در پاییز سال ١٣٣٨ خورشیدی، میرزا محمدتقی طاهری برادر همسر حاج حسین آقا ملک در ضمن صحبتهای متفرقه، داستان زمینهایی را که قرار است از طرف آستان قدس به خادمان فرهنگ واگذار شود، مطرح میکند و به اطلاع آقای ملک میرساند که مدتها است فرهنگیان تقاضا کردهاند از سوی آستان قدسرضوی برای ایجاد منزل قطعات کوچکی طبق ضوابط در اختیارشان گذاشته شود ولی مالالاجارهای که آستان قدس برای تفویض اراضی مطالبه میکند، چنان زیاد است که پرداخت آن برای کارمندان فرهنگ مقدور نیست.
آنگاه که یادداشتهای شاهنامه را مینوشتم و به چاپ میرسید، مصادف با فرمانروایی نخستوزیری بود که با زبان و فرهنگ غرب از کودکی الفت داشت، ولی با فرهنگ ایرانی کمتر آشنا بود. به شکوه ادب فارسی و ظرافت شاهنامه دلبستگی نداشت و شیفته صور ماشینی غرب بود.
در ایران دیرپا، بودهاند بسا کسان که تعین و تمکنی خاص داشتهاند و بودهاند از میانشان شماری که مال، صرف گردآوردن کار کردهاند، نه کار، که کارستانهای اهل فضل و هنر. اما نادرند نمونههایی که مجموعشان را ورقگردانی ایام پریشان نساخته باشد. هزار نکته در این کاروبار دلداری است.
دریدا برخورد فیلسوفهای در مسند با دریدا در جهان انگلیسیزبان شرمآور بود، کاملاً شرمآور. به او در مضحکترین اشکال توسط استاد-فیلسوفها افترا زده میشد، اما آنها خود بهتر میدانستند که این ناشی از کینهتوزیِ کوتهبینانهای که انعکاس ناچیز انزاوای فرهنگیشان، خودشیفتگی روشنفکرانهشان، نافرهیختگی و حسادت سادهشان به شهرت، کاریزما و فروش فوقالعادهی کتابهای دریدا بدون اشاره به ظاهر خوب و شیکپوشیاش بود.
تأملاتی در باب سرقت ادبی جدال دیرین بین «قاعده عدالت» و «قاعده انصاف» در محافل علمی و دانشگاهی بحث «سرقت ادبی»، تاریخی به درازنای تاریخ کتابت دارد. در این زمینه، حکایت آن «شیاد گیسوبافته» که «شعرش را در دیوان انوری یافتند1» نمونهای کوچک از این دست است.
تلاش دیرینه ایرانیان برای دستیابی به جامعهای آزاد و آباد، علاوه بر مخالفان مستبد داخلی، با مخالفان زورمند خارجی نیز مواجه بود که با روشهای گوناگون و ازجمله اعمال نفوذ در ارکان حکومت، سعی در سنگاندازی داشتند و به همین جهت بارها و بارها موانعی جدی بر سر راه ملت ایجاد کردند. ناکام کردن جنبش مشروطیت و روی کار آوردن رضاخان یک نمونه آن است و کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت ملی مصدق، نمونه دیگر آن. در مقاله مفصل حاضر، بخشهایی از این ظلم تاریخی به طور مستند مرور میشود.
نویسندگان و خبرنگاران هر روز هزاران گفتوگو در سراسر جهان انجام میدهند. از این رو، شاید گمان کنید که مالکیت این آثار و گفتوگوها که تبدیل به امری روزمره شدهاند، نباید چندان مسألهساز باشد. اما اگر این طور فکر میکنید سخت در اشتباهید. در مورد این ماجرا اختلاف نظر فراوانی وجود دارد.
آنچه امروز از مسئلهی تغییر خط باقی مانده، ضرورت بازنگری در پرسشهایی است که ایدهی تغییر خط را طرح کرده است. غالب آن چیزهایی که روزگاری در استدلالهای آخوندزاده و ملکم و تعدادی محدود دیگر، بهعنوان دلایل تغییر خط مطرح میشد، امروز شدت خود را از دست داده و در نگاه من جای خود را باید به مسائل دیگر دهد. طول زمان آموختن خط موجود و کلمهمحور بودن یا بخشمحور بودن، در آن بین، همچنان عملیترین دو ایرادی است که بهجای خود باقی است.
دریدا دیکانستراکشن روال خوانش بهمثابهی ناراحتی از یک میراث است. فرضیهی فلسفیای که این روال را پیش میراند این است که اگر قرار است آغاز کنیم، بفهمیم که چه و کجا هستیم و آغاز کنیم تا تغییر دهیم که چه و کجاییم، آنوقت این موضوع توجهی پروسواس به میراثی که چه، که و جایی که هستیم را وضع کرده، طلب میکند.
استاد عبدالحسین آذرنگ دست کم بیست سالی است که بیشتر مطالعات خود را بر تحقیق و بررسی و نگارش در حوزه نشر و نوشتار در ایران – به معنی اعم – متمرکز کرده است. به یمن این اهتمام دوستداران و اهالی نشر و نوشتار هر ازچندگاهی شاهد انتشار اثری اعم از مقاله، ترجمه، مصاحبه و تألیفاتی جامع و منابع آموزشی-دانشگاهی از وی هستند و از مزایای فراوان مطالعه این آثار برخوردار می شوند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید