دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تنکابنی، محمدمؤمن |
  • تنکابن | تُنُکابُن، شهرستان و شهری در غرب استان مازندران:
  • تنکابنی، محمدولی |
  • تنکز |
  • تنقیح مناط | تَنْقیحِ مَناط، اصطلاحی در فقه اسلامی ناظر به گونه‌ای از تعمیم احكام از موارد منصوص به غیرمنصوص كه حتى از سوی بسیاری از مخالفان قیاس هم معتبر شمرده شده است.
  • تنکابنی، ميرزا طاهر | تُنُکابُنی، میرزا طاهر فقیه طبرسی (1280-1360ق/ 1863-1941م)، فرزند میرزا فرج‌ الله، استاد جامع علوم معقول و منقول و از رجال سیاسی ایران. وی در روستای کردیچال از توابع کلاردشت زاده شد (امینی، 133). خانواده‌اش ساکن کجور در منطقۀ تنکابن بودند و از این‌رو میرزاطاهر به تنکابنی شهرت یافت (شریف رازی، 367؛ بامداد، 2/ ...
  • تنظیمات | تَنْظیمات، یـا تنظـیـمـات خـیـریـه، نهضت نـوگـرایـی و اصلاح‌طلبی در ساختار سیاسی ـ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی جامعۀ عثمانی در سدۀ 13ق/ 19م.
  • تنکلوشا | تَنْکَلوشا، صورت دگرگون‌شدۀ نام تئوکروس، اختربین یونانی‌نویس بابلی (احتمالاً از سدۀ 1م)، نیز صورت کوتاه‌شدۀ نام اثری منسوب به وی با عنوان کتاب تنکلوشا البابلی القوفانی فی صور درج الفلک و ما تدلُّ علیه من احوال المولودین، یا کتاب فی صور درج الفلک و ما یدلُّ علیه من احوال المولودین بها. دربارۀ نام واقعی این اخت...
  • تنگری | تِنْگْری، برترین خدای ترکها و مغولهای قدیم، به معنی آسمان و خدای آسمان که با اندک دگرگونیهای آوایی همچون تِنْگِری، تَنْگری، تَنگِرِه، تَنگَرَه، تَنری، تَنَرَه، تانَرَه، تانَری و توره، در میان بیشتر اقوام ترک به همان معنی به کار رفته است (هولمبرگ، 391؛ دورفر، II/ 578).
  • تنگستان | تَنْگِسْتان، شهرستانی در استان بوشهر به مرکزیت شهر اهرم. این شهرستان از شمال و شمال شرقی به شهرستان دشتستان، از شرق و جنوب به شهرستان دشتی، از شمال غربی به شهرستان بوشهر و از غرب به خلیج‌فارس محدود است (نک‍ : اطلس...، 91).
  • تنگستانی |
  • تنوخی، ابوعبدلله | تَنوخی، ابوعبدالله محمد بن محمد بن عمرو تنوخی معرّی، ریاضی‌دان و ادیب سدۀ 7ق/ 13م. پسوند تنوخی او را به قبیلۀ تنوخ، از قبایل عرب که سابقاً در بحرین ساکن بودند، منتسب می‌‌کند (بغدادی، 2/ 154). زوتر پسوند قنوجی را بر تنوخی ترجیح داده، و او را متعلق به شمال افریقا دانسته است (I/ 198). از زندگی او اطلاع درستی در ...
  • تنوخی، ابوعلی | تَنوخی، ابوعلی مُحَسِّن بن ابوالقاسم علی (329-384ق/ 941-994م)، قاضی ادیب و نویسندۀ سدۀ 4ق در بغداد و جنوب ایران. وی در بصره به دنیا آمد و همانجا در خاندان ادیب و حدیث‌شناس خود پرورش یافت. همۀ استادان دورۀ کودکی یا نوجوانی او از مشاهیرند و بی‌گمان از همه تابناک‌تر ابوبکر صولی است (شالجی، مقدمه بر نشوار...، 1/ ...
  • تنوخ | تَنوخ، عنوان اتحادیه‌ای کهن متشکل از چندین قبیلۀ بزرگ عرب قحطانی و عدنانی. این قبایل به روزگار کهن هم‌پیمان شدند که در بحرین اقامت گزینند و از مصالح و منافع هم دفاع کنند. این پیمان به سبب نقشی که در تأمین مصالح سیاسی ـ اجتماعی این قبایل ایفاء کرد، با گذشت زمان به عنوان نسب مشترکی برای این قبایل درآمد. هرچند د...
  • تنوخی، عبدالله | تَنوخی، عبدالله بن امیر علم‌الدین سلیمان (820-884ق/ 1417ـ1479م)، از شخصیتهای ممتاز دروزیه، مشهور به الامیر السید.
  • تنها | تَنْها، تخلص دو تن از شاعران پارسی‌گوی شبه قاره:
  • تنوخی، ابوالفضل | تَنوخی، ابـوالفضل عبـدالمحسن بـن حـمّـود معــروف بـه امین‌الدین حلبی (570-643ق/ 1174-1245م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان. بیشترین اطلاع را دربارۀ او، نویسندۀ معاصرش ابن شَعّار (ه‍‌ م) به دست می‌دهد که حتى یک‌بار او را در حلب، آن هنگام که الملک المنصور (د 637 ق) به یاری سلطان صلاح‌الدین یوسف بن غازی، صاحب حلب، ش...
  • تنوخی، ابوالقاسم | تَنوخی، ابوالقاسم علی بن محمد (278-342ق/ 892-953م)، قاضی بزرگ، شاعر، محدث، متکلم و پدر محسِّن تنوخی. نسبت وی را به عمرو بن فهم، از ملوک قدیم تنوخ رسانده‌اند (خطیب، 12/ 77؛ سمعانی، 3/ 94). خود نیز در قصیـده‌ای به تنـوخ و قـومش ــ قضاعـه ــ بالیـده است (نک‍ : مسعودی، 4/ 321-322).
  • تنین | تِنّین (دراکو، اژدها)، سومین صورت از صور فلکی نیم‌کرۀ شمالی که به صورت ماری بزرگ و دراز و بسیار پیچیده و گره‌مانند گرداگرد قطب شمالی آسمان قرار گرفته، و قطب شمال فلک البروج در آن واقع است (بیرونی، التفهیم، 91). اراتستن و ابرخس واژۀ یونانی مار1 را برای آن به کار برده‌اند و از این‌رو در جداول لاتین و متون ادبی ...
  • تنیس | تِنّیس، شهری کهن در کرانۀ بخش شرقی دلتای نیل در مصر، که اکنون تنها ویرانه‌هایی از آن باقی است. جغرافی‌نگاران مسلمان تنیس را جزو اقلیم سوم (ابن رسته، 97؛ یاقوت، 1/ 882؛ ابوالفدا، 118)، و برخی جزو اقلیم چهارم (ابن بسام، 183؛ ابن‌سعید، 149؛ مقریزی، الخطط، 3/ 198) و از شهرهای پایین مصر (ناحیۀ ریف) دانسته‌اند (ابن...
  • توابع | جمع تابع، در دستور زبان عربی به اسمهایی گفته می‌شود که غالباً برای تکمیل، تخصیص یا توضیح اسم پیش از خود (متبوع) می‌آید و از نظر اِعراب وابسته بدان اسم است. توابع بر 4 نوع است: 1. نعت (صفت)، 2. تأکید، 3. عطف، 4. بدل. فرّاء در آثار خود، دربارۀ توابع، بیشتر از واژۀ «اتباع» استفاده کرده است که خود در واقع نوعی تط...
  • تواتر | تَواتُر، اصطلاحی در منطق. مفهوم گزاره‌های متواتر در منطق اسلامی، برخلاف مفهوم خاص و فنیِ تواتر در علم حدیث، چارچوبی برای تعیین ارزش معرفت‌شناختیِ خبر یا گواهی به طور عام بوده است. شناختهای متکی بر گواهی دیگران، به واقعیتهای محسوسِ بی‌شماری باز می‌گردند که به زمانها یا مکانهایی بیرون از مشاهدۀ ما تعلق دارند، م...
  • توابین | تَوّابین، گروهی از شیعیان کوفه که در 65ق/ 684م به خون‌خواهی امام‌ حسین بن علی(ع) قیام کردند. دربارۀ این قیام و جـزئیات آن، اخباریِ بزرگ عراق، ابومخنف (ه‍ م) اثری خاص ــ غالباً با استناد بـه شاهدان عینی (مثلاً نک‍ ‍: طبری، 5/ 544، 555، 598) ــ داشته‌ است (نک‍ : ابن ندیم، 105) و از مورخان کهن، بلاذری (د279ق/ 89...
  • التوابع و الزوابع |
  • تواتر، اصطلاحی | تَواتُر، اصطلاحی در فرهنگ اسلامی ناظر به هم‌آوایی گروهی پرشمار در نقل، به گونه‌ای که احتمال دروغ را منتفی سازد.
  • توأمين |
  • توازی، اصل | تَوازی، اَصْل، اصل پنجم از اصول موضوع یا مصادرات هندسۀ اقلیدسی که امروزه آن را به صورتی که به نام پلی‌فر (1748-1819م/ 1161-1234ق) معروف شده است، می‌شناسیم: «از نقطه‌ای مفروض [در خارج یک خط] می‌توان یک خط و تنها یک خط به موازات آن رسم کرد» (گرینبرگ، 16-17).
  • توارد | تَوارُد، یا توارد خاطر، خاطرین و یا فکرین، بر وزن تفاعل از فعل «وَرَدَ، وروداً»، در لغت به معنای «رسیدن دو نفر با یکدیگر در یک جای و از یک سرچشمه آب گرفتن» است، ولی در بلاغت ادب فارسی، از مباحث دانش بدیع به شمار می‌رود که دو شاعر بدون آگاهی از حال و سخن یکدیگر و بدون آنکه شعر یکدیگر را دیده باشند، مضمون واحدی...
  • توپال (طوپال) عثمان پاشا | توپالْ (طوپالْ) عُثْمانْ ‌پاشا (1073-1146ق/ 1663-1733م)، صدراعظم عثمانی در دوران سلطنت محمود اول بیست و چهارمین سلطان عثمانی. تاریخ تولد او را منابع با اختلاف 1073 و 1104ق/ 1663 و 1692م آورده‌اند (EI1; EI2; IA, XII(1)/ 439)؛ اما با توجه به آنکه او در مأموریت مصر (1108ق/ 1696م)، 26 سال داشته (هامرپورگشتال، VII...
  • توبة بن حمير بن حزم (يا سفيان) خفاجی | توبَةِ بْنِ حُمَیِّرِ بْنِ حَزْمِ (یا سُفْیانِ) خَفاجی، ابوحَرب، شاعر راهزن عرب و عاشق لیلی اَخیَلیّه در سدۀ 1ق/ 7م. آنچه از زندگی او می‌دانیم، از همان‌گونه داستانهایی است که دربارۀ شاعران عصر جاهلی نقل کرده‌اند: اندکی واقعیت، یا اندکی روایت پذیرفتنی منطقی آمیخته با انبوهی افسانه. زندگی‌نامۀ وی از سدۀ 3ق/ 9م ...
  • توبه | توبه، مفهومی در قرآن کریم و رشته‌های گوناگون علوم اسلامی که به بازگشت بنده به سوی خداوند دلالت دارد و به خصوص دربارۀ بازگشت از گناهان به کار می‌رود. در لغت، این واژه از ریشۀ «ت و ب» گرفته شده که در زبانهای گوناگون سامی به معنای «بازگشتن» به کار رفته است (نک‍ : جفری، 87؛ مشکور، 1/ 108). در منابع لغت عربی نیز ب...
  • توبه | توبه، نهمین سورۀ قرآن کریم، دارای 16 واحد موضوعی (رکوع)، 129 (یا 130) آیه، 497‘2 کلمه و 787‘10 حرف.
  • توپکانلو | توپْکانْلو، نام یکی از گروههای کُرد پراکنده در استان خراسان. توپکانلوها خود را توپان می‌نامند و توپان را واژه‌ای کردی به معنای انبوه جمعیت یا درخت می‌دانند. برخی این معنا را به سبب پرجمعیت‌ بودن توپکانلوها در میان عشایر خراسان دانسته‌اند (توحدی، 2/ 171).
  • توپکاپی، کاخ | توپْکاپی، کاخ، یا توپکاپی‌سرایی، قصرتوپ قاپو، اقامتگاه نخستین سلاطین عثمانی واقع در استانبول که نزدیک به 500‌ سال ‌مرکز رسمی نظام حکومتی این سلسله بود. این کاخ را سلطان محمد دوم در میان سالهای 863-883 ق/ 1459-1478م ساخت، و اقامتگاه رسمی خود قرار داد. جانشینان او نیز در همان‌جا اقامت گزیدند، تا اینکه در 1270ق/...
  • توحید شیرازی | توحیدِ شیرازی، محمد اسماعیل (1246-1286ق/ 1830- 1869م)، شاعر با تخلص توحید و خوش‌نویس. او پنجمین فرزند محمدشفیع وصال، شاعر معروف شیرازی است که در شیراز به دنیا آمد. او نخست نزد پدر به تحصیل علم پرداخت و پس از درگذشت وی در 1264ق/ 1848م، نزد برادر خویش، وقار به آموختن علوم ادبی و حکمی مشغول شد (عشرت وصال، 369؛ م...
  • توحید، سوره |
  • توج | تَوَّج، شهری کهن در جنوب غربی ایالت تاریخی فارس. امروزه محل دقیق این شهر را نمی‌توان به درستی تعیین کرد، ولی باتوجه به منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی، می‌توان حدس زد تلهای بزرگی که در نزدیکی ده کهنۀ امروزی در بخش شبانکاره از شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر، موجود است، بقایای بر جای مانده از شهر تاریخی توج با...
  • توثیق |
  • توراگینا خاتون | توراگينا خاتون، جانشين و نايب‌ السلطنۀ اوگدای خان مغول‏‏‏‎‎ (639-644ق/ 1241-1246م)، و مادر گُيوك‌خان. دربارۀ احوال وی پيش از آنكه زمام امور را در دست گيرد، اطلاع چندانی وجود ندارد؛ اما گفته‌اند كه از قوم مِرکيت و نخست همسر تايرادسون از سرداران همين قوم بود و چون چنگيز‌خان مركيتها را فرو كوبيد، توراگينا را به ...
  • توران | توران، یا طوران، ناحیه‌ای که جغرافیانویسان نخستین سده‌های اسلامی آن‌را در شمار نواحی سرزمین سند دانسته‌اند. این ناحیه تقریباً منطبق با خان‌نشین کلات در بلوچستان سابق انگلیس بوده است (نولدکه، 18؛ مارکوارت، 31) و امروزه مشتمل بر بیشتر اراضی شهرستان کلات در استان بلوچستان پاکستان است (فرای، 243). نام این سرزمین ...
  • توحید | توحید، اصطلاحی مهم در فرهنگ و معارف اسلامی که از حیث عقیده، باور به یکتایی خداوند، و از حیث عمل، منحصر کردن عبادت به خدای یکتا ست. از آنجا که توحید محوری‌ترین آموزۀ اسلام و دیگر ادیان توحیدی است، این آموزه در ابعاد گوناگون فرهنگ اسلامی بازتاب داشته، و در علوم و معارف دینی نیز مباحث گسترده‌ای بدان اختصاص یافته...
  • تورانشاه، خواجه جلال الدين | تورانْشاه، خواجه جلال‌الدین (د 21 صفر 787ق/ 3 آوریل 1385م)، وزیر و دولتمرد دورۀ شاه شجاع (سل‍‍ 759-786ق/ 1358-1384م) و ممدوح حافظ. قاسم غنی بنابر اطلاعات شفاهی، احتمال داده که او از نوادگان شیخ محمود شبستری (د ح 720ق/ 1320م)، یا حتیٰ برادر وی بوده است (نک‍ : «بحثی در...»، 38). به هر روی ظاهراً نخستین شغل دیوا...
  • تورانشاه، شمس الدوله | تورانْشاه، شمس‌الدوله فخرالدین تورانشاه بن ایوب بن شادی (د 576 ق/ 1180م)، ملقب به الملک المعظم، برادر بزرگ‌تر صلاح‌الدین ایوبی، فاتح یمن و پایه‌گذار دولت ایوبیان در آن منطقه. از جزئیات زندگی وی پیش از استیلا بر یمن همین اندازه می‌دانیم که مانند عمو و برادرش نخست در خدمت نورالدین زنگی (د569 ق) و از سرداران او ...
  • تورات | تورات (عبری: توراه)، مجموع 5 بخش نخستِ «کتاب مقدس» عبری، یا عهد قدیم از کتاب مقدس مسیحیان که «اسفار خمسه» نیز نامیده می‌شود. این اصطلاح در فرهنگ اسلامی به کل «کتاب مقدس» یهودیان اطلاق می‌گردد.
  • تورقود | تورْقود، عنوان یا لقب دو تن از سرداران و دریانوردانِ مشهور عثمانی که منطقه‌ای جغرافیایی موسوم به تورقود ایلی در آناتولی نیز به آنها منسوب شده است. عنوان یکی از خاندانهای حکومتگر ــ تورقود اوغوللاری ــ در آناتولی هم از این لقب گرفته شده است. تورقود به صورتهای طورقود، تورگوت، طورغود، و در منابع اروپایی به صورت ...
  • تورانشاه سلجوقی |
  • تورفان | تورْفان، نام شهری در جادۀ ابریشم. صورتهای دیگر این نام در اویغوری:Turpan ، چینی: T’u-lu-fan ، ختنی: Tturpaķnä آمده است؛ همچنین در سغدی تورفان را چینانچ گویند که صورت اصلی آن چینانچکند است.
  • تورسون زاده | تورْسونْ‌‌زاده، میرزا (1290-3 مهر 1356ش/ 1911-24 ‌سپتامبر 1977م)، شاعر و نمایشنامه‌نویس و از شخصیتهای برجستۀ سیاسی ـ فرهنگی معاصر تاجیک.
  • توری | توری، یا تاری، چارلـز کاتْلر (1863-1956م/ 1242-1335ش)، دانشمند سامی‌شناس آمریکایی و صاحب تحقیقات فراوان دربارۀ کتاب مقدس، زبان و ادب عربی و تاریخ عرب. او در هاردویک، ایالت وِرمانتِ ایالات متحده زاده شد، در کالج بودِن تحصیل کرد و هم در آنجا به تدریس لاتین پرداخت. وی سپس به مدت 3 سال در مدرسۀ علمیۀ اَندُوِر و ۳...
  • تورنبرگ | تورْنْبِرْگ، کارْل یوهانِس (1807-1877م/ 1222-1294ق)، خاورشناس سوئدی. او در شهر لینچوپینگ، مرکز ایالت اُسْتریُتْلاند به دنیا آمد و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه اوپسالا آغاز کرد. وی در 1833م به احراز درجۀ دکتری فلسفه از این دانشگاه، و در 1835م به دریافت شهادت‌نامه‌ای در ادب عربی توفیق یافت (موبرگ، II/ 110؛ زر...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: