پرداختن به پژوهش و تحلیل ساختاری اساطیر در ایران کاری بسیار تازه وجوان است. بجز چند تن از ایرانیان، آن هم از دانش آموختگان حوزۀ فرهنگ وزبان های باستانی و زبان شناسی و ادبیات فارسی، انسان شناسان ایرانی کمتر به اسطوره شناسی و تحلیل ساختاری و تطبیقی اسطوره های ایرانی و تحقیق در بن مایه های اجتماعی و فرهنگی آنها همت گمارده اند. خانم دکتربهار مختاریان هم یکی از دانش آموختگان رشتۀ فرهنگ و زبان های باستان ایران هستند که بنابر علاقه شان به شناخت اساطیر ایران، از سال ها پیش برای دریافت هرچه بیشتر جوهرۀ اساطیر ایران به مطالعۀ آثارانسان شناسی و پژوهش های انسان شناسان در زمینۀ اسطوره شناسی پرداختند.
شهر همدان دانشمندخیز است و یکی از برجستهترین این دانشمندان ایرانشناس در دوران معاصر استاد اذکایی است. وی انسانی فرهیخته و پژوهشگری جامعالاطراف است. اینجانب افتخار داشتم در مراسمی که چندی پیش از سوی انجمن علمی تاریخ در بزرگداشت ایشان برگزار شد نکاتی را مطرح کنم و اکنون نیز از فرصت استفاده میکنم تا چند نمونه از وجوه ارزشمند ایشان را در زمینه ایرانشناسی متذکر شوم.
دستاوردهایی که بیش از همه برای مردم خسته از ضعف و بیارادگی در سرنوشت ملی خود مهم بود، اما این دستاوردها هم پس از مدتی به دلایل مختلف؛ از استبداد داخلی و ارتجاع گرفته تا دخالت خارجی از دست رفت. پس از آن بار دیگر با اشغال ایران در جنگ جهانی و سپس رویکارآمدن رضاخان، استعمار و استبداد بر ایران خیمه زدند.
بررسی زندگی و خدمات دکتر محمد مصدق بهویژه دوران کوتاه ٢٨ ماهه نخستوزیری آن زندهیاد، نشان میدهد که راهبرد او گفتمان اصلاحطلبی و انجام اصلاحات در چارچوب قانون و با روش مسالمتآمیز و تدریجی یا «گامبهگام»، متناسب با شرایط اجتماعی بوده است. باوجود حضور پررنگ فرهنگ مارکسیسم بهویژه حزب توده و القای روشهای رادیکال در ادبیات سیاسی آن دوران، دکتر مصدق همواره با واقعبینی در برنامههای خود بر این استراتژی پایبند ماند و تسلیم نیروهای فشار نشد. برپایه چنین نگاهی میتوان مصدق را نماد و الگوی جنبش اصلاحطلبی ایران بعد از انقلاب مشروطه ارزیابی کرد و اندیشه و برنامههای او را «نقشه راه» جنبش اصلاحطلبی دانست.
اگر پرسش این باشد که اگر مصدق نبود چه میشد، باید به مطایبه گفت که اگر او نبود، این همه دوست و دشمن هم برایش ساخته نمیشد! برآنم که دکتر محمد مصدق، در آن برش و برهه تاریخی، سمبلی از یک مقاومت و واکنش ملی در برابر زیاده خواهیها و سلطهجوییها و منافع طلبیهای امپریالیستی آن روزگار ایران است.
چند سال پیش، استاد عزیز و بزرگوارمان مرحوم دکتر محمدامین ریاحی با بنده تماس گرفتند و امر فرمودند تا به محضرشان شرفیاب شوم. بعد از آنکه به خدمتشان رسیدم، بستهای بزرگ همراه با نامهای مرحمت فرمودند و خواستند تا آن را بعدتر (بیرون از منزل) باز کنم. وقت خروج از خانه، از سر کنجکاوی همانجا پشت درب منزل ایشان، بسته را باز کردم و دیدم پاکتی است حاوی سه نسخه اصلاحشده از کتابهای زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی (تألیف خودشان)، مفتاحالمعاملات (تألیف محمدبن ایوب طبری از قرن ششم) و جهاننامه (تألیف محمدبن نجیب بَکران از اوایل سده هفتم) که هر سه با برچسب «نسخه خودم» مشخص شده بود.
علویان در جغرافیای ایران فرهنگی در مناطق غربی (کوهپایههای زاگرس از ارس تا اروندرود)، در ترکیه (آناتولی و…)، در سوریه (قامیشلی و…) و در عراق (کرکوک و…) زندگی میکنند. خاستگاه اصلی آنها ایران و مرکزشان در کرمانشاه و تبریز است. علویان در ایران با عنوان «یارسان» و «اهل حق» معروفند. در ترکیه به شاخههای «علوی»، «علوی بکتاشی»، «بکتاشی» و «قزلباش» منشعب و مشهورند. در سوریه، «نُصیری» خوانده میشوند و در عراق، به آنها «کاکهای» گفته میشود. در افغانستان با گویشی ویژه به نام «نورستانی» در نورستان واقع در شرق افغانستان زندگی میکنند و هسته اصلی هزارهها را تشکیل میدهند.
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول۱۵ به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت۱۶ جورش راه غربت گرفتند چون رعیت کم شد، ارتفاع ولایت۱۷ نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
متن پیش رو یادداشتی است از حجت الاسلام رسول جعفریان که در پایگاه دبیرخانه دین پژوهان کشور منتشر شده است. مرز دقیق میان آنچه علم و دین است، باید روشن شود، امری که کمک بسیار زیادی به فهم معرفت دینی و علمی به ما خواهد کرد. مقصودم از علم، علم تجربی با نگرش پوزیتیویستی نیست، هرچند در باره آن هم نمی خواهم قضاوت صریحی بکنم. حقیقت، نگاه فلسفی به پوزیتیویسم، جدای از چیزی است که ما از علوم تجربی به عنوان یک علم می شناسیم و کسانی البته به عمد اینها را مخلوط می کنند تا به تصور خود به نفع سنت، علوم جدید را کنار بزنند.
در کشوری زندگی میکنیم که دارای فرهنگی غنی و پربار است، کشوری که بزرگترین عالمان و برجستهترین هنرمندان و سخنوران را به حوزه ادب و فرهنگ و پهنه معارف بشری عرضه داشته است؛ مردان نامآوری که از محکمترین پایههای بنای معرفت بشری بهشمار میآیند و عظیمترین بخش این فرهنگ در همه ابعاد گسترده خود از فلسفه و کلام و نجوم گرفته تا شعر و نقاشی و معماری و خط و تذهیب از نام آنان اعتبار میگیرد؛ اندیشمندان و هنرمندانی که اسلافشان در سدههای پیش از اسلام نیز آثار چشمنواز و تأمل برانگیزی از خود به یادگار گذاشتهاند که در مجموع عنوان میراث فرهنگی کشور به خود گرفته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید