دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تربت جام | تُرْبَتِ‌‌جام، شهرستان و شهری در استان خراسان رضوی. شهرستان تربت جام: این شهرستان با 185،8 کم‍ 2 وسعت، در شمال غرب استان خراسان رضوی واقع شده...
  • تربه | تُرَبه، وادی و شهری در غرب کشور عربستان سعودی. شهر تربه در 160 کیلومتری‌جنوب شرقی شهر طائف، بر سر راه مکه به یمن در °21 و ´21 عرض شمالی و °41 و ´65 طول شرقی در ارتفاع 177،1 متری از سطح دریا قرار دارد
  • تخت سلیمان | تَخْتِ‌سُلِیْمان‌، بخش‌ و مجموعۀ آثار تاریخی‌ در شهرستان‌ تكاب،‌ واقع‌ در جنوب‌ شرقی‌ استان‌ آذربایجان‌ غربی‌.
  • التزام |
  • الجاء | اِلْجاء، یا تلجئه، اصطلاحی به معنی نوعی واگذاری زمین. الجاء در لغت از مادۀ لَجَأَ به معنای پناه جستن، تكیه و استناد كردن و مدد طلبیدن، و نیز به معنای اختصاص چیزی به كسی، یا واداشتن كسی به انجام دادن كاری به اكراه آمده است (ابن منظور، ذیل لجأ).
  • الپمیش |
  • البیری |
  • الجا | اُلْجا، به معنای غنیمت، درآمد، منفعت كه در منابع فارسی به صورتهای گوناگون اُلجا، اولجای و اولجه (رشیدالدین، 1/ 337، 338، 2/ 1364؛ عبدالرزاق، 1/ 50؛ نظام‌الدین، 216؛ فضل‌الله، 42؛ معین‌الدین، 325، 417) ضبط شده، واژه‌ای است مغولی از مادۀ اُلْ‍ ـ (= یافتن، دست یافتن، كسب كردن، به دست آوردن و حاصل كردن) با پسوند ...
  • التتمش | اِلْتُتْمِش، ابوالمظفر شمس‌الدنیا والدین، سومین سلطان ترك دهلی (607-633 ق/ 1210-1236 م). نام او در منابع تاریخی به صورتهای اَلْتَمِش، اَلْتَمْش، ایلتِمِش، التدمش، آلتمش و ایلتتمش نیز آمده است (نک‍ : «تاریخ ... »، V/ 209-210؛ قزوینی، 1/ 94-95)، اما در كتیبه‌های قطب منار كه به دستور خود او نوشته شده، وی را التت...
  • الجایتو |
  • الحاد |
  • الجزیره | اَلْجَزیره، پایتخت جمهوری دموكراتیك خلق الجزایر. نام این شهر در عربی «الجزایر» است، اما برای متمایز شدن از نام كشور، در فارسی «الجزیره» نامیده می‌شود. الجزیره مركز ولایت الجزایر و مهم‌ترین بندر كشور الجزایر است و طبق آمار سال 1987 م با بیش از 000‘483‘1 نفر جمعیت («خاورمیانه ... »، 251) در ساحل جنوبی دریای مدی...
  • الجزایر | اَلْجَزایر، كشور مسلمان واقع درشمال افریقا با عنوان رسمی «جمهوری دموكراتیك خلق الجزایر» كه پایتخت آن شهر الجزایر (در تداول ایرانیان: الجزیره) است.
  • الدم | اَلْدَم، خلیل (1277- رمضان 1357 ق/ 1861- نوامبر 1938م)، مشهور به خلیل ادهم، باستان‌شناس، مورخ و سكه‌شناس معروف ترك، پسر كوچك ابراهیم ادهم پاشا (ه‍ م)، صدراعظم عثمانی. ضبط «الدم» برای نام او كه در بیشتر مآخذ آمده است، می‌تواند شكل دیگری از ادهم باشد، اما اینک‍ه او خود را در آثارش خلیل ادهم نـامیده، درست‌تـر ‌ب...
  • الش | اَلْش، شهری كوچك و كهن در شرق اندلس، در 20 كیلومتری جنوب غربی لقنت (آلیكانته). این شهر امروزه به نام قدیم آن الچه خوانده می‌شود. این نام در منابع به صورت آلش (ابوعبید، 2/ 892) و الس (ضبی، 277) نیز آمده است.
  • الرور |
  • الطاف |
  • الرا | اِلُرا، شهری در شهرستان اورنگ آباد در استان مهاراشترا در مركز هند. الرا را برخی وِرولا یا اِلورا و اِلاپورا به معنی شهر هِلْ نامیده، و برخی دیگر آن را با نام تامیلی اِلو ـ اورو، به معنی شهر قانون (قانون‌آباد)، معادل دانسته‌اند (ERE, V/ 269). مردم هند این شهر را یرولا و بالُرا و وارولا هم می‌نامند ( آسیاتیكا، ...
  • الست | اَلَسْت، اصطلاحی است برگرفته از قرآن كه بنابر نظر شماری از محدثان، مفسران و عارفان به پیمانی اشاره دارد كه خداوند در نشأۀ خاصی در عالمی به نام «عالم ذرّ» از همۀ آدمیان گرفته، و مضمون و محتوای آن اقرار به ربوبیت خداوند بوده، و ناظر است به توحید فطری و ذاتی انسان. تعبیر «اَلَسْت» از یكی از آیه‌های سورۀ اعراف گر...
  • الشتر | اَلَشْتَر، شهری از شهرستان سلسله در استان لرستان. نام الشتر در مآخذ اسلامی به صورتهای لاشتر (اصطخری، 197؛ ابن حوقل، 2/ 358، 360)، لیشتر ( حدود العالم، 407؛ ابن‌اثیر، 10/ 398؛ راوندی، 209، 229) و اشتر (ظهیرالدین، 55) آمده است. یاقوت آن را به دو گونۀ اشتر و لاشتر آورده، ولی تلفظ محلی آنجا را لیشتر دانسته است (1...
  • الغاز و احاجی | اَلْغازْ وَ اَحاجی، دو واژۀ تقریباً مترادف كه معادل چیستان و معما (ه‍ م) است:
  • الحان | اَلْحان، جمع لحن، به معنی ترجیع صوت در غناء. در موسیقی لحن غالباً به معنای كلی آهنگ و آواز خوش و موزون ذكر شده است (شروانی، 14؛ لاذقی، 37- 38؛ نیز نک‍ : خلیل بن احمد، 3/ 229-230؛ صفی‌پوری، 4/ 1135-1136؛ تهانوی، 2/ 1308؛ آنندراج، ذیل لحن). در رساله‌ها و متون موسیقایی قدیم نیز غایت و مفهوم موسیقی «نهادن لحنها» ...
  • الغ بیگ کورگان | اُلُغْ بِیگِ كورْگان (مق‍ 853 ق/ 1449م)، فرزند ارشد شاهرخ و نوۀ امیر تیمور كورگان، فرمانروای خراسان و شاهزادۀ هنرمند و هنرشناس تیموری. نام اصلی وی به نوشتۀ بیشتر تاریخ‌نویسان محمد طَرَقای (طرغای یا ترقای)، و به نوشتۀ برخی از تاریخ‌نویسان عرب تِمُر (تیمور) بود و به احترام نیا یا نیای بزرگش (پدر تیمور)، «اولوغ ...
  • الفت اصفهانی | اُلْفَتِ اِصْفَهانی، محمد کاظم نوری (د 1300 یا 1301 ق/ 1883یا 1884 م)، متخلص به الفت از شاعران دورۀ قاجار. پدرش زین‌العابدین بیک که از اهالی نور مازندران بود، به اصفهان رفت و در آنجا به استخدام دولت درآمد و الفت در اصفهان دیده به جهان گشود (هدایت، 1/ 127). تاریخ دقیق ولادت وی روشن نیست، اما در دیوان او قصیده‌...
  • الف |
  • الفت شیرازی | اُلْفَتِ شیرازی، محمود، شاعر سدۀ 13ق/ 19م و از ندیمان فتحعلی شاه قاجار. تخلص او را افزون بر الفت، ساغر نیز نوشته‌اند (دیوان بیگی، 1/ 722؛ حسینی، 2/ 971). از زندگی او آگاهی اندکی در دست است و در مآخذ موجود به تاریخ تولد و وفات وی اشاره‌ای نشده است. او در شیراز می‌زیست و از خادمان محمد حسین آصفی، یکی از اشراف ش...
  • الف | اَلِف (آ، ا)، نخستین حرف از حروف الفبای زبان فارسی. الف هم در ترتیبِ اَبْتَثی (ا، ب، ]پ[، ت، ث، ... ) و هم در ترتیب ابجدی (ا، ب، ج، د، ... ) سر سلسلۀ حروف است. از لحاظ آواشناسی، این حرف چون در آغاز كلمه باشد، مركب است از یك صامت حلقی (همزه در اصطلاح قدما) و یك مصوّت كوتاه (چنانکه در «ابر») یا مصوت بلند (چنانک...
  • الفت کاشانی | اُلْفَتِ کاشانی، میرزا محمدقلی، یا محمدعلی (د پس از 1245 ق/ 1829 م)، شاعر و خوشنویس دورۀ فتحعلی شاه قاجار. اصل او از ایل افشار است (بسمل، 398؛ محمود میرزا، 1/ 157؛ دیوان بیگی، 1/ 156). گویند نیاکانش به فرمان شاه عباس از آذربایجان به عباس‌آباد اصفهان آمدند. ثمر نایینی (نک‍ : تربیت، 50) محل تولد او را در اصفهان...
  • الفاظ | اَلْفاظ، عنوان بخشی از بدنۀ اصلی اصول فقه كه به عنوان مقدمه‌ای برای استنباط احكام شرع از ادله، به بررسی مباحث لفظی می‌پردازد. مبحث الفاظ در كتب اصول فقه همواره به عنوان بخش آغازین مطرح بوده، و چگونگی ارتباط آن با علم اصول و گنجیدن آن در تعریفهایی كه از علم اصول ارائه شده، مورد بحث بوده است. با وجود تأخری كه ا...
  • الف لیلة و لیله |
  • الالفین، کتاب |
  • الفتکین | اَلْفْتِکین (محرف الب‌تکین که به صورت افتکین و هفتکین نیز آمده است)، ابومنصور شرابی (د 368 یا 372ق/ 979یا 982م)، از امرای ترک آل‌بویه (ه‍ م) که پس از مرگ معزالدوله یک چند بر دمشق و برخی شهرهای شام فرمان راند.
  • الکا |
  • الفیه | اَلْفیّه، نامی برای منظومه‌های هزار بیتی که به منظور آسان ساختن فراگیری و حفظ اصول و قوانین مربوط به دانشهای گوناگون، به ویژه دستور زبان عربی سروده می‌شد. از آغاز سدۀ 4 ق/ 10 م گرایشی نو در جهت تألیف کتابهای آموزشی دستور زبان عربی پدیدار شد و دانشمندانی چون ابن‌سراج (د 316 ق/ 928 م)، زجاجی (د 337 ق/ 948 م)، ا...
  • الله آباد | اللّٰه‌آباد، شهری در استان اوتارپرداش در شمال هند و مرکز اداری ناحیه‌ای به همین نام این شهر در محل برخورد دو رودخانۀ گَنگ و جُمنا قرار گرفته است (ابوالفضل، آیین ... ، 2/ 71).
  • القاص میرزا | اَلْقاصْ میرْزا (921- مق‍ ‍956 ق/ 1515- 1549م)، ملقب به ابوالغازی، فرزند شاه اسماعیل اول صفوی. وی مقارن با جنگ چالدران در تبریز دیده به جهان گشود (خواندمیر، غیاث‌الدین، 4/ 550؛ دربارۀ علت نام‌گذاری او، نک‍ : سیوری، 93). نام او را به صورتهای القاسب (خواندمیر، امیرمحمود، 405؛ افوشته‌ای، 96)، القاس (قزوینی، یحیى...
  • الله وردی خان | اَللّهْ‌‌وِرْدی خان (د 14 ربیع‌الآخر 1022 ق/ 24 مۀ 1613م)، حاکم فارس و سردار قدرتمند شاه‌عباس اول صفوی. وی از ارمنیهای مسیحی گرجستان بود که در نوجوانی به بردگی فروخته شد و پس از آنکه چندبار صاحب وی تغییر کرد، سرانجام در زمرۀ غلامان دربار شاه طهماسب اول درآمد و به اسلام گروید (دلاواله، 331)؛ سپس به خدمت حمزه م...
  • الله | اَللّٰه، خدای یکتا در قرآن کریم، پرستش الله و نفی پرستش هر خدایی جز او، از دیرباز به عنوان اساسی‌ترین آموزۀ دین اسلام مطرح بوده، و به تعبیری اسلام چیزی جز آیین پرستش الله نبوده است. دو شعار اصلی دین اسلام یا شهادتین بر مدار الله قرار دارد: در شهادتِ نخست وجود هر خدایی جز الله انکار می‌شود و در شهادت دوم حضرت ...
  • الفبا | اَلِفْبا، مجموعۀ حروفی كه با ترتیبی قراردادی مرتب شده است و صداهای یك زبان را معین می‌كند. كلمۀ الفبا از نام دو حرف نخستین حروف ــ در بیشتر مجموعه‌هـا ــ به وجود آمده است. ترتیب الفبای ابجدی ــ چنانکه خواهیم دید ــ بسیار كهن است، اما شاید لاتینی كهن‌ترین زبانی باشد كه تركیب الفبا را (از قرن 2 م به بعد) به كار...
  • الم |
  • الم |
  • الله وردی خان، پل | اَلله وِرْدی خان، پُل، پلی بر زاینده‌رود در اصفهان که دو بخش شمالی و جنوبی خیابان مشهور چهار باغ را به هم می‌پیوندند. این پل با 295 متر درازا و 5/ 13 متر پهنا و 33 چشمه طاق، بزرگ‌ترین پل تاریخی دایر ایران به شمار می‌آید ( گزارش ... ، 11؛ قس: پوپ، III/ 1236). این پل به نامهای «شاه ‌عباسی»، «چهار باغ»، «سی و سه...
  • المالی | اِلْمالی، مرکز شهرستانی به همین نام از توابع استان انطالیه در ترکیه. در منابع مختلف، نام آن به صورت آلمالی (IA, IV/ 238) و اِلمالو (EI2, II/ 695؛ بستانی، 4/ 292)، به معنی شهر سبب (اولیا چلبی، IX/ 278؛ EI2، همانجا) نیز آمده، و نامهای پیشین آن کابالی و آمِلاس بوده است (YA, II/ 794؛ «دائرة‌المعارف ... »، II/ 746...
  • الیاس بن اسحاق |
  • المریه | اَلْمَریّه، شهر و ایالتی در جنوب شرقی اندلس، در ساحل مدیترانه. جغرافی‌نگاران مسلمان المریه را در کورۀ البیره و از اقلیم چهارم دانسته‌اند (یاقوت، 4/ 517؛ ابوالفدا، 176؛ قس: ادریسی، 2/ 537) که میان مرسیه در شرق، و غرناطه و مالقه در غرب موقعیت مهمی داشت (زهری، 101؛ ابوالفدا، همانجا). المریه در آغاز به عنوان قلعۀ...
  • المعی کاشغری | اَلْمَعِی کاشْغَری، عنوان مشترک دو تن از عالمان کاشغر در سدۀ 5 ق/ 11 م. شواهدی چون انتساب این خاندان به کاشغر و توجه متأخرترین فرد شناخته شدۀ خاندان به شرح حال عالمان کاشغر، به ظاهر نشان از آن دارد که اصل این خاندان از کاشغر در منطقۀ ترکستان چین بوده است. در سدۀ 5ق، آنگاه که سلسلۀ مسلمان قراخانی از گسترش فرهن...
  • الور |
  • الوار | اَلْوار، شهر و شهرستانی به همین نام در استان راجستان در شمال غرب هند. این شهر در فاصلۀ 129 کیلومتری جنوب غربی دهلی («دائرةالمعارف ... »، II/ 737). در شرق کوههای اراوالی (سوجیش، 43) و در °27 و ´46 عرض شمالی و °76 و ´37 طول شرقی ( بریتانیکا، میکرو، I/ 285) قرار دارد. یک خندق و یک دیوار قدیمی دور شهر الوار وجود ...
  • النجق | اَلَنْجَقْ، قلعۀ استواری در نخجوان. نام این قلعه در متون اسلامی و غیراسلامی به صورتهای اَلَنجه (نسوی، 207؛ جوینی، 2/ 157؛ گلپینارلی، 10). النجا (حسینی، 226؛ ابن‌عربشاه، 62، 63)، النجاق (اولیا چلبی، 2/ 240)، اَلَنجک (اقبال، 1/ 118)، الینجک (سومر، I/ 30؛ مینورسکی، 91, 93)، اَلَنجیک یا آلانجیک (لسترنج، 167) و اَ...
  • الوار گرمسیری | اَلْوارِ گَرْمْسیری، یكی از بخشهای دوگانۀ شهرستان اندیمشك (خوزستان). این بخش در منتهى‌الیه شمالی استان خوزستان قرار گرفته، و از شمال به بخشهای مركزی (ملاویِ شهرستان پل دختر) و پاپی (شهرستان خرم‌آباد)، از جنوب به بخشهای حومه (مركزی شهرستان اندیمشك)، سردشت (شهرستان دزفول) و بخش مركزی (شهرستان شوش)، از شرق به بخ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: