دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جم سلطان | (صفر 864- 30 جمادی‌الاول 900 / دسامبر 1459-25 فوریۀ 1495م)، شاهزادۀ ادیب و شاعر عثمانی، سومین و کوچک‌ترین پسر سلطان محمد دوم (فاتح). جم سلطان که در منابع اروپایی به زیزیم2 شهرت دارد (هامر ـ پورگشتال، 3 / 244-245)، در شهر ادرنه زاده شد (سعدالدین، 1 / 471؛ منجم‌باشی، 2 / 322؛ دانشمند، I / 287).
  • جمشید | پادشاه پیشدادی و از مشهورترین چهره‌های تاریخ اساطیری ایران و ادبیات فارسی. نام فارسی «جم» یا «جمشید»، که در فارسی میانه هم به صورتهای Jam و Jamšēd آمـده (مثلاً نک‍ ‍: کتاب پنجم ... ، 29، 33)، از اوستایی Yima و هندی باستان Yama به معنای «همزاد» و «توأمان» است (برای دیگر صورتهای اوستایی قدیم، نک‍ : هومباخ، 69).
  • جمع و تفرقه | دو اصطلاح عرفانی در برابر یکدیگر، که بیانگر مفاهیم گوناگونی در مراتب مختلف‌اند؛ از آن جمله، جمع به معنای جمعیت خاطر، مقام جمع و اتحاد میان عاشق و معشوق، و تفرقه به معنای پراکندگی خاطر، اشتغال ذهن به امور دنیوی، و جدایی میان سالک و حقیقت تعریف شده است.
  • جمعه بازار |
  • جمع | در لغت به معنی گرد کردن و گرد آوردن، و در دانش بدیع چنان است که گوینده دو، یا چند چیز را در صفتی ادعایی موسوم به جامع یا وجه شبه گرد آورد؛ چنان‌که شاعر چشم خود و چشم ستارۀ پروین را از بابت «در خواب نشدن» (= جامع = وجه شبه) جمع کرده، یعنی به یکدیگر تشبیه کرده است: همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت / و آنچه در ...
  • جمعیت علمیۀ اسلامیه | جمعیتی که بعد از اعلان مشروطیت دوم در عثمانی (1326ق / 1908م) تشکیل شد و به فعالیت در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت.
  • الجمع بین رأیی الحکیمین | رساله‌ای فلسفی به زبان عربی در یک مقدمه و 13 فصل از ابونصر فارابی (د 339ق / 950م)، در نشان دادنِ هماهنگی میان اندیشه‌ها و آثار افلاطون و ارسطو.
  • جمعه | نام هفتمین روز در تقویم هفتگی مسلمانان که تلقی آن یک عید مذهبی تکرارشونده است و دارای فضیلت و آیینهای مذهبی خاص در فرهنگ اسلامی است. این واژه که در زبان فارسی با سکون میم، و در برخی زبانهای اسلامی، از جمله گونه‌های مختلف ترکی، با حذف عین تلفظ می‌شود، در اصلِ عربی و کاربرد قرآن، به ضمّ میم «جُمُعة» تلفظ می‌گرد...
  • جمل | سلیمان بن عمر بن منصور عُجَیلی (د 11 ذیقعدۀ 1204ق / 23 ژوئیۀ 1790م)، معروف به جمل، فقیه شافعی، محدث، مفسر و صوفی سدۀ 12ق / 18م. وی در «مُنیَة عجیل»، واقع در غرب مصر متولد شد. از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست و در منابع بیشتر به آثار او اشاره شده است.
  • جمعیت علمیه عثمانیه | جمعیتی که در دورۀ تنظیمات (1255-1294ق / 1839-1877م) به‌‌کوشش گروهی از روشنفکران و اصلاح‌طلبان عثمانی برای انتشار و اشاعۀ علوم، فنون و فرهنگ جدید تشکیل شد.
  • جمعیت | مجموعه‌ای از افراد با خصوصیات مشابه که در محدودۀ جغرافیایی خاص زندگی می‌کنند. از آنجا که جمعیت‌شناسی و بررسی جمعیت جهان و ویژگیهای آن در این دائرةالمعارف مورد نظر نیست، این مقاله در دو بخش جمعیت مسلمانان جهان به طور عام، و جمعیت ایران و تحولات آن به طور خاص تنظیم شده است.
  • جمنا | یا یامونا، رودی بزرگ و تاریخی در شمال هندوستان. این رود به طول حدود 400‘1 کمـ از قله‌های پربرف میان رشته کوههای هیمالیا و سوالک که در اساطیر هندی از تقدس برخوردار است، سرچشمه می‌گیرد (رکلو، VIII / 155؛ انکارتا1).
  • جمله | در لغت به معنی همه و همگی چیزی است (صفی‌پوری، آنندراج، نفیسی)، و در اصطلاح دستور زبان فارسی صورتی از کلمه یا ترکیبی از کلمات است که مستقل و دارای معنای تمام باشد؛ بدین‌معنا که جزئی از گروه بزرگ‌تری به شمار نیاید و برای تمام شدن معنی نیازمند گروهی دیگر نگردد (خانلری، 235).
  • جمهوری | عنوان اثرِ مشهورِ افلاطون، فیلسوف یونانی سدۀ 4ق‌م (428-348ق‌م). این عنوان را مترجمان متأخر به عنوان معادلی برای واژۀ یونانی Пoλltεíα آورده‌اند.
  • جمهوری اسلامی ایران |
  • جمیح | منقذ بن طمّاح (طریف یا ظریف) بن قیس (د 580 م)، شاعر عصر جاهلی از قبیلۀ بنی اسد. لقب او «جمیح» ظاهراً برگرفته از یکی از ابیات او ست که در آن شاعر نفرت همسرش را از خود به سبب فقر بیان کرده، و خویش را چنین نامیده است (ضبی، 34؛ بغدادی، 10 / 247؛ نیز نک‍ : دنبالۀ مقاله).
  • جمل، جنگ | جَمَل، جَنْگ، نبردی که در جمادی الاول 36 / نوامبر 656، میان امیرالمؤمنین علی‌(ع) و سپاهیان آن حضرت،با طلحه، زبیر، عایشه و هوادارانشان در بصره روی داد. جنگ جمل یکی از پیامدهای حادثۀ قتل عثمان و خلافت امیرالمؤمنین علی‌(ع)، و نخستین نبردی بود که پس از اسلام میان مسلمانان پیش آمد.
  • جمیل مدور | جَمیلْ مُدَوَّر، روزنامه‌نگار و نویسندۀ عرب (1279-1324ق / 1862-1907م). او در بیروت در خانواده‌ای ثروتمند و مسیحی که به فضل و ادب شهره بود، به دنیا آمد.
  • جمهوریت | جمهور (جمع: جماهیر) واژه‌ای عربی و در لغت به معنای قسمت عمده از هر چیز، همۀ مردم، بخش اعظم و اشراف قوم است. جمهوری در اصطلاح به نوع خاصی از حکومت اطلاق می‌شود که در آن، مردم نقش اساسی در تعیین حاکمیت و سرنوشت خود و کشورشان را دارند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای مدت محدودی رئیس کشور را بر می‌گزینند.
  • جمیله اصفهانی | بانوی شاعر و سخنور ایرانی در سدۀ 11ق / 17م. تذکره‌نویسان زادگاه وی را اصفهان یا یزد نوشته‌اند (اوحدی، 284؛ صبا، 628؛ خاضع، 244).
  • جمیل بثینه | ابوعمرو جمیل بن عبدالله بن مَعْمَر (ح 40-82 ق / 660-701م)، شاعر غزل‌سرای عصر اموی. منابع کهن نسب وی را به عُذرة بن سعد، و نهایتاً به یعرب بن قحطان رسانده‌اند (نک‍ : ابوتمام، 1 / 114؛ ابوالفرج، 8 / 95-96؛ ابن خلکان، 1 / 366).
  • جن | نام هفتاد و دومین سورۀ قرآن مجید پس از نوح و پیش از مزمِّل به ترتیب مصحف، و سی و ششمین سورۀ قرآن پس از الرحمٰن یا احقاف و پیش از یٰس به ترتیب نزول (ابن ندیم، 28-30).
  • جنابت |
  • جنابی، حسن |
  • جنابی، سلیمان |
  • جنابی، ابومحمد | ابومحمد مصطفى (د 999ق / 1590م)، تاریخ‌نگار عثمانی، مؤلف کتاب العیلم الزاخر معروف به تاریخ جنابی.
  • جنابذی |
  • جناح |
  • جنابه |
  • جناده | جُناده، نام دست‌کم دو تن از شخصیتهای مشهور سدۀ 1ق / 7م. در کهن‌ترین مآخذ موجود، شرح احوال دو تن به نام جناده که با یکدیگر هم‌عصر بودند، چنان به هم آمیخته شده که جدا کردن آنها بسی دشوار به نظر می‌رسد.
  • جناحیه | یا جُناحیّه، از فِرَق کیسانی که به انتقال امامت از ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه به عبدالله بن معاویة بن عبدالله ابن جعفر بن ابی‌طالب اعتقاد داشتند. عقاید افراطی آنها دربارۀ عبدالله بن معاویه سبب شده است که از غُلات بـه شمار روند.
  • جوالیقی |
  • جوانرود | شهر و شهرستانی در شمال استان کرمانشاه.
  • جوامع الحکایات |
  • جواهرنامه | دسته‌ای از کتابها که به شناخت معدنیات به‌ویژه سنگهای قیمتی می‌پردازند. از این گونه کتابها در فارسی با عنوان «جواهر نامه» و گاه «تنسوخ نامه» (نک‍ : دنبالۀ مقاله) و در عربی «کتاب الجواهر» یا «کتاب الاحجار» یاد می‌شود.
  • جوانمردی |
  • جواهر الکلام | نوان کتابی مشتمل بر دورۀ فقه که یکی از مبسوط‌ترین و مؤثرترین نوشته‌ها در دورۀ متأخر از فقه امامی محسوب می‌گردد.
  • جوانمرد قصاب | شخصيتی افسانه‌ای که داستان زندگی‌اش بیانگر مفهوم مردانگی و فتوتی است که از شیوۀ رفتار و خوی امام علی(ع) تأثیر گرفته، و به همین سبب او را پیر و بزرگ قصابان دانسته‌اند.
  • جوبری | عبدالرحیم (یا عبدالرحمان) بن عمر دمشقی، ملقب به زین‌الدین (د پس از 663 ق / 1265م)، صاحب کتاب المختار فی کشف الاسرار و هتک الاستار.
  • جوچی | یا جوجی، که نام او را توشی و دوشی هم ضبط کرده‌اند (احتمالاً 580-625 ق / 1184- 1228م)، بزرگ‌ترین پسر از 4 پسرِ چنگیزخان (جوچی، جغتای، اوگتای و تولوی)، از خاتون اول او، بورته فوجین (یا به ضبط وصاف، یسونجین بیکی)، دختر آی نویان، پادشاه قوم قُنقیرات (رشیدالدین، 1 / 443؛ جوینی، 1 / 29؛ وصاف، 558؛ سیفی، 49؛ قس: شبا...
  • جواهری | محمد مهدی بن عبدالحسین بن علی (1900-1997م / 1279-1376ش)، شاعر نوکلاسیک و انقلابی عراقی. لقب شاعر برخاسته از شهرت جد او، شیخ محمد حسن جواهری، صاحب کتاب جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام است.
  • جودت | عبدالله، شاعر، مترجم، فعال سیاسی، اندیشمند، طبیب و ناشر ترکیه‌ای و از بنیان‌گذاران جمعیت اتحاد و ترقی. او در جمادی الاول 1286ق / سپتامبر 1869م در عربگیر ــ قصبه‌ای در ولایت معمورة العزیز که امروزه الازیق نامیده می‌شود و در منطقۀ فلات علیا قرارگرفته است (میدان لاروس، II / 627؛ آق بایراق، 9) ــ در یک خانوادۀ کر...
  • جودی موروری | ابن عثمان مغربی (د 198ق / 814 م)، ادیب و نحوشناس اندلسی. آگاهی ما از زندگی وی بسیار اندک است. ظاهراً نخستین کسی که از جودی یاد کرده، زبیدی (د 379ق / 989م) است و دیگر منابع گفته‌های او را نقل کرده‌اند. جودی از موالی آل یزید بن طلحۀ عَنْبسی است.
  • جود | اصطلاحی اخلاقی، فلسفی، کلامی و عرفانی، به معنای بخشش و دهش. مفهوم جود به تناسبِ کاربردِ آن در زمینه‌های مختلف و بنا بر اطلاقِ آن بر باری تعالى یا بر انسان وجوه مختلفی دارد.
  • جور |
  • جودی خراسانی | عبدالجواد، شاعر مرثیه‌گوی سدۀ 13ق / 19م. برخی او را میرزای جودی هم گفته‌اند، زیرا میرزا لقب عمومی سرایندگانی بود که در آن دوره می‌زیسته‌اند و برخی از آنها با جودی معاصر بوده‌اند؛ از قبیل میرزا عباس علی اختر طوسی (د 1335ق / 1917م) (ساعدی، 10).
  • جودی، کوه | نام جایی در قرآن کریم که در قصۀ حضرت نوح(ع) کشتی او پس از گذر از طوفان بر بالای آن قرار گرفته، و به امن رسیده است. این نام تنها در قرآن کریم در آیۀ 44 از سورۀ هود(11) دیده می‌شود.
  • جودت پاشا | احمد (رجب 1238-2 ذیحجۀ 1313 / مارس 1823- مه 1895م)، دولتمرد، تاریخ‌نگار، حقوقدان و اندیشمند اصلاح‌طلب عثمانی.
  • ابن طربای حارثی | احمد (ح 977-1057ق / 1569-1647م)، از امیران طایفۀ حارثه (از شاخه‌های قبیلۀ طی) که برای مدتی نسبتاً دراز بر منطقۀ لجون (در فلسطین) و جنین فرمانروایی داشت.
  • ابن طقطقی |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: