این اثر که در 1348 ق نوشته شده، توسط مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی تحت عنوان التعلیقة علی الفوائد الرضویة منتشر شده است (مقدمه بر التعلیقة ... ، «و» ـ «ز»).تألیف مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة نیز که شدیداً تحت تأثیر استادش، شاهآبادی تدوین شده، در همین دوره، در 1349 ق صورت گرفته است. اصلیترین موضوع قابل ذکر دربارۀ این اثر آن است که مؤلف تلاش کرده است تا دو مسئلۀ پراهمیت خلافت و ولایـت را از منظر و زاویۀ دید عرفان اسلامی ملاحظه نماید (برای توضیح، نک : بخش رابطۀ انسان و خدا، در همین مقاله). تعلیقه بر شرح قیصری بر فصوص الحکم ابنعربی، و تعلیقه بر مصباح الانس ازجمله آثاری است که در دورۀ درسآموزی نزد استادش، آیتالله شاهآبادی، بدان پرداخته است و حدود سالهای 1350 تا 1355 ق را دربر میگیرد. در واقع وی نزد او شرح قیصری بر فصوص، و نیز مصباح الانس شمسالدین محمد بن حمزۀ فناری را، که خود آن شرحی است بر مفتاح غیب الجمع و الوجود صدرالدین قونوی، میآموخته تا آنکه شاهآبادی در اواخر سال 1353 ق از قم به تهران مهاجرت نموده است. مؤلف از زمان آموزش، اقدام به تدوین این تعالیق نموده و میتوان گفت آموختههای خود از شاهآبادی را تدوین کرده و توضیح داده است. بنا بر تصریح امام خمینی، شروع آموزش مصباح الانس در رمضان 1350 بوده (تعلیقات على مصباح ... ، 3)، و عملاً حدود 5 سال ــ البته در زمانهای خارج از محدودۀ درسی ــ بدین مهم میپرداخته است. در طول این مدت وی تنها بخش اندکی از این دو اثر را نزد استاد بیاموخت، اما پس از آنکه شیخ خود را نیز از کف بداد، شرح و تعلیقهنویسی بر آنها را تا مدتها ادامه داد. در این تعلیقات، امام خمینی بیشتر به نقل آموزههای استادش، و نیز یادکرد آراء بزرگان فلاسفه و عرفا همچون ابنعربی، و شارحان ابنعربی مخصوصاً صدرالدین قونوی، سعیدالدین فرغانی، عبدالرزاق کاشانی، و نیز ابنسینا، صدرالمتألهین، و میرزا هاشم اشکوری بسنده کرده است (همان، سراسر اثر). این مجموعه بارها ازجمله توسط مؤسسۀ پاسدار اسلام در 1406 ق به چاپ رسیده است. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام، تعلیقات امام خمینی بر شرح فصوص الحکم و مصباح الانس را همراه با چندین نامۀ اخلاقی و عرفانی از ایشان در 1379 ش منتشر نمود.اثر دیگر وی شرح چهل حدیث ــ چنانکه از نام آن بر میآید پیرامون 40 حدیث ــ است با شرح و توصیف آنها. از این مجموعه، 33 حدیث در مبحث اخلاق، و باقی در مسائل عقلی در باب اعتقادات و مباحث کلامی است. این اثر آکنده از فواید تفسیری، حدیثی، عرفانی، فلسفی، اخلاقی و جز آن است. شرح چهل حدیث یا اربعین را امام در محرم 1358 در 38سالگی تدوین کرد. اصل این اثر، درسهای وی در مدرسۀ فیضیه بوده، و پس از تعطیل شدن فیضیه، دنبالۀ آنها را در مدرسۀ ملاصادق قم تدریس میکرده است؛ او بعدها این درسگفتارها را تدوین نمود و یکجا بنگاشت. نسخۀ این کتاب در حمله به خانۀ وی در 1383 ق ــ یعنی یک سال بعد از حملۀ ساواک به مدرسۀ فیضیۀ قم ــ توسط افراد سازمان امنیت و اطلاعات کشور در عصر پهلوی از میان رفت تا اینکه پس از انقلاب نسخهای از آن متعلق به آیتالله ملاعلی معصومی همدانی در اختیار قرار گرفت و منتشر شد. در نسخۀ منتشرشده، همچون بسیاری دیگر از آثار امام خمینی، نه در مقدمه و نه در مؤخرۀ کتاب، و در واقع در هیچ کجای کتاب نامی از مؤلف اثر برده نشده است. وی در مقدمه تصریح کرده که متن را به فارسی نوشته است تا فارسیزبانان نیز از آن بهره برگیرند.شارح نام 4 کس از استادان و مشایخ خود را، که از آنها اجازه دریافت نموده، آورده است که عبارتاند از: ابوالمجد محمدرضا اصفهانی (د 1362 ق)، ابوالقاسم دهکردی (د 1353 ق)، شیخ عباس قمی (د 1359 ق)، و محسن امین (د 1371 ق)؛ سپس به شیوۀ قدما، سلسلۀ روایی خویش را بیان داشته است. به عنوان شیوه و اسلوب نگارش کتاب، مؤلف نخست حدیث مورد نظر خود را آورده، و سپس به ترجمۀ تحتاللفظی پرداخته است. وصف اسناد حدیث، و در صورت لزوم شرح لغات، و نیز بررسیهای مربوط به نکات صرفی و نحوی و بلاغت و ادب عرب هم از دیگر موارد یادکردنی است. امام خمینی به عنوان مؤلف آنجا که لازم دیده، در قالب استشهاد، آیات و احادیث و حکایاتی را برای توضیح بیان کرده، و پرداختن به اختلاف نسخهها از دیگر موارد در این متن است. انبوهی آموزهها و نصایح در متن به بهانههای گوناگون گنجانده شده، و عملاً کتاب را به اثر اخلاقی کاملی بدل نموده، و آن را قابل مقایسه با آثار اخلاقی ـ عرفانی همرتبۀ خود کرده است. مباحثی اخلاقی ازجمله جهاد با نفس، ریا، عجب، کبر، حسد، حب دنیا، غضب، تعصب، و نفاق از موضوعات مهم در این اثر است. همچنین بخشهایی از اثر به مباحث مربوط به وصایای پیامبر (ص) و حضرت علی (ع)، و ولایت اهل بیت (ع) مختص گشته است. مباحث کلامی یادشده در این کتاب در موضوعات اسماء و صفات، آفرینش آدم بر صورت خداوند، جبر و اختیار و غیره بیان شدهاند. گفتنی است که حدیث چهلم از این اثر در تفسیر است که تفسیر سورۀ توحید را در بر میگیرد (شرح چهل حدیث، سراسر کتاب). در سخن از انتشار این کتاب گفتنی است که آیتالله احمد فهری زنجانی، که انبوهی از آثار امام را شرح، ترجمه و منتشر کرده، برای اولین بار حدیث اول آن را در 1363 ش، و سپس 4 حدیث اول را در 1365 ش منتشر نمود؛ پس از آن، کل اثر، بارها چاپ شد. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام نیز نسخۀ تصحیحشدۀ آن را همراه با فهرستهایی جامع و پانوشتههای توضیحی منتشر کرده است. این اثر بعد از وصیتنامه و دیوان اشعار امام خمینی از پرتیراژترین آثار مؤسسه میباشد. ترجمههای دیگری نیز از این اثر به زبانهایی مانند فرانسه، انگلیسی، عربی، اردو و بهاسا در سالهای 1370، 1383 و 1387 ش از سوی همان مؤسسه منتشر شد (مقدمۀ شرح چهل حدیث، نه ـ ده).از دیگر آثار عرفانی امام خمینی در این دوره باید از سرّ الصلٰوة یاد کرد که با نام معراج السالکین و صلٰوة العارفین نیز شناخته میشود. تألیف اثر مربوط به 1358 ق / 1318 ش، و موضوع آن، شرح برخی از مقامات روحی اولیای خدا در سلوک روحانی و معراج ایمانی نماز است. چگونگی نماز، حضور قلب، طهارت با آب و تیمم با خاک، و مسائلی مربوط به لباس و بدن نمازگزار و اسرار نماز و قبله و خواص آن از منظر اهل ذوق و عرفان، مواردی یادکردنی در متن است؛ اما اصل سخن امام در این اثر، بیان اسرار اذکار افعال و مقارنات نماز است، چنانکه نزد عارفان و واصلان محقق میگردد. مؤلف در این اثر به تفاوتِ میان نمازهای کسان مختلف نیز پرداخته، و نماز اهل ایمان و اهل باطن، اصحاب حقیقت و اصحاب سرّ، اصحاب قلوب و اصحاب جذب، و اصحاب ولایت و ارباب صحو بعدالمحو را در لایهها و سطوح مختلف بیان داشته است. تعمد در کوتاهنویسی شاخصۀ مهم این متن است. مؤلف در مقدمۀ اثر، تصریح کرده که در سلوک روحانی و معراج ایمانی ـ عرفانی، مقامات روحی اولیای عظام را ملاک قرار داده، و بر آن اصول دست به قلم شده است؛ و این در حالی است که خود را از این مقامات بیبهره یاد کرده و بر آن است که به هیچیک از مقامات خُلقیه و روحیۀ اهل قلوب دست نیافته است (ص 2). آقابزرگ این کتاب را تحت عنوان سرّ الصلٰوة على لسان العرفا آورده است؛ انتشار پیدرپی این اثر، با نامهای سرّ الصلٰوة، معراج السالکین و صلٰوة العارفین / سرّ الصلٰوة یا صلٰوة العارفین و معراج السالکین / اسرار نماز یا معراج السالکین و صلٰوة العارفین صورت پذیرفته است. مقابله و تحقیق این اثر برای نخستین بار توسط حمید انصاری و سید محمد حسینی در مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام در 1369 ش انجام گرفت و با مقدمهای از آیتالله عبدالله جوادی آملی و با متن اهدای کتاب از سوی امام به فرزندش، حاج سید احمد آقا، منتشر گردید.امام خمینی آداب الصلاة را در 2 ربیعالآخر 1361 ق / 30 فروردین 1321 ش تألیف کرد و آن، مختصری از کتاب سرّ الصلٰوة به زبانی ساده، و البته به فارسی است. خود مؤلف هم تأکید میکند که در کتاب قبلیاش در آداب نماز به مطالب اصلی پرداخته، اما چون آن را با احوال عامه متناسب ندیده، در این کتاب به قصد بهره بردن برادران ایمانی به این کار دست زده است (ص 2). به آسانی میتوان دریافت که موضوع کتاب در آداب نماز است، اما برخی موارد یادشده در این کتاب شایان توجه فراوان است. پیش از همه باید دانست که آداب الصلاة اثری با متنی روان و شیوا و مشحون از آیات الٰهی، احادیث عرفانی و روایات روحانی است و در جایجای این متن عرفانی، مباحث کلامی و فلسفی نیز گنجانده شده است. یکی از مهمترین مباحث یادشده در این متن، یادکرد امام از رأی و نظر خویش دربارۀ معنا و مفهوم تفسیر قرآن است. امام خمینی معتقد است که تاکنون تفسیری برای کتاب خدا نوشته نشده است؛ چه، معنای تفسیر کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب است. وی تأکید میکند که استفاده از قرآن، دریافتن جهات ادبی، نحوی، صرفی، یا رویکرد تاریخی و جز آن نیست؛ و گشایش ابواب معارف و حِکَم آن، مطلبی دیگر است. سالها قرآن خواندن با التفات به درستخوانی برای دستیابی به اجر و ثواب قرائت آن، و همچنین دریافتن نکات ادبی، تاریخی، قصصی، اسباب نزول، و جز آن، مقصود اصلی نیست. مفسر باید «جهت اهتداء به عالم غیب و حیث راهنمایی به طرق سعادت و سلوک طریق معرفت و انسانیت را به متعلم بفهماند». قرآن کریم، کتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است، به همین دلیل «کتاب تفسیر نیز باید کتاب عرفانی ـ اخلاقی و مبین جهات عرفانی و اخلاقی و دیگر جهات دعوت به سعادت آن باشد» ( آداب، 234-236). این اندیشۀ امام را باید در ادامۀ زنجیرۀ چنین رویکردی دانست که به ویژه از برخی کسان چون سهل تستری، جنید بغدادی، ابوبکر واسطی و ابوعبدالرحمان سلمی، آغاز گشته است (نک : ه د، تفسیر).پیش از انقلاب، کتاب آداب الصلاة با برخی تصرفات، در مجموعهای همراه با آثاری با همین نام از شهید ثانی، قاضی سعید قمی و میرزا جواد ملکی تبریزی، توسط احمد فهری زنجانی تحت عنوان پرواز در ملکوت تدوین و منتشر شد؛ و پس از پیروزی انقلاب باری دیگر انتشار این کتاب صورت گرفت. سپس بارها، هم پرواز در ملکوت، و هم آداب الصلاة به صورت مجزا انتشار یافت که از آن جمله چاپ آن توسط مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی است.شرح حدیث جنود عقل و جهل، شرح حدیثی مشهور از امام صادق (ع) است که در آن، حضرت صادق 75 سپاه برای عقل و 75 سپاه برای جهل برشمرده، و شیخ کلینی آن را در الکافی آورده است (2 / 352). امام خمینی این کتاب را در دوم رمضان 1363، در 43سالگی تألیف کرده، و قصد داشته است تا ادامۀ آن را در مجلدات بعدی تألیف نماید؛ اما به هر دلیل این امکان فراهم نشده، و شارح حسرت خود از به پایان نرسیدن آن را در کتاب دیگرش، الطلب و الارادة بیان نموده است (نک : ص 57). امام خمینی از مجموع شمار سپاه یادشده توسط حضرت صادق (ع)، موفق به وصف و شرح یکسوم یعنی 25 جُند برای هرکدام از عقل و جهل شده است. وی در این اثر اعتقاد خود را دربارۀ نقش چنین آثاری عرفانی و اخلاقی بیان داشته است، و گوید این دست آثار باید در حُکم دارو باشند و نه همچون نسخه؛ و آثاری مانند احیاء علوم الدین غزالی را در شمار مجموعه آثاری با کارکرد نسخه معرفیکردهاست. بهره بردن از پند و اندرز و موعظه را یکی از شیوههای کارآمد میداند و بر همین اساس، خود نیز در جایجای این اثر، با استفادۀ فراوان از روایات امامی، به این شیوه متوسل شده است. حال آنکه برخلاف برخی دیگر از آثار مشابه خود، در این کتاب، کمتر از آثار عرفانی و اخلاقی سود برده است. برای اولین بار این اثر را مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام منتشر ساخت.التعلیقة علی الفوائد الرضویة عنوان اثری دیگر از آثار عرفانی ارزشمند امام خمینی است که برای نخستین بار از سوی مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام منتشر گردید. در مجموعۀ آثار عرفانی و اخلاقی امام خمینی تفسیر سورۀ حمد از اهمیت بسزایی برخوردار است. ایشان به سبب تعلق خاطر فراوان به سورۀ حمد، این سوره را 3 بار تفسیر کردهاند. نخستین نسخۀ آن، در ضمن کتاب سرّ الصلٰوة در 1358 ق صورت گرفت که مؤلف ضمن بیان مبحث قرائت، اشاراتی اجمالی به تفسیر و توضیح آیات این سوره از منظر و لسان اهل معرفت نموده است (سرّ ... ، 116بب ). چند سال بعد وی در تألیف کتاب آداب الصلٰوة که متن سادهشدهای از همان سرّ الصلٰوة بود، باری به تفسیر سورۀ حمد پرداخت و این بار به طور مفصلتری بدان پرداخت ( آداب، 293 بب ).پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله سید محمود طالقانی به صورت هفتگی، در برنامهای تلویزیونی با نام «با قرآن در صحنه» به تفسیر قرآن کریم میپرداخت که بعدها متن پیادهشدۀ آن در قالب مجموعهای تفسیری تحت عنوان پرتوی از قرآن منتشر شد. با درگذشت وی، امام خمینی در آذر و دی 1358 برآن شد تا برنامۀ تفسیری آیتالله طالقانی را ادامه دهد؛ لذا این تفسیر با ضبط آن در قم با همان نام، از شبکۀ سراسری تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد. اگرچه در برنامۀ آیتالله طالقانی به تفسیر حمد پرداخته شده بود، اما امام خمینی بر آن بود تا باری از نو، اما این بار با تفسیر عرفانی بدان بپردازد. پس از پخش 4 قسمت از این برنامه، گروهی از علما که با رویکرد عرفانی به مفاهیم قرآنی مخالف بودند، انتقادها و اعتراضهایی نسبت به آن نمودند. امام اگرچه در جلسۀ آخر به آنها پاسخ داد، اما عملاً دیگر این برنامه را ادامه نداد. مباحث یادشده در این مجموعه بارها منتشر شد و از جملۀ آنها چاپ مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام در 1375 ش تحت عنوان تفسیر سورۀ حمد بود که هر 3 نسخه از تفسیر حمد را در یک مجلد گنجاند. افزون بر انبوهی چاپهای مختلف از این اثر، بخشهایی از تفسیر امام به زبانهای گوناگون عربی، انگلیسی، ایتالیایی، روسی و جز آن ترجمه و منتشر شده است.مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، در مجموعۀ موسوعة الامام الخمینی، تفسیر سورۀ حمد را به همراه جهاد اکبر یا مبارزه با نفس و نیز نامههای اخلاقی ـ عرفانی ایشان به برخی از اطرافیان را یکجا در 1392 ش منتشر کرده است. جهاد اکبر یا مبارزه با نفس مجموعهای از سخنان وی در قالب خطابه برای حوزویان و طلاب است که به تنهایی نیز بارها به چاپ رسیده است. برخی ترجمههای آن به زبانهای آذری، عربی، اردو، انگلیسی، ایتالیایی، و جز آن در طی سالها انجام شده است. نامههای اخلاقی ـ عرفانی هم مجموعهای از مکتوباتی از ایشان، مشتمل بر اجازات در عرفان و فلسفه، پندها، وصیتها، و جز آن است. در شمار نمونههای یادکردنی از این مجموعه باید به پیام ایشان به میخائیل گورباچف، رئیس جمهور شوروی (سابق)، و نیز نامه (های) اخلاقی وی به عروسش، فاطمه طباطبایی، اشاره کرد ( نامهها، 57 بب ، 133 بب ). این مجموعه دربردارندۀ نوشتههای ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است.بهجز آنچه امام در زمینۀ عرفان و اخلاق نوشته است، اصلیترین آثار وی را باید در طیفی دیگر، یعنی تألیفات فقهی و اصولی وی دانست که تقریباً از 1368 ق آغاز میشود و تا تبعیدش به ترکیه و از آنجا به نجف ادامه مییابد. میتوان دریافت که پس از اخذ درجۀ اجتهاد در 1353 ق، و سپس درگذشت استادش، شیخ عبدالکریم حائری در 1355 ق، امام خمینی زمانی بعد، آغاز به تدریس نمود. دو دوره درس اصول وی در همین محدودۀ زمانی صورت گرفت، یعنی پایان دورۀ اول در 1370 ق، و پایان دورۀ دوم در 1377 ق؛ دورههایی که ماحصل آن را میشود در تألیفهای ایشان مشاهده نمود.در سخن از این دست آثار امام خمینی نخست باید به تعلیقۀ او بر کفایة الاصول آخوند خراسانی اشاره کرد که گویا در 1368 ق به پایان رسیده، و آقابزرگ تهرانی در الذریعة (26 / 285) از آن یاد کرده است. این اثر برای نخستین بار در 1372 ش با نام انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، در دو جلد از سوی مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شد. تألیف رسالۀ لاضرر هم در همان سال انجام شد (استادی، 264). این رساله همراه با رسالههای الاستصحاب، التعادل و التراجیح، و نیز الاجتهاد و التقلید که تألیف آنها در 1370 ق به پایان رسیده، همه حاصل دورۀ نخست تدریس او ست که در زمان حضور وی در شهرهای قم و محلات تدوین شدهاند ( الاستصحاب، 456، التعادل ... ، 155) و در 1344 ش در یک مجلد با نام الرسائل انتشار یافتهاند. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی هر یک از این رسالهها را پس از تحقیق و تصحیح به صورت مستقل با نام بدایع الدرر فی قاعدة نفی الضرر؛ الاستصحاب؛ التعادل و التراجیح؛ الاجتهاد و التقلید انتشار داده است (انصاری، حدیث، 213). مباحث الفاظ اصول فقه اثر اصولی دیگر از امام خمینی است که با نگاه اجتهادی در 1370 ق (1330 ش) تألیف گردید. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی این اثر را در 1372 ش برای نخستین بار با نام مناهج الوصول الى علم الاصول منتشر ساخت.امام خمینی در 1370 ق آموزش بحث طهارت را در حوزۀ قم آغاز کرد که دروس وی تا حدود 7 سال به طول انجامید؛ در همین زمان بود که جزوۀ کوتاه التقیة را تألیف کرد (استادی، 263-264) و تدوین مطالب بیانشده در کتاب الطهارة به صورت منقطع در طی سالهای 1370 تا 1377 ق شکل گرفت و عملاً در چند بخش، در طول سالیان به نتیجه نشست. مجلد اول از آن را در 1373 ق به اتمام رساند؛ سالهای 1376 و 1377 ق تاریخ اتمام مجلدات بعدی کتاب الطهارة بهشمار میرود ( الطهارة، 1 / 585؛ استادی، 261). دو جلد از این اثر در ایران، و دو جلد دیگر آن در 1389 ق در نجف به چاپ رسید و مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام دورۀ کامل چهارجلدی آن را در یکصدمین سال میلاد امام خمینی در 1379 ش منتشر نمود. در همان دورۀ درسی که ایشان به تدریس اصول میپرداخته، هنگامی که سخن به مبحث طلب و اراده رسیده، به دلیل موضوع کلامی ـ فلسفیِ بحث، میخواسته است تا مبحث آن را به مقامی دیگر واگذارد. بر اساس تصریح خود مؤلف گویا به اصرار مخاطبان و کسان بسیار، ناگزیر مبحث یادشده را در همانجا بیان داشته، و لذا تدوین نهایی متن آن نیز در همان سالها یعنی در 1371 ق تمام شده است ( الطلب، 59). تعلیقۀ امام خمینی بر عروة الوثقى هم حاصل همین دوره به شمار میرود که در 1375 ق به پایان رسیده است. این اثر بارها به صورت مستقل و به صورت حاشیه بر عروة الوثقى به چاپ رسید و متن تصحیحشدۀ آن با عنوان العروة الوثقى مع تعالیق آیةالله العظمى الامام الخمینی در 1379 ش از سوی مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام منتشر گردید.تألیف کتاب المکاسب المحرمة در 1380 ق، در شمار آخرین آثار امام در دورۀ درسی وی به شمار میرود؛ چه، از این حدود زمانی به بعد بروز برخی رخدادهای مهم در تاریخ مردم ایران، سبب شد تا وی از مسیر تألیف و تدوین دور افتد و به مبارزات سیاسی بپردازد. مبارزه بر ضد همهپرسی برای انقلاب سفید در 1341 ش (1381 ق) و رخداد مهم حمله به مدرسۀ فیضیۀ قم در 1342 ش (1382 ق) آغازگر مسیر نوین زندگی امام خمینی بود تا آنکه در 1383 ق به دستور رژیم پهلوی، امام خمینی به ترکیه تبعید شد و حدود یک سال در آن دیار بماند. وی از این فرصت بیشترین بهره را برد و توانست تدوین نهایی کتاب ارزشمند تحریر الوسیلة را به پایان برد. وی که پیشتر بر وسیلة النجاة آقا سید ابوالحسن اصفهانی حاشیه زده بود، در این زمان بر آن شد تا حواشی خود را در متن آوَرَد و نیز بابهایی که در عروه هست، اما در وسیله نیست، به همراه برخی مباحث مستحدثه را در تحریر الوسیلة بگنجاند. از جمله چاپهای این اثر میتوان به انتشار آن در تهران (1392 ش) اشاره کرد. برخی از شاگردان امام، مبتنی بر تحریرالوسیلة، متن زبدة الاحکام را تنظیم و تدوین کردند؛ این متن ازجمله در تهران (1360 ش) منتشر شده است. ترجمۀ فارسی این اثر با برخی از ملحقات در قالب رسالۀ توضیح المسائل برای رفع نیاز فارسیزبانان نیز تهیه شد. پیش از این برخی از فتاوای ایشان در رسالۀ نجاة العباد و حاشیه بر رسالۀ ارث ملا هاشم خراسانی انتشار یافته بود. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی این دو اثر را در قالب یک جلد در مجموعۀ موسوعة الامام الخمینی در 1392 ش منتشر کرده است؛ همچنین مجموعهای از فتاوای ایشان در پاسخ به استفتائات مقلدان با همین نام به اهتمام همان مؤسسه گردآوری، و در 10 جلد در 1392 ش منتشر گردید. با تغییر محل تبعید امام از ترکیه به نجف اشرف، و حضور ایشان در آن حوزه و رواج فقه قم در نجف، ایشان افزون بر کتاب البیع که در طول سالهای 1392-1394 ق تألیف کرد، کتاب فقهی تأثیرگذار و تاریخی خود یعنی ولایت فقیه یا حکومت اسلامی را در 1391 ق (1351 ش) تدوین کرد (برای توضیحات این بخش، نک : اندیشۀ فقهی امام خمینی، در همین مقاله). پس از پیروزی انقلاب، به دلیل جایگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی، بسیاری سخنرانیها، پیامها، خطابها و جز آن به صورت شفاهی و کتبی توسط ایشان صورت گرفت که تمامی اینها در قالب آثار شفاهی و کتبی در نهایت به شکلهای مختلف انتشار یافت. صحیفۀ نور، و تکمیلشدۀ آن، صحیفۀ امام، و نیز مجموعۀ موسوعة الامام الخمینی (در 50 جلد) و همچنین بسیاری تکنگاریها یا مجموعههای دیگر نمونههایی از این دست آثارند، که بخش، بخشها یا همۀ این مباحث را دربر دارند. بهجز این دست موارد، اشعار امام خمینی که مجموعهای متشکل از سرودههای وی در طول سالیان است نیز توسط مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار ایشان گردآوری و تحت عنوان دیوان اشعار بارها به چاپ رسیده است؛ این اشعار غالباً مشحون از مباحث اخلاقی، و عموماً بر مشرب عرفا نوشته و سروده شده است.
آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، خزانۀ عامره، کانپور، 1900 م؛ آشوری، داریوش، دانشنامۀ سیاسی، تهران، 1389 ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، قم، 1366 ش؛ آیین انقلاب اسلامی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1386 ش؛ ابنبابویه، محمد، کمال الدین، تهران، 1395 ق؛ احمدی، حمید، بنیادهای هویت ملی ایران، تهران، 1388 ش؛ اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفی امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381 ش؛ استادی، رضا، «تألیفات و آثار حضرت امام خمینی رضوان الله تعالى علیه»، مشکٰوة، مشهد، 1368 ش، شم 23-24؛ استکبار و استضعاف از دیدگاه امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ استمپل، ج. د.، دوران انقلاب ایران، ترجمۀ منوچهر شجاعی، تهران، 1377 ش؛ اسلام ناب در کلام و پیام امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385 ش؛ اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1374-1375 ش؛ اطلاعات، تهران، 7 / 10 / 1356 ش، شم 506‘15؛ افتخاری، اصغر، «قانون و انقلاب، تحلیلی بر فلسفۀ وجودی قانون اساسی در سیرۀ امام خمینی»، دین و ارتباطات، تهران، 1383 ش، شم 23؛ اقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381 ش؛ امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی، همان مؤسسه، 1387 ش؛ امام خمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، به کوشش عبدالرزاق اهوازی، تهران،1385 ش؛ امام خمینی و نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، 1385 ش؛ امام و انقلاب فرهنگی، دفتر تحکیم وحدت، تهران، 1360 ش؛ امر به معروف و نهی از منکر، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1384 ش؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1397 ق / 1977 م؛ امینزاده، محمدرضا، «نبوت و ولایت در هستۀ ادراکی امام خمینی»، نور علم، قم، 1372 ش، شم 50؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، 1397 ق / 1977 م؛ امینیان، علی، «نگاه امام خمینی به نظام اقتصادی اسلام»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ انتخابات و مجلس در کلام و پیام امام خمینی، قم، 1370 ش؛ انسانشناسی در اندیشۀ امام خمینی، به کوشش مرضیه اخلاقی و شایسته شریعتمداری، تهران، 1385 ش؛ انصاری، حمید، حدیث بیداری، زندگینامۀ امام خمینی از تولد تا رحلت، تهران، 1389 ش؛ همو، میزان رأی ملت است، تهـران، 1385 ش؛ انقلاب اسلامی ایـران، بـه کوشش نهـاد نمایندگی مقـاممعظم رهبری در دانشگاهها، تهران، 1386 ش؛ انقلاب اسلامی و توطئه در دهۀ نخستین، تهران، 1367 ش؛ بابایی، پرویز، فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی، تهران، 1391 ش؛ بازتاب رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1374 ش؛ بازرگان، مهدی، شورای انقلاب و دولت موقت، تهران، 1361 ش؛ باقری بیدهندی، ناصر، «نجوم امت 28: حضرت آیتالله العظمى حاج آقا روحالله خمینی»، نور علم، قم، 1368 ش، شم 31؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن 12و 13و 14 هجری، تهران، 1347 ش؛ بختیار، شاپور، خاطرات، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، 1380 ش؛ بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، تهران، 1380 ش؛ بلالی اوصیاء، محمد، «تحلیل منشأ حاکمیت سیاسی در سیره و نظریۀ سیاسی امام علی (ع)»، مردمسالاری دینی، به کوشش کاظم قاضیزاده، تهران، 1385 ش، ج 2؛ بهرامی قصرچمی، خلیل و عبدالرحیم عناقه، «رابطۀ عرفان و سیاست در اندیشۀ امام خمینی»، مطالعات انقلاب اسلامی، قم، 1386 ش، شم 11؛ پاشاپور، حمید، امام خمینی و انتفاضۀ فلسطین، تهران، 1381 ش؛ پژمان، جلال، فروپاشی ارتش شاهنشاهی، تهران، 1386 ش؛ پسندیده، عباس، «مشروعیت، عنوانی بسیط یا مرکب؟!»، حکومت اسلامی، قم، 1380 ش، شم 19؛ پسندیده، مرتضى، خاطرات، تهران، 1384 ش؛ همو، «گفتوگو»، پابهپای آفتاب، به کوشش امیررضا ستوده، تهران، 1373 ش؛ پلنگی، منیژه و معصومه اسماعیلی، «مبانی نظری معاد جسمانی ملاصدرا از دیدگاه امام خمینی»، پژوهشنامۀ متین، تهران، 1392 ش، س 15، شم 60؛ پهلوان، عاطفه، آزادی و دمکراسی در اندیشۀ امام خمینی، تهران، 1378 ش؛ تبلیغات (هنر و رسانه) از دیدگاه امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381 ش؛ ثقفی، خدیجه، «گفتوگو»، پابهپای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ ثواقب، جهانبخش، «ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی»، حکومت اسلامی، قم، 1381 ش، شم 23؛ جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص، تهران، 1370 ش؛ جایگاه زن در اندیشۀ امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1374 ش؛ جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی، همان، 1384 ش؛ جهان در سوگ، همان، 1374 ش؛ حاجیانی، ابراهیم، جامعهشناسی هویت ایرانی، تهران، 1388 ش؛ حجاریان، سعید، «نگاهی به مسئلۀ مشروعیت»، راهبرد، تهران، 1373 ش، شم 3؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، به کوشش مؤسسۀ آلالبیت (ع)، قم، 1409 ق؛ حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، تهران، 1388 ش؛ حقپناه، رضا، «امامت شیعی در اندیشۀ امام خمینی»، پژوهشهای اجتماعی اسلامی، مشهد، 1367 ش، شم 73؛ حقخواه، منیره، «عدالت از منظر امام خمینی و شهید صدر»، فقه و حقوق خانواده، تهران، 1385 ش، شم 44؛ حکمیزاده، علیاکبر، اسرار هزارساله، تهران، 1322 ش؛ حکیمی، فتحالله، بلوای هند، تهران، انتشارات سقراط؛ حماسۀ 17خرداد 1354 مدرسۀ فیضیه، به کوشش علی شیرخانی، تهران، 1377 ش؛ حیدری، حمید، «حکومت توسط قانون در اندیشۀ سیاسی امام خمینی»، فصلنامۀ علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم (ع)، قم، 1386 ش، شم 39-40؛ حیدری، شکرخدا، «نگاهی به توسعۀ اقتصادی و توسعۀ فرهنگی از دیدگاه امام خمینی و ضرورت توجه به آن»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ خلجی، عباس، اصلاحات آمریکایی و قیام 15خرداد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1381 ش؛ خمینی، روحالله، آداب الصلاة، موسوعة الامام الخمینی، ج 48، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1392 ش؛ همو، الاجتهاد و التقلید، همان مجموعه، ج 6؛ همو، الاستصحاب، همان مجموعه، ج 5؛ همو، البیع، همان مجموعه، ج 15- 19؛ همو، التعادل و التراجیح، همان مجموعه، ج 6؛ همو، تعلیقات على مصباح الانس، همان مجموعه، ج 45؛ همو، تفسیر سورۀ حمد، همان مجموعه، ج 50؛ همو، دیوان، تهران، 1373 ش؛ همو، سرّ الصلٰوة، موسوعة الامام الخمینی، ج 47؛ همو، شرح چهل حدیث، همان مجموعه، ج 46؛ همو، شرح حدیث جنود عقل و جهل، همان مجموعه، ج 49؛ همو، شرح دعاء السحر، همان مجموعه، ج 42؛ همو، صحیفۀ امام، تهران، 1378 ش؛ همو، الطلب و الارادة، موسوعة الامام الخمینی، ج 2؛ همو، الطهارة، همان مجموعه، ج 8-11؛ همو، کشف الاسرار، تهران، 1363 ش؛ همو، کلمات قصار، پندها و حکمتها، تهـران، 1372 ش؛ همـو، مصباح الهدایـة، موسوعـة الامـام الخمینی، ج 44؛همـو، نامههای اخلاقی ـ عرفانی، همان مجموعه، ج 50؛ همو، وصیتنامۀ موضوعی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1372 ش؛ همو، ولایت فقیه، موسوعة الامام الخمینی، ج 21؛ دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385 ش؛ دانشیار، علیرضا و حسین اترک، «عدالت جهانی در اندیشۀ امام خمینی»، مطالعات انقلاب اسلامی، قم، 1390 ش، شم 27؛ درخشه، جلال، «تبارشناسی نظریۀ حکومت در اندیشۀ امام خمینی»، فصلنامۀ علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم (ع)، قم، 1380 ش، شم 13؛ درویشی، فرهاد، جنگ ایران و عراق، تهران، 1385 ش؛ همو، سیرۀ عملی امام خمینی در ادارۀ امور کشور، تهران، 1385 ش؛ دغدغهها و نگرانیهای امام خمینی، به کوشش فرامرز شعاع حسینی و علی داستانی، تهران، 1384 ش؛ دفاع مقدس در اندیشۀ امام خمینی، تهران، 1383 ش؛ دلشادتهرانی، مصطفى، عارض خورشید، تهران، 1380 ش؛ دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریۀ سیاسی امام خمینی، تهران، 1379 ش؛ همو، «درونگرایی و برونگرایی در سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی»، دین و ارتباطات، تهران، 1378 ش، شم 9؛ دهنوی ترکمان، محمد، قیام خونین 15 خرداد به روایت اسناد، تهران، 1360 ش؛ رامپوری، محمدنجم، تاریخ اوده، کراچی، 1978 م؛ ربانی خوراسگانی، علی، «نهاد مرجعیت شیعه و نقش آن در تحولات اجتماعی ایران معاصر»، شیعهشناسی، قم، 1384 ش، شم 10؛ رجبی، محمدحسن، زندگینامۀ سیاسی امام خمینی، از آغاز تا هجرت به پاریس، تهران، 1369 ش؛ رحیمپور، فروغ السادات، «رابطۀ خدا و انسان از دیدگاه امام خمینی و کییر کگارد»، مقالات و بررسیها، تهران، 1384 ش، شم 77؛ رضانژاد، عزالدین، «خاتمیت و جامعیت دین اسلام در آثار امام خمینی»، اندیشۀ تقریب، ویژهنامه، تهران، 1384 ش، شم 2؛ رنجبر، مقصود، «مبانی مشروعیت قدرت سیاسی از دیدگاه امام خمینی»، مردمسالاری دینی (نک : هم ، بلالی اوصیاء)؛ روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، تهران، 1390 ش؛ روحانیت و حوزههای علمیه از دیدگاه امام خمینی، تهران، 1384 ش؛ روشننهاد، ناهید، «انقلاب فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، تهران، 1382 ش، شم 17؛ زکریایی، محمدعلی، جامعهشناسی روشنفکری دینی، تهران، 1378 ش؛ زندیه، عطیف، «وجود عقل و کارکردهای نظری و عملی آن در اندیشۀ امام خمینی»، پژوهشنامۀ متین، تهران، 1392 ش، س 15، شم 60؛ سبحانی، جعفر، «گفتوگو»، پا بهپای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ سبزواری، ملاهادی، شرح الاسماء الحسنى، تهران، 1372 ش؛ سپهر، عبدالحسین، یادداشتهای ملک المورخین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368 ش؛ سعادتمند، رسول، نامههای عرفانی، عاطفی و خانوادگی امام خمینی، تهران، 1385 ش؛ سعیدی، حسن، «ساحتها و اسرار نبوت و ولایت از منظر امام خمینی»، پژوهشنامۀ متین، تهران، 1382 ش، شم 18؛ سلطانی طباطبایی، محمدباقر، «مصاحبه»، حوزه، قم، 1368 ش، س 2، شم 2؛ شاهآبادی، نصرالله، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ شاهنوازخان، مآثر الامرا، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، 1888 م؛ شریعتمداری، حمیدرضا، «جایگاه اعتقادی امامت از منظر امام خمینی»، هفت آسمان، قـم، 1383 ش، شم 21؛ شریعتی، علی، بازشناسی هـویت ایـرانی ـ اسلامی، تهران، 1361 ش؛ شیبانی دلویی، داوود، «دیدگاه قرآنی امام خمینی»، پژوهشهای قرآنی، مشهد، 1378 ش، شم 19-20؛ شیخالاسلامی، محسن، «حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی»، حکومت اسلامی، قم، 1378 ش، شم 12؛ شیخزاده، محمدجمعه، «خانواده در اندیشه و سیرۀ عملی امام خمینی»، کوثر معارف، قم، 1386 ش، شم 3؛ شیرخانی، علی، حماسۀ 19 دی قم، تهران، 1377 ش؛ همو، حماسۀ 29 بهمن تبریز، تهران، 1378 ش؛ صدر، محمدباقر، اقتصادنا، مطابع النعمان، 1964 م؛ همو، طرح گستردۀ اقتصاد اسلامی، ترجمۀ فخرالدین شوشتری، تهران، 1359 ش؛ صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینی، تهران، 1374 ش؛ صرامی، سیفالله، حقوق مردم در حکومت، تهران، 1385 ش؛ صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی، تهران، 1380 ش؛ طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه قیام 19 دی در انقلاب اسلامی، تهران، 1378 ش؛ طالقانی، محمود، اسلام و مالکیت در مقایسه با نظام اقتصادی غرب، تهران، 1354 ش؛ طاهری خرمآبادی، حسن، خاطرات، به کوشش محمدرضا احمدی، تهران، 1377ش؛ طباطبایی، فاطمه، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، 1387 ش؛ عاملی، سعیدرضا، مقدمه بر امام خمینی و انقلاب اسلامی در رسالههای دکتری، ترجمۀ محمدرضا آهنی، تهران، 1378 ش؛ عباسی، جعفر، «عدل الٰهی و کارکردهای اجتماعی و فردی آن»، معرفت، قم، 1389 ش، شم 149؛ عبدالحی، نزهة الخواطر، به کوشش شرفالدین احمد، حیدرآباد دکن، 1399 ق / 1979 م؛ عدل الٰهی از دیدگاه امام خمینی، تهران، 1389 ش؛ عزتی، مرتضى، «توسعه و عدالت از دیدگاه حضرت امام خمینی»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ عقیقی بخشایشی، یکصد سال روحانیت مترقی، دفتر نشر نوید اسلام، 1358 ش؛ علمالهدى، محمدجواد، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، 1375 ش؛ همو، خاطرات، به کوشش محمدعلی حاجیبیگی کندری، تهران، 1379 ش؛ فاضل لنکرانی، محمد، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ فتحی، یوسف، «رابطۀ اخلاق و سیاست با تأکید بر اندیشۀ امام خمینی»، حکومت اسلامی، قم، 1388 ش، شم 53؛ فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، 1379 ش؛ فردوسیپور، اسماعیل، همگام با خورشید، قم، 1372 ش؛ فلاحی، اکبر، سالهای تبعید امام خمینی، تهران، 1385 ش؛ فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات، تهران، 1376 ش؛ فوزی، یحیى، «نگرش امام خمینی به اقتصاد اسلامی به عنوان یک راهکار بدیل»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ فهری، احمد، تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانی و امام خمینی، تهران، دانشگاه تهران؛ قادری، حاتم، اندیشههای دیگر، تهران، 1378 ش؛ قاسانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تهران، 1372 ش؛ قرآن کریم؛ قربانزاده، قربانعلی، روابط بینالملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، 1386 ش؛ قرباننیا، ناصر، عدالت حقوقی، تهران، 1380 ش؛ قمی، عباس، الفوائد الرضویة، تهران، 1327 ش؛ قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1386 ش؛ کافی، مجید، «فرهنگ و تعلیم و تربیت در اندیشۀ امام خمینی»، پژوهشهای تربیت اسلامی، قم، 1380 ش، شم 5؛ کرباسچی، غلامرضا، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، 1381 ش؛ کلینی، محمد، الکافی، بهکوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1377 ق؛ کوئن، بروس، درآمدی بر جامعهشناسی، ترجمۀ محسن ثلاثی، تهران، 1370 ش؛ گنجور، مهدی و دیگران، «شبیهانگاری نفس انسان به خدا از منظر امام خمینی»، قبسات، قم، 1390 ش، شم 61؛ لطفیان، سعیده، ارتش و انقلاب اسلامی ایران، تهران، 1380 ش؛ مبارزات امام خمینی به روایت اسناد (از آغاز نهضت تا تبعید به ترکیه)، به کوشش حسن شکرزاده، تهران، 1386 ش؛ محتشمیپور، علیاکبر، چندصدایی در جامعه و روحانیت، تهران، 1379 ش؛ محلاتی، فضلالله، خاطرات و مبارزات، تهران، 1376 ش؛ محمدقاسم، بهجت، استادان امام، تهران، 1385 ش؛ مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، 1369 ش؛ مدنی، جلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، 1361 ش؛ مرادینیا، محمدجواد، سطر اول، تهران، 1385 ش؛ همو، منزل به منزل با خمینی، تهران، 1385 ش؛ مرتضوی لنگرودی، محمدحسن، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ مشکلات و مسائل اولین سال انقلاب از زبان مهندس بازرگان، به کوشش عبدالعلی بازرگان، تهران، 1361 ش؛ مصطفوی، صدیقه، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ مصطفوی، فریده، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ مصطفوی، فهیمه، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ مطهری، مرتضى، بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، تهران، 1403 ق؛ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، 1359 ش؛ همو، علل گرایش به مادیگری، تهران، صدرا؛ معاد از دیدگاه امام خمینی، به کوشش فروغ السادات رحیمپور، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385 ش؛ معرفت، محمدهادی، «گفتوگو»، پا به پای آفتاب (نک : هم ، پسندیده، مرتضى)؛ مقدمه بر التعلیقة علی الفوائد الرضویۀ روحاللٰه خمینی، تهران، 1392 ش؛ ملایی، علیرضا، زندگینامۀ آیتالله طالقانی، تهران، 1388 ش؛ منصورنژاد، محمد، «بـررسی تطبیقی نفس انسان از دیدگاه امام خمینی و غـزالی»، پژوهشنامۀمتین، تهران، 1387 ش، شم 39؛ منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1377 ش؛ مؤسس حوزه، یادنامۀ حضرت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری، قم، 1383 ش؛ موسوی بجنوردی، محمد و عاطفه کبیر تکمیلینژاد، «جایگاه عدالت و اخلاق در فقه و حقوق اسلامی با رویکردی بر آراء امام خمینی»، پژوهشنامه متین، تهران، 1390 ش، شم 51؛ مهاجرنیا، محسن، «مبانی عرفانی اندیشۀ سیاسی امام خمینی بر مبنای مصباح الهدایة»، مطالعات انقلاب اسلامی، قم، 1387 ش، شم 15؛ میرزایی، جلال، «مبانی انسانشناسی در اندیشۀ سیاسی امام خمینی»، پژوهشهای تعلیم و تربیت اسلامی، کرمان، 1390 ش، شم 7؛ میرسندسی، محمد، «اندیشۀ امام خمینی، نگرشی انسانشناختی یا جامعهشناختی»، مصباح، تهران، 1378 ش، شم 32؛ میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمۀ مجتبى عطارزاده، تهران، 1381 ش؛ «ناگفتههایی از مراسم خاکسپاری امام»، مشرق نیوز (مل )؛ نبوت از دیدگاه امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ نصر اصفهانی، رضا و نعمتاللٰه اکبری، «جنگ فقر و غنا از دیدگاه امام خمینی»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ وبر، ماکس، مفاهیم اساسی جامعهشناسی، ترجمۀ احمد صدارتی، تهران، 1367 ش؛ وحدت از دیدگاه امام خمینی، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1386 ش؛ ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، تهران، 1376 ش؛ ولز، تیم، 444 روز، ترجمۀ حسین ابوترابیان، تهران، 1366 ش؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، قم، 1371 ش؛ هیوود، اندرو، سیاست، ترجمۀ عبدالرحمان عالم، تهران، 1389 ش؛ یثربی، یحیى، فلسفۀ امامت با رویکرد فلسفی و عرفانی، تهران، 1368 ش؛ یوسفی فخر، حسین، «نسبت فقه و سیاست از منظر امام خمینی و غزالی»، طلوع، قم، 1383 ش، شم 10-11؛ یوسفینژاد، علی، «بررسی موضوع خصوصیسازی و تغییر ساختار اقتصادی در برنامۀ سوم با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی»، بررسی اندیشههای اقتصادی امام خمینی، تهران، 1380 ش؛ نیز:
Amjad, M., Iran From Royal Dictatorship to Theocracy, New York / London, 1989; Aroian, L. A. and R. P. Mitchell, The Modern Middle East and North Africa, New York, 1984; Baeck, L., «Shifts in Concepts and Goals of Development», Goals of Development, UNESCO, Belgim, 1988; Cleveland, W. L., A History of the Modern Middle East, Colorado, 1994; Hollister, J. N., The Shiʾa of India, New Delhi, 1979; Irvine, W., Later Mughals, New Delhi, 1971; Malik, Z., The Reign of Muhammad Shah, Bombay, 1975; Mashreghnews, www.mashreghnews. ir / fa / news / 125340 (acc. 12 / 10 / 1392); McLean, I., The Concise Oxford Dictionary of Politics, New York, 1996; Rizvi, A. A., A Socio-Intellectual History of Isna ʾAshari Shiʾis in India, Canberra, 1986; Segev, S., The Iranian Triangle, The Untold Story of Israel’s Role in the Iran-Contra Affair, New York, 1988.فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید