مقاله

نتیجه جستجو برای

بحث ما درباره تربیت بود. عرض شد اگر انسان بخواهد شخص دیگری را تربیت کند، شرط اساسی‌اش این است که ابتدا خود را در جمیع ابعاد وجودی‌ مؤدّب به آداب الهی سازد و بعد برای دیگران مربّی باشد. در جلسه گذشته گفتیم: در تعابیر اهل معرفت آمده است: «حُسن ادب قلب» و «سوء ادب قلب». می‌شود گفت آنها «حُسن و سوء ادب» را در مسأله قلب متمرکز کرده‏اند، ولی همان طور که عرض کردم من این بحث را توسعه دادم و گفتم: «حسن و سوء ادب» تنها مربوط به قلب نیست، بلکه جمیع ابعاد وجودی انسان، چون عقل و قلب و نفس و تمام اعضاء و جوارحش را در برمی‏گیرد.

( ادامه مطلب )

سعدی شاعر را اهل طنز و طیبت دانسته است. معنای طنز در گذشته و حتی تا دهه‌های اخیر چیز دیگری بوده است. طنز و طیبت با هجو و هزل مترادف نیستند. طنز در گذشته با مطالب اخلاقی مربوط بود، اما در زمان ما به حوزه‌ سیاسی انتقال یافته است. همه‌ی شاعران کم و بیش اهل طنزند، اما کلام سعدی تقریباً سراسر طنز است. به خصوص در طیبات و قصاید هزل هم داشته است، اما نباید طنز را با هزل یکی بدانیم.

( ادامه مطلب )

نگاهی اخلاقی- دینی به پدیده «شوونیسم» «ولا یجرمنّکم شنئان قوم علی الاّتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی»(مائده: 8) «دشمنی با گروهی شما را به انحراف از حق نکشاند، عدالت کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است.» این آیه یک آموزه‌ آشکار انسانی است که گویا درمانگر شمار زیادی از کینه‌توزی‌ها و بی‌عدالتی‌ها است. بر اساس این آیه نباید کینه‌ها و عداوت‌هاى قومى و تصفیه‌حساب‌هاى شخصى مانع از اجراى عدالت و موجب تجاوز به حقوق دیگران شود، زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است.

( ادامه مطلب )

«عشقبازی»‌ که معادل «عشق به جان» در تعبیر افلاطون و از نوع عشق عارفان در اصطلاح حکمای اسلامی است، عشق پاک آسمانی در زمین است و مرحله‌ای از عشق حقیقی است. این عشق مقدمة دست یافتن عاشق به عشق آسمانی و رسیدن به قرب الهی است. سعدی نمونه‌ای از آن را در حکایتی به دست می‌دهد که با این عبارت آغاز می‌شود: «یکی را دل از دست رفته بود و ترک جان کرده». در این حکایت عاشق چون با معشوق روبه‌رو می‌شود، چنان در بحر مودت غریق می‌شود که مجال نفس برآوردن ندارد و سرانجام در برابر او جان به حق تسلیم می‌کند. در میان حکایتهای باب پنجم، این حکایت، نمونة اعلای عشقبازی یا عشق به جان محسوب می‌شود.

( ادامه مطلب )

اسلام‌دارای اصولی ارزشمند در نظام اخلاق اجتماعی خویش است؛ اصولی که تنها با نظریه اصالت صلح متناسب است. در این گفتار کوتاه به مفاهیمی همچون برابری انسانی و تسامح دینی و برادری دینی و انسانی خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که بدون اعتقاد و التزام به صلحی پایدار و همزیستی مسالمت‌آمیز، بستر شایسته تحقق اصول اخلاق اجتماعی اسلام فراهم نخواهم شد.

( ادامه مطلب )

عرفان در ادبیات فارسی، از نوع «عشق و دانش» است و توحید، عشق، شادی و ارتباط هستی با آفریدگار را باید شاخص های عرفانی در آثار شاعران ایران زمین، از جمله سعدی شیرازی دانست.

( ادامه مطلب )

وقتی در بهمن سال ١٣٩٢ دکتر جمال کامیاب مدیرعامل سازمان زیباسازی، نگارنده را برای تصدی راهبری پروژه پیرایش و آرام‌سازی پهنه خیابان انقلاب فراخواند، بر دو نکته تأکید کرد؛ نخست بر پیاده‌محوری و دیگری صیانت از نما و نمادهای هویت‌بخش پهنه خیابان انقلاب. حالا چندروزی است که دومین نماد شناخته‌شده جهانی تهران این‌روزها به همت سازمان زیباسازی و دانشگاه تهران درحال مرمت است.

( ادامه مطلب )

امروز روز سعدی است و من گفتنی‌هایم را به این مناسبت خجسته در ضمیمه كرگدن گفته‌ام. سعدی بزرگ‌ترین آموزگار ما است و هرچه بیشتر به او و فرمایش‌های گهربار او توجه كنیم حال و روزمان بهتر خواهد شد. توجه به سعدی حرف زدن درباره سعدی نیست بلكه رجوع به آموزه‌های گرانقدر اوست كه خدا را شكر به لطف استادان بسیار، از پس قرن‌ها به ما رسیده است. حرف زدن درباره سعدی هم البته محاسن بسیار دارد اما حسن اصلی از قبل انس و الفت با بوستان و گلستان و قصاید و غزلیات نصیب‌مان می‌شود. ما هر چیزی كم داشته باشیم ماثورات دینی و ادبی كم نداریم و از این حیث خداوند حجت را بر ما تمام كرده است. ما یك اقبال بلند دیگر هم داریم و آن اینكه خط و ربط‌مان تغییر چندانی نكرده و ما همچنان می‌توانیم كتاب‌های هزار سال قبل به این طرف را بخوانیم و تقریبا بفهمیم. انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و آلمانی‌ها هم البته به همان خط و ربط قدیم مانده‌اند اما به همان راحتی كه ما متن‌های قدیمی می‌خوانیم، آنها نمی‌توانند. ملت تركیه كه بندگان خدا حتی متن ٦٠، ٧٠ سال پیش خودشان را هم نمی‌توانند بخوانند .

( ادامه مطلب )

خلاقیت؛ ویژگی بزرگ و شایسته مردی است كه از بزرگ‌ترین شاعران پارسی‌زبان ایران است. سعدی با همین خلاقیت، تبدیل به یكی از چهره‌های درخشان، بی‌مانند و بزرگ فرهنگ، زبان و هنر ایران شده است. بزرگ‌مردی كه از پایه‌گذاران اصلی فرهنگ این سرزمین است و تصور غیبت او، تصوری اشتباه و نادرست است. در غیبت سعدی، فرهنگ ایرانی به این شكوه، شگرفی و درخشش نمی‌رسید. سعدی شاعری است برای همه جهان. درك عمیق او از جهان پیرامون با همان خلاقیت شگرف، آنچنان درست به یكدیگر گره خورده و درهم آمیخته تا فرهنگ و هنر این سرزمین، معمار بزرگ و كاربلدی داشته باشد؛ معماری كه تنها و تنها در یكی از پهنه‌های زبان و ادب پارسی استاد نیست و به همان اندازه كه می‌تواند در نثر شاهكار بیافریند، در نثر و غزل هم پهلوانی است بی‌رقیب. شور‌انگیز‌ترین و دل‌انگیز‌ترین سرود‌ه‌های ادب و فرهنگ ایرانی با نام سعدی، قرن‌ها و قرن‌هاست كه خوانده می‌شود و همچنان در میان نسل جوان این روزها كه شاید دورترین نسل از زبان او باشند، تحسین می‌شود. فراجهانی زبان سعدی، در همین ستایش مردمان از روزهای دور تا همین روزها، آشكار و تحسین‌برانگیز است. نثر‌ سعدی شیوه‌ای به سامان دارد.

( ادامه مطلب )

شعر و زندگی «ملک‌الشعرای بهار» کاملاً آمیخته با وقایع سیاسی و اجتماعی روز بود و می‌توان بازتاب بسیار متنوعی از رخدادهای تاریخی را در دیوان او دید. او در زمانه‌ای می‌زیست که نو شدن آغاز شده بود و با اینکه تفکر ملی رفته‌رفته مستحکم‌تر می‌شد، ‌گاه قیام‌ها و جنبشی‌هایی راه می‌افتاد که بهای چندانی به ایران به‌عنوان کشوری متحد نمی‌داد.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: